در بررسی شبکه های اجتماعی و به خصوص فیس بوک، سه حوزه اساسی و مهم مطرح است و لازم است هر مورد مداقه قرار گیرد. متاسفانه گاها شاهد نگاه تک بعدی مسئولین، کارشناسان و شهروندان هستیم درحالی که بدون در نظر گرفتن دقیق هر یک این حوزه ها اساسا بحث در مورد مساله شبکه های اجتماعی ناکامل و بیهود به نظر میرسد. در ذیل به تفصیل به بررسی هر حوزه پرداخته شده است.
1- بُعد امنیتی: پشت پرده اين شبکه های به اصطلاح اجتماعي چه کساني قرار دارند؟ آيا کاربران از ارتباط این شبکه با سازمانهای جاسوسی مطلع هستند یا خیر؟ ميدانند که اطلاعات شخصي آنها در اختيار سازمانهاي جاسوسي قرار ميگيرند یا خیر؟
جوليان آسانژ موسس وبسایت ويکيليکس درباره فيسبوک ميگويد: فیسبوک تنفر آمیزترین ابزار جاسوسی است که تاکنون ایجاد شده است. هر کس که نام و مشخصات دوستان خود را به شبکه اجتماعی فیسبوک اضافه میکند باید بداند که به شکل رایگان در خدمت دستگاههای اطلاعاتی آمریکاست و این گنجینه اطلاعاتی را برای آنها تکمیل میکند. آسانژ در بخش ديگری از مصاحبه خود با «راشا تودی» میگويد؛ فیسبوک یک گنجینه اطلاعاتی بسیار بزرگ از نام و پیشینه افراد است که کاربران آن را به شکل داوطلبانه در اختیار این شبکه اجتماعی قرار میدهند ولی این ابزار توسط دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا مورد بهره برداری قرار میگیرد.
رابطه مديران ارشد فيسبوک با رژيم صهيونيستي
روزنامه اورشلیم پست هرساله لیست 10 نفره تاثیرگذارترین افراد صهیونیست جهان(The world’s most influential Jews: 1-10) را منتشر میکند؛ در سال 2011 مارک زاکر برگ، بالاتر از بینامین نتانیاهو در صدر این لیست قرار گرفت و نفر سوم این لیست نیز شرلی سندالبرگ، مدیر اجرایی ارشد فیس بوک بود. یعنی دو نفر از سه نفر اول این لیست، مدیران فیس بوک بودند! داستين موزکويچ Dustin Moskovtiz معاون اول مهندسي فيسبوک، پيتر تيل Peter Thiel آلمانی یکی از اولین سرمایه گذاران فیس بوک، ديويد ساکس David Sacks مدير اجرايي اسبق paypal و George Zachary از Ebay، از دیگر اعضای اصلی فیس بوک هستند که یهودی هستند.
در سال 2012 شيمون پرز از دفاتر مرکزي فيسبوک در آمريکا ديدن کرد و مورد استقبال گرم زاکربرگ قرار گرفت. همچنین به نقل از روزنامه هاآرتص، زاکربرگ به همراه سرگي برين surgey Brain يکي از موسسان گوگل و سوزان دکر رييس ياهو در شصتمین سالگرد تاسیس رژیم صهیونیستی به فلسطین سفر کرد و با سران صهیونیستی ملاقات کرد.
فيسبوک و سازمانهاي سوپر استراتژیک
ارتباط فیس بوک با سازمانهای امنیتی_جاسوسی ایالات متحده هرگز قابل انکار نیست. DARPA(“Defense Advanced Research Projects Agency” آژانس پروژههای تحقیقاتی دفاعی پیشرفته كه به صورت مستقيم زير نظر وزارت دفاع آمريكا و شخص وزير فعالیت میکند( و IAO(Information Awareness Office) بخش مقابله با تهدیدات نامتقارن DARPA، NSA(National Security Agency آژانس امنیت ملی آمریکا)، CIA از مهمترین آنها هستند. معرفی مفصل هریک از این سازمانها خود نوشته ای جداگانه میطلبد اما به بخشی از وظایف و کارکرد انها اشاره میگردد.
