جریان «اصلاحات» که روزی قصد داشت در دولت محمد خاتمی با «گورباچفیزه کردن» نظام مدل اصلاحات روسی را در ایران پیاده کند، اکنون در دولت حسن روحانی این روند را مبتنی بر مدل استحالهی چینی، در فضای مذاکرات برجام و مدل توسعهی تایلندی، در فضای ارتباطات پسابرجام دنبال میکند.
تفکیک انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی
این ورژن جدید اصلاحات که به نام «اعتدال» معرفی شده است، بهمدت 20 سال در «مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام» بر اساس تقکیک «جمهوری اسلامی» از «انقلاب اسلامی» روند استحاله را تنظیم و پیکربندی کرده است. حسن روحانی، رئیس وقت این مرکز طی یک سخنرانی که در قالب مقاله در نشریهی راهبرد منتشر شد، به شرح این دوگانه میپردازد و این تقابل را با طرح این پرسش نهادینه میکند که «میخواهیم انقلاب اسلامی باشیم یا جمهوری اسلامی؟».
اگر بخواهیم «انقلاب اسلامی» باشیم، اولویت ما باید نشر آرمانهای انقلاب به سرتاسر جهان باشد و قدرت و ثروت نیز به تبع آن تعریف خواهند شد. اما اگر بخواهیم «جمهوری اسلامی» باشیم، مسیر کشور به گونهی دیگری رقم خواهد خورد و اولویت نخست تأمین قدرت و ثروت است تا به تبع آن کلیت نظام حفظ شود؛ این ادعایی است که وی میکند. در نهایت نیز پاسخ این پرسش اینگونه داده میشود که: «در واقع انقلاب کردیم تا به جمهوری اسلامی برسیم و دیگر نباید به گذشته رجعت کنیم.»
وی «انقلاب اسلامی» را تنها برای سال 1357 مناسب میداند و مسیر پیش روی کشور را در چهارچوب «جمهوری اسلامی» ترسیم میکند و «انقلاب اسلامی» را موجودی خفته در تاریخ میانگارد. حال آنکه در دیدگاه امام راحل و رهبر معظم انقلاب چنین تفکیکی از اساس غلط است.
[box type=”custom” bg=”#36a72c” color=”#” border=”#236a1d” radius=”3″]
امام خامنهای مدظله العالی:
انقلاب یک حقیقت ماندگار و حقیقت دائمی است. انقلاب یعنی دگرگونی؛ دگرگونیهای عمیق در ظرف شش ماه و یک سال و پنج سال بهوجود نمیآید؛ علاوه بر اینکه اصلاً دگرگونی و صیرورت ـ یعنی حالی به حالی شدن ـ، تحوّل اصلاً حدّ یقف ندارد؛ هیچوقت تمام نمیشود؛ انقلاب یعنی این. انقلاب یک امر دائمی است. حرفهایی یک عدّه [میزنند] منبع این حرفها، به قول خودشان، اتاق فکرهای خارجی است، اینجا هم این حرفها را بعضیها در روزنامهها و در مجلّهها و در حرفهای گوناگون خودشان رِلِه میکنند و همانها را تکرار میکنند و به زبان ایرانی آنها را بیان میکنند؛ [امّا منبع] حرف از آنجا است که بله، انقلاب تمام شد. حالا یک نفر بیعقلی پیدا میشود بهصراحت میگوید انقلاب را باید به موزه سپرد. بعضیهای دیگر هم هستند اینقدر بیعقل نیستند، به این صراحت نمیگویند، در پوشش این حرف را میزنند؛ جوری حرف میزنند که معنایش این است که انقلاب تمام شد؛ تبدیل انقلاب به جمهوری اسلامی. اصلاً قابل تبدیل نیست؛ جمهوری اسلامی باید مظهر انقلاب باشد.
به فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در 25 شهریور 1394
[/box]
چین نو؛ تجربهی چینی توسعه
روحانی دو سال پیش از این، سفارش تألیف کتابی را در مرکز تحقیقات استراتژیک صادر میکند که به مطالعهی روند توسعهی اقتصادی ـ سیاسی کشور چین در دورهی موسوم به چین نوین میپردازد. حسن روحانی در پیشگفتار این کتاب از «تجربهی چینی توسعه» مینویسد و استراتژی دنگ شیائوپینگ را الگویی مطلوب برای دیگر کشورهای در حال توسعه میداند؛ «سازوارهای که پذیرش تسامح در قبال منافع کوتاهمدت و کوشش مضاعف همراه با دقت برای دستیابی به منافع بلندمدت» در ذات آن قرار دارد.
