طی کردن مقاطع تحصیلی به صورت بیهدف و به امید روزهای بهتر، برای یک جوان به این معناست که او به جای صرف بهترین و فعالترین سالهای عمر خود برای تولید، آن را به پاسکردن مطالب کتابها گذرانده است. او به جای آن میتوانست با هنرآموزی و کار فنی–حرفه ای، کسب ثروت کند، خانواده تشکیل دهد و بیجهت سطح توقع خانواده و جامعه را از خود بالا نبرد. او در این مدت با تحمیل هزینههای زیاد بر خود و خانواده در راه تحصیل غیرضروری، 4–12 سال از عمر خویش را سپری کرده؛ درحالیکه هنوز شغل مناسبی ندارد و سالهای زیادی از تشکیل خانواده عقب افتاده است.