یکی از بخش هایی که دارپا روی آن کار می کند، تحقیق و اقدامات عملیاتی در فضای سایبر و فناوری اطلاعات است که به آنها پروژه های سایبری اطلاق میشود. یکی از این پروژه ها، پروژه رسانه های اجتماعی است. وبسایت “وایرد مگزین” اعلام کرد که بازوی وزارت دفاع آمریکا “دارپا” در بخش فناوری، برنامه «رسانههای اجتماعی در ارتباطات استراتژیک» را اجرا میکند. این برنامه تلاشی است برای عملکرد بهتر آمریکا در شناسایی و هدایت کمپینهای پروپاگاندا در رسانههای اجتماعی. این برنامه باید به ارتش آمریکا در درک بهتر آنچه در رسانههای اجتماعی اتفاق میافتد یاری رساند، به ویژه در مناطقی که نیروهای آمریکایی مستقر هستند. همچنین، دارپا میخواهد با استفاده از این برنامه به ارتش آمریکا کمک کند تا بتواند خود دست به بازی پروپاگاندا در رسانههای اجتماعی بزند. در واقع در این پروژه، دارپا از رسانههای اجتماعی به عنوان یک ابزار جنگی اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
از دیگر اقدامات DARPA که با همکاری NSA انجام میشود، کنترل ایمیلها، حسابهای بانکى، همه فعالیتهای کامپیوتری و اینترنتی توسط نرم افزارهای جاسوسی، ردیابى مسیرهای حرکتی توسط گوشی موبایل و جی پى اس ها، ضبط مکالمات تلفنی، ثبت اثرانگشت و قرنیه و دیگر ویژگیهای فیزیکى در فرودگاه ها و حتی از طریق فینگر پرینت و فینگر تاچ لپتاپ های شخصی، کنترل از طریق ماهواره های جاسوسی، دستگاههای TSA, دسترسی به فایل های شخصی درون کامپیوترهاو… است
نکته دیگر اینکه سه شرکت مخابراتی «ورایزن بیزنس»، «واد فون کِیبلز» و «بی تی» جزو شرکتهایی هستند که تولیدکنندگان کابلهای فیبر نوری زیردریایی هستند. این سه شرکت دسترسی نامحدود به اطلاعات را در اختیار برنامه جاسوسی «جی سی اچ کیو» انگلیس قرار دادهاند. که البته جالب است که اینترنت جمهوری اسلامی هم از طریق کابلهای تولیدشده توسط همین شرکتها تأمین میشود.
اما نکته بسیار مهم این است که مطابق پروژه PRISM که فایل پاورپوینت ۴۲ صفحهای آن در اینترنت موجود است، سازمانهای جاسوسی_امنیتی ایالات متحده از سال ۲۰۰۹ “دسترسی کامل” به سرورهای پایگاههای بزرگی مانند گوگل و فیسبوک و امثال آنها دارد. منظور از این دسترسی یعنی دسترسی کامل فیزیکی به اطلاعات سایتها؛ که بر اساس قانون پاتریوت اکت یا وطنپرستی آمریکا (USA Patriot Act)، آنها برای دسترسی به اطلاعات کاربران اینترنت حتی نیازی به دستور محاکم قضایی هم ندارند و مستقیماً اطلاعات را جمعآوری میکنند و به هر شکل صلاح بدانند بکار میگیرند یا حتی کاربری را حذف کرده یا اطلاعات او را تغییر میدهند و به نوعی حکومت نظامی در اینترنت برپا کردهاند؛ زیرا اینترنت تحت حکمرانی کیث بی الکساندر (Keith B. Alexander)، ریاست کنونی NSA آژانس امنیت ملی آمریکا که به صورت همزمان ریاست «فرماندهی سایبری آمریکا» (United States Cyber Command) و ریاست «سرویس امنیت مرکزی» (Central Security Service) این کشور را نیز در اختیار دارد، است.
