مقدمه
در دنیای امروز، اهمیّت اندیشههای انسانها و رویدادهای سیاسی بر کسی پوشیده نیست. یک رویداد، بسا که بر سرنوشت بسیاری از ملتها تأثیر بگذارد و یک اندیشه نیز بسا که سرنوشت ملتها را تغییر دهد. به همین اعتبار، به خیر و صلاح ملتها است که به کم و کیف اندیشهها و رویدادهای جهانی آشنا شوند راز این آشنایی در طراحی برنامههای سیاسی و اجتماعی و بینالمللی خویش بهره گیرند.
در مطالعات منطقهای استراتژیک جهان و بررسی ابعاد مختلف کشورهای جهان اشتباهی که تا به امروز صورت گرفته یکجانبهنگری، در رابطه با این کشورها بوده است. از این جهت که به خاطر نداشتن جامعیت در نگاه به جوامع بشری همواره ابعاد پنهان بسیاری از کشورها برای ما مغفول بوده و از دید اندیشمندان پنهان مانده است.
کشور بریتانیا یا بهتر بگوییم انگلیس یکی از همین کشورها میباشد که در طی سالیان بسیار طولانی به خاطر سیاستهای استعماری مخوف و خبیثانه خود همواره در بین کشورهای دنیا جایگاه خوبی نداشته است، در خیلی از اوقات برای مثال زدن از مکر دولتها انگلیس را مثال میزنیم و ضربالمثل معروف «تفرقه بینداز و حکومت کن» را برای این کشور به کار میبریم اما همواره اگر از ما بخواهند چند دقیقهای را از سیاستهای این کشور استعمارگر صحبت کنیم و چند مصداق از سیاستهای غلط و ضدبشری این کشور بیاوریم توانایی این کار را نداریم. سون تزو در کتاب ( هنر جنگ) میگوید: کسی در جنگ موفق و پیروز هست که هم خودش را بشناسند و هم حریفش را به خوبی بشناسد، بریتانیا در این حوزه پا را فراتر نهاده است، علاوه بر این که از خود اطلّاعاتی را بیرون نمیدهد و اجازه شناخته شدن خودش را به هیچ کشوری نمیدهد، این اجازه را به کشورهای حریف نمیدهد که توان خودشان را بشناسد این کار از طریق حجم عظیم کارهای روانی و تبلیغاتی انجام میگیرد که خود بخشهای مختلفی را در نظر میگیرد که مختصراً به آن خواهیم پرداخت، گذر کردن کشور انگلیس از استعمار به شیوه قدیمی که یعنی کشورگشایی و فتح خاکها به سمت استعمار نور از طریق سه نوع استعمار:
1- استعمار فرهنگی (نفوذ لیبرالیسم)
2- استعمار حقوقی (نفوذ در قوانین جهان بالأخص سازمان ملل)
3- استعمار از طریق زبان (رایج کردن زبان انگلیسی به عنوان زبان اول بینالمللی)
اولین شیوه تأثیر بریتانیا بر افکار جهان میباشد، برعکس اکثر مورخان که قدرت یافتن بریتانیا را به خاطر انقلاب صنعتی در این کشور میدانند، بریتانیا زمانی قدرت اول دنیا شد که ناوهای خود را سرتاسر دنیا فرستاد تا ملل جهان را تحت سلطه و استعمار خود در بیاورد به طور مثال کل خسارتهای قاره آفریقا از طرف استعمار جهانی 777 تریلیون دلار میباشد که در این میان سهم کشور انگلیس یک تنه در این خسارت و جنایت عظیم 183 تریلیون دلار میباشد پس دور از انتظار نیست که ملل جهان همواره نگاه خوشبینانهای به این کشور استعمارگر نداشته باشند .
در زیر نمودار مساحتی کشور انگلیس نسبت به برخی کشورهای متحد و تحت سلطه این کشور در گذشته و حال را بررسی و نشان میدهیم .
