در ادبیات مالی، Leverage به «اهرم» تعبیر میشود و به معنای استفاده از بدهی در تأمین مالی یک شرکت است[۱]؛ یا استفاده از بدهی برای افزایش بازده مورد انتظار سهام[۲]. اما ورود کردن به دنیای بدهی تا همیشه نمیتواند سودده باشد و موجبات رشد را فراهم کند؛ ازاینرو یک سازمان یا جامعه نیاز دارد تا بدهیهای اندوختهشدهی خود را بازپرداخت نماید تا دیونش غیرقابلکنترل نشوند که برای پرداخت آنها مجبور به انحلال سازمان گردد و ورشکستگی را تجربه کند.
بنابراین در نسبت با این مفهوم -Leverage- که واجد نظریات، روشها و فرمولهایی در دانش مالی[۳] میباشد، مفهوم دیگری به وجود میآید که ضد آن محسوب میشود؛ یعنی Deleverage، که به معنای کاهش و بازپرداخت بدهی است، زمانی که بدهیها در ترازنامهی شرکت به حد خطرناکی از ریسکپذیری رسیده باشند و امکان سقوط یا ورشکستگی را برای آن سازمان نشان دهند[۴].