همچنین اسنادی نشان میدهد که ایران در فضای سایبر با مشکلات شدید امنیتی مواجه است؛ یکی از این اسناد Boundless Informant نام دارد. این نقشه نشان میدهد ایران ناامنترین کشور دنیا از نظر امنیت فضای مجازی است(میزان این ناامنی با توجه به تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری موجود در داخل کشور و همچنین میزان مورد توجه بودن برای خرابکاری تعریف میشود). در این نقشه کشور ایران با رنگ قرمز مشخصشده و آن طور که نمایش میدهد هیچگونه حفره و نقطه کور اطلاعاتی در ایران وجود نداشته و آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) موفق شده ۱۴ میلیارد بسته اطلاعاتی شامل بسته تماسهای صوتی و اینترنتی را از کاربرهای ایرانی جمعآوری کند که این در دنیا بیسابقه بوده است. بعد از ایران، پاکستان، مصر و بافاصلهای زیاد کشورهایی مثل افغانستان، عراق و عربستان دیده میشوند و کشورهایی چون سوریه، ارمنستان و قزاقستان به نشان امنیت بالا با رنگ سبز مشخصشدهاند و البته این حجم جاسوسی اطلاعات در آمریکا هم سابقه نداشته چون در خود آمریکا با وجود 16 نهاد امنیتی مختلف، دستگاه های اطلاعاتی اگر بخواهند اطلاعاتی را جمعآوری کنند با محدودیتهایی مواجه هستند که گویا در ایران این محدودیتها وجود نداشته که توانستهاند این حجم اطلاعات را جمعآوری کنند.
2- بُعد فرهنگی و اجتماعی
در سال ۲۰۰۹ مطالعهای در انگلستان صورت گرفت و مشخص شد که در یک پنجم از دادخواستهای طلاق به واژه فیس بوک اشاره شده است. نتایج تحقیقات یک سایت انگلیسی نشان میدهد که یک سوم موارد درخواست طلاق به دلیل مسائلی است که در فیس بوک رخ میدهد. همچنین تحقیقات جدیدی که توسط دانشکده حقوق مارتی مونیال آمریکا صورت گرفت، نشان میدهد که ۸۰ درصد درخواستهای طلاق به استناد موارد غیراخلاقی که در شبکههای اجتماعی مطرح میشود بوده است. این تحقیقات هم چنین نشان میدهد که تنها در کشور آمریکا از هر پنج نفر که طلاق میگیرند يک نفر به علت عکسها و پیامهای غیر اخلاقی در فیس بوک بوده است
متاسفانه ما در ایران هنوز آمار دقیقی راجع به این مسائل نداریم که بتوان به آن استناد کرد و مجبوریم از نتایج تحقیقات کشوری مثل انگلیس یا آمریکا استفاده کنیم. اما آیا فردی میتواند مدعی شود شهروندان ایرانی از این آسیبها مصون هستند؟ در ازای پذیرش ریسک این معضلات چه چیزی قرار است به دست بیاوریم؟
نگارنده به همراه دو تن از دوستان، 10 کلیدواژه یا آسیب بالقوه که ممکن است گریبانگیر اهالی فیس بوک شود و با شعائر ایرانی_اسلامی در تضاد است تعریف کردیم[1- ترویج بیبند و باری و آزادی نامشروع 2- شکستن قبح گناه(صرفا نوشتاری یا منتج به گناه رفتاری) 3- تهییج جنسی 4- نابودی فرهنگ حیا و عفاف و حجاب 5- مخدوش شدن تعصب و غیرت 6- ترویج زندگی غیر دینی(سکولار) و آزاد(لیبرال) 7- دین زدگی یا انحراف دینی 8- تنوع طلبی در گرایش به جنس مخالف 9- خیانت به همسر 10- مخدوش شدن حیطه بندی و محدودیت در حریم افراد] و در اختیار 93 نفر از کسانی که اکانت فیس بوک دارند قرار دادیم. سوالمان از آنها این بود که با چند مورد از این 10 آسیب بالقوه، راجع به خود یا دیگران، موافق هستند؟ نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بیش از 85% از این افراد حداقل با 7 مورد از این 10 آسیب بالقوه موافق بودند و البته ناگفته نماند که توجیه خاص خود را هم داشتند. دقت شود که جامعه آماری ما صرفا از کاربران فیس بوک بودند.
