نقدی بر یک پیام بازرگانی سیما در تخریب یک دکترین قرآنی
فرض کنید شبی را به همراه خانواده پای تلویزیون نشستهاید و اجباراً مشغول تماشای آگهیهای بازرگانی در میان برنامهی هستید. در یک مهمانی خانوادگی، هریک از میهمانها یک بطری کوچک از مادهای همچون مواد اشتعالزا را بر روی لقمهی غذای خود ریخته و بعد از آتش گرفتن غذا، آن را تناول میکنند و سپس معلوم میشود که سس فلفل است.
با دیدن آگهی مذکور، احتمالاً خندهای بر لب تان مینشیند و سپس مشغول تماشای ادامهی برنامهی خود میشوید.
روز بعدی، پای سفرهی ناهار یا شام بهمحض آنکه چشمتان به بطری سس گوجه میافتد و یا هر زمان دیگری که غذای تند تناول کنید، اولین تصویری که به قلبتان خطور میکند، چه خواهد بود؟ احتمالاً به یاد همین آگهی بازرگانی افتاده و بازهم لبخندی زده و از آن عبور میکنید.
فردا روزی، ماه مبارک رمضان از راه رسیده است و شما همهی عزم خود را جزم کردهاید که این بار قرائتتان از قرآن کریم همراه بامطالعهی معنی و ترجمهی هر آیه باشد.
حین تلاوت، به آیه دهم سورهی نسا در جزء چهارم که میرسید، نیمنگاهی به ترجمه میاندازید:
« إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً » نسا – ۱۰
«آنان که مال یتیمان را به ستمگری میخورند یقیناً در شکم خود آتش جهنم فرومیبرند و بهزودی به دوزخ در آتش فروزان خواهند افتاد.»
پس از اندکی تأمل، اولین تصویری که بعد از قرائت این دکترین قرآنی به قلبتان خطور میکند، نه ترس و نگرانی از این هشدار قرآنی و نه وحشت از احتمالاً تصاحب در اموال دیگری و نه تصویری از خوردن آتش عذاب که خوردن غذای آتشزای همین آگهی بازرگانی و تصاویری اینچنین خواهد بود. بهاینترتیب، مجدداً لبخندی بر لبانتان مینشیند و به ادامهی قرائت خود از قرآن میپردازید.
اتفاقی که با شکلگیری پدیدهی سینما به وقوع پیوست، قدرت تصویرسازی هنر سینما در اعماق قلب انسان است. تصاویری که در جان مخاطب حک میشود و باقی میماند. گرچه بنا را بر بیاطلاعی سازندگان این آگهی و تائید کنندگان آن جهت پخش در ساعات پربیننده سیمای جمهوری اسلامی میگذاریم، اما باید دانست که این آگهی و مواردی اینچنین، عمداً یا سهواً، تمسخر و تخریب اثر آیهی مذکور را به همراه دارد.
نوشته خانم مطهره مطیعی