همین موضوع سبب شد تا بریتانیا به دنبال کشور دیگری در عرصه بینالملل باشد تا تمام جنایتهای خود را گردن آن کشور بیندازد و همچنان با پوشش آن کشور فعّالیّتهای استعماری خود را انجام بدهد، در این بین هیچ کشوری بهتر از ایالات متحده آمریکا نبود. چرا که آمریکا کشوری هست ابرقدرت و به دلایل مختلف امکان این را دارد که اکثر فشارهایی که از طرف جامعه جهانی به سمت بریتانیا میرود را تحمل کند، اقدامات افرادی مانند ادوارد اسنودن جاسوس متواری سازمان امنیتی آمریکا در افشای اطلّاعات سری این کشور هم در همین جهت بود، چون در آن برهه زمانی اطلّاعاتی از سازمانهای امنیتی انگلیس در خلال المپیک به خصوص GCHQ منتشر شده بود که دستهای پشت پرده انگلیس را به خوبی نمایش میداد و امکان داشت که تمام پروژههای سری و پشت پرده این سازمانهای مخوف فاش بشود و این سازمانها با پروژه ادوارد اسنودن افکار عمومی و سازمانهای امنیتی را دوباره به سمت آمریکا بردند، هیچکس از خودش این سؤال را نپرسید که زمانی که ادوارد اسنودن اسناد جاسوسی و شنود آمریکا از صدراعظم آلمان را منتشر کرد چرا روابط بین این کشورها تغییری نکرد و آنگلا مرکل به گفته رسانهها فقط مدتی دچار افسردگی شد و بعد از آن دوباره کار به روال گذشته خود بازگشت! شاید این امر و تن دادن صدراعظم آلمان به قربانی شدن در پروژه ادوارد اسنودن اهمیّتش بیشتر از لو رفتن و فاش شدن سیاستهای امپراتوری عظیم بریتانیا باشد. ابتدا به تفاوت و تمایز انگلیس (England) از بریتانیای کبیر و United kingdon- UK میپردازیم: بریتانیای کبیر شامل کشورهای: انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند میباشد این چند کشور با هم دیگر این پرچم را دارند[1] :
انگلیس فقط شامل کشور خود انگلیس میباشد که پایتخت آن لندن میباشد: و اما u.k که شامل 53 کشور میباشد که به کشورهای مشترکالمنافع معروف هستند و برعکس این که افکار عمومی فکر میکنند این پادشاهی متحد از هم پاشیده است نه تنها نپاشیده است بلکه دو کشور موزامبیک و کامرون هم جدیداً به این پادشاهی و امپراتوری اضافهشده است. تمامی این کشورها دارای فرماندار میباشند که حکم تنفیذ این فرمانداران را ملکه انگلیس امضا و تأیید میکند که در فصلهای بعدی به صورت کامل توضیح خواهیم داد.
انگلیس در سند امنیت ملی خود که در آن از عنوان u.k استفاده کرده بود (زمانی از این کلمه استفاده میشود شامل 53 کشور مشترکالمنافع خواهد شد، یعنی این سند برای تمام این 53 کشور تحت سلطه انگلیس خواهد بود.) به این اعتقاد خود و متحدانش اذعان میکند که مشکل و دشمن اصلی ما در خاورمیانه و آن هم اسلام میباشد، با نگاه به منطقه خاورمیانه و بررسی کشورهای مسلمان در این منطقه مانند فرولورنس میبینیم که تنها کشوری که در منطقه تحت سلطه و نفوذ انگلیس نمیباشد کشور جمهوری اسلامی ایران میباشد پس در یک نگاه کلی و امنیتی میبینیم که ما تنها دشمن اصلی امپراتوری استعماری در دنیا هستیم پس میتوانیم بگوییم اکثر اسناد امنیتی که این کشور منتشر میکند مخاطب اول آن ، کشور ما میباشد، این نبردگاه جهانی به سرکردگی اطلّاعاتی بریتانیا ، آمریکا بیشتر وظایف آمادهسازی و کار در حوزه جنگ سخت را به عهده دارد و بریتانیا در حوزه کار و جنگ نرم و تفوق و اشراف اطلّاعاتی که در فصل آخر به این موضوع خواهیم پرداخت.[2]
نشان دادن این حجم از سیاهههای جنایات امپراتوری عظیم بریتانیا به یک فرصت گستردهتری نیاز دارد اما ما در این مجال ابتدا تاریخی از علل قدرتگیری بریتانیا قبل از انقلاب صنعتی میپردازیم این که چه چیزی باعث شد بریتانیا به این حد از قدرت برسد که سرتاسر دنیا را اشغال کند، این که چه چیزی باعث شد که بریتانیا به این قدرت برسد که انقلاب صنعتی را رقم بزند البته بعدها انگلیس دوران، ظهور و سقوط دیگری داشت اما علت اصلی رسیدن بریتانیا به یک قدرت ثابت و متعادل در دنیا را باید در این دوران بررسی کرد کما این که حتی انگلیس در این دوران به جایی رسید که امکان حذف کامل آن در عرصه جغرافیایی و سیاسی هم وجود داشت اما این کشور بزرگترین ضعف خود یعنی جزیرهای بودن کشورش را تبدیل کرد به بزرگترین قوت خود یعنی دستیابی بزرگترین و قویترین نیروی دریایی جهان، در فصل بعدی نفوذ یهودیان صهیونیست در دربار پادشاهی انگلیس را به شما توضیح میدهیم و این که بریتانیا همواره دنبال مخفی کردن دو چیز بوده است:
- این که نشان بدهد خاندان سلطنتی در بریتانیا تشریفاتی میباشد که این دروغی بیش نمیباشد و این را ثابت خواهیم کرد.