امروز در مولتی کالچرالیزم، مساله در حوزه زنان و مردان، تهتّک و پرده دری و بی حیایی است. دیگر با چه زبانی باید گفت برای حیای و عفاف این کشور برنامه داشته اند و دارند. این برنامه در آندلس جواب داده است. اسپانیا را با زنبارگی و شراب از اسلام گرفتند. چرا این برنامه در ایران اجرا نشود؟ چه وسیله ای بهتر از فیس بوک و ماهواره و بفرمایید شام!؟
اما با مطالعه و بررسی نظرات شهروندان، کارشناسان و مسئولینی که موافق رفع فیلترینگ هستند و بر آن تاکید میکنند، غالب نظرات را میتوان در دو حوزه تجمیع کرد:
1)عزیزانی معتقد هستند که اصطلاحا مردم قیّم لازم ندارند و هرکس میتواند که صلاح کار خود را تشخیص دهد؛ میگویند اصلا چرا دولت یا حکومت در زندگی شخصی مردم دخالت دارد؟ آیا مردم آنقدر بالغ و عاقل نشده اند که بفهمند چه چیزی برایشان مفید و چه چیزی برایشان مضر است؟ باید آزادی بیان داشت و …
پاسخ: الف) طبق آیات و روایات، يکي از وظايف دولت ديني، هدايت جامعه به سوي خوبي ها و پاسداري از سنت ها و محتواي دين و نيز فراهم آوردن شرايطي است که فرهنگ اصيل ديني توسعه يابد و بتواند با فرهنگ مهاجم و بيگانه و يا با بدعت ها مقابله کند. در کتاب تحف العقول نوشته ابن شعبه حرانی، فضل بن شاذان درباره فلسفه وجودي وظايف حکومت دینی از امام رضا (ع) روايت مي کند: اگر خداوند براي آنان(مردم) پيشوا، فرمانروا، امانتدار و نگهبان قرار نداده بود، شريعت به فرسودگي مي گراييد و دين از دست مي رفت و سنت و احکام دگرگون مي شد و بدعت گذاران بر آن مي افزودند و بي دينان از آن مي کاستند و مسائل بر مسلمانان مشتبه مي گرديد؛ چرا که ما مردم را با وجود همه اختلاف ها و تفاوت درخواست ها و پراکندگي جهت هايي که با يکديگر دارند، ناقص، نيازمند و غير کامل مي دانيم؛ پس اگرخداوند سبحان براي حفظ شريعت زمامدار و محافظ قرار نداده بود مردم به فساد کشيده شده و مسائل شرعي سنت ها و احکام و ايمان دگرگون مي شد و در اين ارتباط اکثريت به فساد و تباهي مي گراييدند. در اين روايت، امام رضا (ع) به مهمترين وظايف دولت ديني در برابر دين اشاره فرموده اند که عبارت اند از: حفظ شريعت از فرسودگي، جلوگيري از بدعت ها و نوزايي هاي غير مبنايي در دين، پاسداري و نگهباني از حريم معارف ديني و جلوگيري از تحريف ها و تغييرها، جلوگيري از سوء استفاده هايي که با شعارهاي ديني و به منظور تباهي مردم صورت مي پذيرد