با در اختیار گرفتن زمام دولت یازدهم توسط حلقهی نیاوران، رئیس دفتر رئیسجمهور یعنی محمد نهاوندیان صراحتاً سیاستهای حسن روحانی را در توسعهی کشور منبعث از سیاستهای دنگ شیائوپینگ در چین و تورگوت اوزال در ترکیه میداند. هدف این سیاست معطوف به تنشزدایی از روابط ایران و غرب به مرکزیت آمریکا در فرآیند مذاکرات موسوم به برجام بود تا از برآیند آن، تحریمها برداشته شده و راه سرمایهگذاری توسط شرکتهای غربی در کشور باز شود. اتفاقی که در چین ابتدا در دورهی چو ئنلای (1971 میلادی) با مذاکراتی بر سر مسائل ژئوپلیتیک از جمله تایوان، درگیریهای دو کرده، جنگ ویتنام و موارد دیگر آغاز شد و سپس در دورهی دنگ شیائوپینگ (1976) با رویکرد اقتصادی و ایجاد مناطق آزاد تجاری ادامه پیدا کرد؛ که در نتیجه به انعقاد قراردادهایی با شرکتهای مطرح آمریکایی برای انتقال تکنولوژی به چین انجامید.
این فرآیند دیپلماتیک، اجرای «سیاست درهای باز سیاسی ـ اقتصادی» در چین بود که به استحالهی انقلاب مائو از آرمانهای رادیکال انجامید؛ این استحاله بهواسطهی حذف رویکرد ضد امپریالیستی در مواجههی با غرب و قطع ارتباط این کشور با جنبشهای مائوئیستی در سراسر جهان و تغییر اولویت چینیها از موضوعات ایدئولوژیک به انگارههای استراتژیک در سطح اقتصاد رقم خورد.
توریسم؛ مدل تایلندی توسعه
«سیاست درهای باز سیاسی ـ اقتصادی» در ایران در فرآیند مذاکرات برجام موضوعیت داشت. اما در فضای پسابرجام رویکرد دولت با حمایت غربیها به سمت سرمایهگذاری در ساخت هتلها، خطوط هواپیمایی و ایجاد امکانات گردشگری در ایران تغییر جهت داد و زوایهی سیاستهای رئیسجمهور نیز به سمت توسعهی صنعت توریسم منعطف شد؛ انعطافی که میرود تا «مدل توسعهی تایلندی» را به جای «تجربهی چینی توسعه» در قالب «سیاست درهای باز اقتصادی ـ فرهنگی» در کشور رقم بزند.
«مدل توسعهی تایلندی» در دههی 50 میلادی همزمان با حضور آمریکا در جنگ ویتنام مبتنی بر «سیاست درهای باز اقتصادی ـ فرهنگی» با استراتژی توریسم رقم خورد. و تایلند را تبدیل به یکی از مراکز گردشگری در شرق و همینطور در جهان کرده است. البته این مرکزیت بههمراه «توریسم سکس» در تایلند رقم خورده و این کشور را بهعنوان مرکز ترانزیت «تجارت سکس» در شرق آسیا و جهان قرار داده است؛ بهگونهای که حجم عمدهی درآمد تایلند از توریسم به واسطهی «توریسم سکس» و مسافرت افراد به این کشور در چهارچوب «تجارت سکس» ایجاد میشود.
نکته
این تغییر جهت یک دلیل عمده داشته است؛ سیاست درهای باز اقتصادی در چین با توجه به نیروی کار انبوه و ارزان امکان پیاده شدن داشت که به کپیکشی از انواع کالاهای مختلف انجامید؛ در حالیکه، ایران اگرچه واجد نرخ بالای بیکاری است اما فاقد نیروی کار انبوه و ارزان است و وجود شرایط تحصیلات دانشگاهی برای عمدهی قشر جوان این فرآیند را در ایران مختل میکند.
پرسش
آیا نفوذ جریانی در انقلابْ فرآیند «سیاست درهای باز اقتصادی» را معطوف به استحالهی فرهنگی در دستور کار قرار داده است؟ اگر اینطور نیست پس دعوت گسترده از سرمایهگذاران غربی در حوزههای مربوط به ساخت هتلهای گسترده، نوسازی ناوگان هواپیمایی و ایجاد امکانات گردشگری در ایران چه معنایی میتواند داشته باشد؟
[box type=”custom” bg=”#ce2bda” border=”#74107b” radius=”3″]
حسن روحانی:
گردشگر به کشوری وارد میشود که با چهره گشاده آن کشور روبرو باشد و در آن جامعه تحمل فرهنگی بالا باشد. ثمرهی سرمایه بزرگ امنیت جذب سرمایه و گردشگر است و باید از میوه این سرمایه بزرگ برای توسعه کشور استفاده کرد. 5 مهر 1395 در روز جهانی گردشگری[/box]