- این که نفوذ جهودان صهیونیست را در دربار انگلیس و به تبع آن شکلگیری امپراتوری جهانی را انکار میکردند که به یاری نصرت حق این موضوع را هم موشکافی کرده به صورت کاملاً شفاف با مصادیق توضیح خواهیم داد.
در نهایت ، بزرگترین ابزار صهیونیسم جهانی و خاندان سلطنتی را برای به دست آوردن این تفوق و اشراف اطلّاعاتی توضیح خواهیم داد و بخشها و قسمتهای مختلف دستگاههای امنیتی اطلّاعاتی بریتانیا و نقش آنها در شکلگیری این امپراتوری عظیم را توضیح خواهیم داد ذکر این نکته اهمیت دارد که ما قصد نداریم بخشهای مختلف سازمان های امنیتی انگلیس را تشریح کنیم چون اعتقادمان این است که انگلیس اجازه افشای اطلاعات خود را به بیرون نمی دهد و هیچگاه از یک چارت سازمانی ثابت استفاده نمیکند ، پس صحبت از ساختار کار بیهوده میباشد ، به همین دلیل ما سعی میکنیم بیشتر شیوه و شگردهای این سازمان برای تفوق اطلاعاتی را توضیح دهیم در این راه از دانش دکترینولوژی و رویکردهای آن برای فهم و شناخت دقیق موضوع استفاده میکنیم.
پینوشت:
[1] ریشهیابی نام و پرچم کشورها، بدون تاریخ، ص 79
[2] قاسم فولادی، 1387، ص 77
اینکه انگلستان با استثمار و ظلم بر دیگر کشورها توانست به قدرت برسد چیزی است که به صراحت خودشان بارها گفته اند و نوشته اند و فیلم ساخته اند و در مدارس شان هم در کتب متعدد به دانش اموزان نشان می دهند و در دانشگاههایشان هم تدریس می کنند از زبان خودشان این واقعیتها مطرح شود تاثیر بهتری دارد .
پیشنهاد ؛ کلید واژه های زیر سرچ شود عکس ها و مقالات انگلیسی بسیار مفید و مرتبط با این بحث را نشان می دهد ؛
اگر کلید واژه های زیر سرچ شود تعداد بسیار زیادی مقاله و عکس های جالب در این زمینه نشان خواهد داد برای دیدن عکس ها قسمت google image برای هر کدام از این عبارتها ، تصاویر مفید و متعددی دارد . لازم به ذکر است تمام و یا بیشتر این تصاویر توسط خود انگلیسی ها منتشر شده نه دیگر افراد و جالب تر آنکه شرکت گوگل این مطالب و تصاویر را بایکوت نکرده است و به راحتی اجازه در دسترس همگان بودن را داده است در حالیکه همین گوگل در زمینه دروغ هولوکاست اجازه نشر برخی مستندها را نمی دهد.
britain imperialism
british imperialism in india
british imperialism in africa
یا مقاله ای با عنوان ؛
A Case Study of British Imperialism in India