همچنین در کتاب ارزشمند غررالحکم و دُررالکلم، امام علي (ع) هنگامي که حقوق و وظایف متقابل حکومت و مردم را مطرح مي کند، آموزش عمومي، رشد اخلاق و فضايل اخلاقي و تربيت مردم را از حقوق مردم بر حکومت مي شمارد و مي فرمايد: حق شما بر من آن است که از خيرخواهي شما دريغ نورزم و بيت المال را در راه شما صرف کنم و شما را تعليم دهم تا از جهل و ناداني نجات يابيد، و تربيتتان کنم تا فرا گيريد. در نگاه امام علي (ع) تربيت صحيح، اساس همه چيزهاست و هيچ چيز در جامعه به درستي سامان نمي يابد، مگر در سايه تربيت درست؛ اين هدف و وظيفه در حکومت اسلامي، بالاترين هدف شمرده شده است. ايشان کمال سعادت حاکمان و مصلحان جامعه را تلاش براي اصلاح امور همگان و تربيت همه مردم مي دانند
بنابراین کمترین اقدامی که دولت و حکومت دینی میتواند انجام دهد این است که لااقل خودش به دست خودش زمینه انحرافاتی که بطور مفصل تشریح شد را فراهم نکند؛ در همین باب به مثالی جنگی به نقل از استاد حسن عباسی توجه کنید(نقل به مضمون): در خط مقدم جبهه، خاکریز مثلا 500-600 متری را که در نظر بگیرید، به فاصله تقریبی هر 2 متر یک سرباز انجام وظیفه میکند؛ یعنی تقریبا در این فاصله یک گردان چیده میشوند؛ بر همین مبنا هیچ فرمانده عاقلی این 300 نفر را حتی برای نماز جماعت هم در یک زمان در یک مکان جمع نمیکند یا اینکه مثلا بخواهد سخنرانی کرده و وظایف هر یک را گوشزد کد زیرا با این کار غیر عقلانی فقط با یک توپ یا خمپاره دشمن اکثریت این 300 نفر منهدم خواهند شد. مگر غیر از این است که فیس بوک و به طور کلی بستر اینترنت توسط سازمانهای نظامی هدایت و کنترل میشود؟ مگر غیر از این است که جنگ امروز جنگ نرم است؟ مگر غیر از این که جنگ نرم به مراتب از جنگ سخت حساستر است(در جنگ سخت اگر یک نفر از ما منهدم شود ما 9نفر میشویم و دشمن همان 10 نفر می ماند ولی در در جنگ نرم، انهدام یک نفر از ما یعنی ما 9نفر میشویم ولی دشمن 11 نفر! / مطالعه کتاب جنگ نرم نوشته جوزف نای در این باب مفید خواهد بود)
ب) اگر این استدلال درست باشد پس الزامی نیست که اینقدر هزینه جانی و مالی و زمانی صرف مبارزه با فحشا، مشروبات الکلی و قوانین راهنمایی رانندگی و … شود. قاعدتا مردم میدانند چه چیزی به ضرر آنها و چه چیزی به نفع آنهاست و خودشان صلاح امر را بهتر میدانند و خودشان عاقل و بالغ هستند!
در همه این موارد مگر مردم درست و نادرست و خوب و بد را تشخیص نمیدهند؟ پس چرا جامعه با وجود اعمال محدودیتها همچنان گرفتار تبعات حاصل از انجام آن است؟ در مورد قوانین رانندگی، مگر آزادی ما برای عبور و مرور سلب نمیشود؟
اگر بنا بر عوام گرایی و پوپولیسم باشد، همانطور که در کلام امام رضا(ع) مشهود است، کار جامعه زار خواهد بود؛ پس لازم است بر اساس مصلحت کل کشور و با نگاه به آینده و نگاه همه جانبه و نه تک جانبه به موضوعات، تصمیم هایی گرفته شود و قوانینی وضع شود. البته در چنین حالتی چشم پوشی از برخی مزایا نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود.
