هر ملتی به گونهای خاص میاندیشد و به همانگونه که میاندیشد زندگی میکند. در واقع میتوان اینگونه پنداشت که انسان، «معرفتی» دارد. آن معرفت، «جهانبینی» او را شکل میدهد و انسان با آن جهانبینی نسبت به چیزهای اطرافش میاندیشد، عمل میکند و در نهایت «سبک زندگی» را به وجود میآورد. همچنین در ابتدای تاریخ، زمانی که گروهی از انسانها به واسطهی نقاط مشترکشان گرد هم آمدند و اجتماع را پدید آوردند، آن اجتماع مبتنی بر فکری بنا شد که از معرفت یکایک آن مردم سرچشمه میگرفت. شیوهی فکر کردن هر ملت پیامدهای مهمی در سرنوشت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی آن دارد. در واقع جایگاه بینالمللی ملتها را طرز تفکر آنها تعیین میکند، نه آنطور که موعظه میکنند و یا ثروتهای طبیعی دارند. شکلگیری یک سبک زندگی در جامعه به معنای این است که هرچیزی اعم از: فکر کردن، آداب و رسوم، تحصیل، معاش، کار کردن، جنگیدن، ورزش کردن و … در چهارچوب آن سبک زندگی قرار دارند. ژاپنیها از جمله مردمانی هستند که توانستهاند به سبک زندگی منطبق بر معرفت ثنویتی خود رسیده و علاوه بر آن، ساختارهایی را درونش شکل دهند که حتی در دورانی که دیگر «روح ژاپنی» از بین رفته باشد، همچنان بتواند برخی از آداب و ارزشهای روح ژاپنی را در خود حفظ کنند. برخی از ساختارهای شکل گرفته در سبک زندگی ژاپنی این قابلیت را دارد که به دیگر سرزمینها منتقل شده و همان آداب و ارزشها را در آن جوامع ترویج کند. در این یادداشت به یکی از این ساختارها میپردازیم: ورزشِ کاراته.