2) عزیزانی نظرشان این است که ما نیاز به ارتباط با دنیا داریم. عصر، عصر ارتباطات است. باید درهای آگاه شدن و آگاه کردن را باز گذاشت و استدلالهایی از این قبیل…
پاسخ: اولا که منطقی نیست که ما مرزهای کشور را برای دشمنان کمین کرده بگشاییم تا آنها دین و فرهنگ و اعتقادات و امنیت کشور را به رگبار ببندند به این بهانه که میخواهیم با دنیا ارتباط برقرار کنیم. زیرا اساسا این یک جنگ نامتقارن منفی(بازی آمریکا در زمین ما و با قوائد خودش) است. امنیت کشور که در مطالب فوق اثبات شد که با وجود همچین شبکه های به اصطلاح اجتماعی در خطر است و معمولا در نگاه یکجانبه عزیزان دارای این استدلال مغفول مانده است که با روشنفکر مآبی تامین نمیشود. ثانیا مگر همین کسانی که مدعی هستند میتوانیم فرهنگ و دینمان را به دنیا عرضه کنیم آبروی ایران و ایرانی را در صفحه مربوط به ناسا در جریان پایان دنیا در دسامبر 2012 نبردند؟ چند مورد از این بداخلاقی ها رخ داد؟ ثالثا در بستری که تماما تحت کنترل است و رصد میشود و به محض مورد توجه قرار گرفتن صفحات و گروههای ضد منافع خود، اقدام به حذف آن میکنند، تبلیغات تا چه میزان موثر خواهد بود؟ فقط یک نمونه اش حذف چندین صفحه Anti Zionism یا ضدصهیونیستی فارسی و غیر فارسی زبان است. چطور این اتفاق برای صفحات یا گروه های پورنو یا سیاسی هدایت شونده از خارج کشور اتفاق نمی افتد و گزارش نمیشود؟ رابعا مگر غیر از این است که شخص مبلغ در ابتدا خودش باید از آسیبها مصون باشد و سپس به تبلیغ و راهنمایی و هدایت دیگران بپردازد؟
3- بُعد قانونی:
الف) قانون جرایم رایانه ای: طبق ماده اول مبحث یکم قانون جرایم رایانه ای، هرکس به طور غیرمجاز به دادهها یا سیستمهای رایانه ای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است، دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. همچنین بر اساس ماده (۲۷) قانون جرایم رایانه ای در صورت تکرار جرم برای بیش از دو بار دادگاه میتواند مرتکب را از خدمات الکترونیکی عمومی از قبیل اشتراک اینترنت، تلفن همراه، اخذ نام دامنه مرتبه بالای کشوری و بانکداری الکترونیکی محروم کند. در چنین شرایطی چنانچه مجازات حبس آن جرم نود و یک روز تا دو سال حبس باشد، محرومیت از یک ماه تا یک سال خواهد بود و اگر مجازات حبس آن جرم دو تا پنج سال حبس باشد، محرومیت از یک تا سه سال تعریف می شود.همنچنین چنانچه مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال حبس باشد، محرومیت از سه تا پنج سال اعمال خواهد شد.
ب) قانون اساسی: با دقت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مشخص میشود رفع فیلتر این شبکههای اجتماعی بندهای متعددی از اصل سوم قانون اساسی مربوط به وظایف دولت را نقض میکند
بند1 اصل سوم- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
بند2 اصل سوم-بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر.
بند5 اصل سوم- طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب؛
همچنین رفع فیلتر، با تقسیر خاصی از بند 11 و بند 13 نیز در تضاد است
البته در ذیل اصل نهم قانون اساسی به “آزادی مشروع” شهروندان اشاره شده است که عده ای به آن استناد میکنند ولی آیا آزادی ای که دین و فرهنگ و اعتقادات و امنیت کشور را تهدید میکند واقعا مشروع است؟
با توجه به همه تفاسیر ذکر شده اینک توجه خواننده عزیز را فتوای مقام معظم رهبری در مورد استفاده از فیس بوک جلب میکنم: به طور کلی اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود، جایز نیست و الا مانعى ندارد…
نتیجه: از آنجا که حفاظت از جان و مال و نوامیس مردم از تکالیف قطعی حکومت است، رفع فیلتر شبکههای اجتماعی آمریکایی که به قوانین جمهوری اسلامی ایران توجه و تعهدی ندارند، نشدنی است و از طرفی هم به هیچ عنوان امکان ندارد جلو سرقت اطلاعات کاربران توسط این شبکههای اجتماعی را گرفت و در نتیجه تنها راه ممکن برای جلوگیری از دسترسی سرویس های جاسوسی فیسبوک و توئیتر، فیلتر کردن دامنه اصلی آنهاست. لااقل تا زمان بومی کردن نرمافزار و سختافزار محیط فضای مجازی این روند باید ادامه داشته باشد؛ ما هنوز یک موتور جستجوی قوی یا سرویس ایمیل قدرتمند نداریم و اغلب قطعات کلیدی یا پک کامل رایانهها، سرورها و گوشیهای تلفن همراه را از شرکتهای آمریکایی و اسرائیلی با چند واسطه خریداری میکنیم درحالیکه اینها مسائل مهمی است که باید برای آنها چارهای اندیشید. رئیسجمهور محترم نیز به جهت اینکه در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یادکرده است که پاسدار و مجری قانون اساسی کشور باشد، نه خود و نه همکاران ایشان نمیتواند حکم به رفع فیلتر شبکه های اجتماعی و به خصوص فیس بوک نماید
امید رامز
با سلام . مطالبی که نوشتید قابل تامل است و تقریبا درست .
اما با تمام این دلایل قطعا و بدون شک ….. فیلترینگ راه حل نیست . فیلترینگ مثل فرو کردن سر در برف است و فرض گرفتن آنکه مشکل حل می شود.
در دنیای امروز ما دیگر با پارازیت و فیلتر نمی شود انسان را از دسترسی به چیزی محروم کرد
حتی اگر ما دلایلی کاملا درست داشته باشیم باز روش درست برخورد فیلتر نیست .
فیلتر برخوردی بسیار کوته نظرانه است .
تعداد آمار کاربران ایرانی فعال در حالی که فیس بوک فیلتر هم هست برای اثبات اشتباه بودن کافی است . این ده میلیون نفر را هم نمی شود زندانی کرد می شود؟!
علیکم السلام
حرف شما صحیح است که فیلترینگ فیسبوک یک راه حل حد اقلی و به عبارتی کوته نظرانه است و باید راه های بهتر دیگری هم برای مهار آن باشد اما مطلب این جاست که رفع فیلترینگ آن هم دردی را دوا نمی کند و صرفا منجر می شود که به قول شما ده میلیون کاربر ایرانی فیسبوک به بیست ملیون افزایش پیدا کند.
سلام یعضی ها فکر میکنند فیلترینگ رو تو دنیا فقط ایران گذاشته تا مردم ش رو از ارتباط راحت و بی دردسر با دنیا با بداره. نمیدونند که در کشورهایی مثل آلمان انگلیس(!) و چین و هند و و تایلند و ژاپن و حتی آمریکا هم فیلترینگ وجود دارد . منتها فیلترینگ اونها روی چیزهایی که نمیخواهند مردمشان بدانندا و فیلترینگ ما روی تهاجم اونها ست . مدعیان آزادی بیان جواب بدن!
سلام
علاقه مندان مطلب مرتبط ذیل را مطالعه بفرمایند
http://www.afsaran.ir/link/442513