به بهانه شیوع بیماری مرگبار ابولا در غرب آفریقا، بر آن شدیم تا در حد ظرفیت یک رصد استراتژیکی، به جهتگیریهای سیاستهای تهدید آمیز آمریکا در برخورد با محیط زیست و سلامت بشر در چهار مقوله مجزای اقلیم، غذا، دارو و سلاحهای بیولوژیکی بپردازیم. برای درک بهتر و بهرهگیری همه جانبه از اطلاعات مندرج در این قسمت، توصیه میشود سه قسمت دیگر قبلا مطالعه شود. ذیلا مختصری از فعالیتهای بیولوژیکی تسلیحاتی به رهبری آمریکا به عنوان آخرین بخش از این سلسله مباحث، مورد بررسی قرار گرفته است:
قسمت چهارم- سلاحهای بیولوژیکی
- سلاحهای بیولوژیکی و جنگهای جهانی اول و دوم
”علم در خدمت نیروی نظامی” اوایل قرن بیستم، بهویژه از جنگ جهانی اول آغاز شد. جنگ جهانی اول به دلیل استفاده از گازهای سمی و اهمیت نیتراتها و انفجارات عظیم، اغلب جنگ ”شیمیدانان” نامیده میشود.
گاز سمی در سال ۱۹۱۵ با گاز کلراین توسط صنعت رنگرزی در آلمان شروع شد و در جنگ حهانی اول مورد استفاده آلمان و انگلیس قرار گرفت.
در جنگ جهانی دوم ”علم در خدمت نیروی نظامی” بهویژه فیزیک توسعه فراوانی پیدا کرد. به غیر از پروژه منهتن که به بمب اتم انجامید، انگلستان و آمریکا بر روی رادار کار کردند. رهآورد تکنولوژی دراین برهه، جت، رادار، فیوزهای مجاور و بمب اتم بود. بر این اساس رهبران نظامی به اهمیت علم و ادامه پیشرفتهای تکنولوژی در عرصه نظامیگری و پیروزیهای آینده بیشتر اصرار ورزیدند.
با پیدایش جنگ سرد، ارتباط بین موسسات نظامی و آکادمیهای علمی بهویژه در آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق استوار شد.
بعد از جنگ جهانی اول فرانسه، انگلستان، آمریکا و شوروی سابق همگی، آلمان شکست خورده را متهم میکردند که مخفیانه در صدد توسعه سلاح بیولوژیکی بوده تا سربازان جنگی را با گوشتهای بستهبندیشده آلوده به سیاه زخم و مشمشه از بین ببرد.
همانطور که بعد از جنگ نیز اسناد آن آشکار شد، هیتلر نفرت آشکاری از سلاح بیولوژیکی داشت و تمامی فنون مربوط به توسعه این سلاحها را کنار گذاشت ولی فرانسه در اوایل دهه ۱۹۲۰ برنامه سلاح بیولوژیکی خود را آغاز کرد. این برنامه به ریاست Auguste Trillat یک مخترع شیمیدان که بر روی میکروبهای بیماریزای مسری که از طریق هوا کار میکرد، پایهگذاری شد. ”تریلات” ارتباط بسیار نزدیکی با موسسه پاستور در پاریس داشت و تا اشغال آلمان در سال ۱۹۴۰ این نقش را ادامه داد.
در سال ۱۹۲۵ با امضای پروتکل ژنو استفاده از سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی ممنوع شد. فرانسه به عنوان عضو پیمان ولی دارای سلاح بیولوژیکی به طور رسمی یک استثنایی را در پروتکل ابقا نمود و آن اینکه: ”حق مقابله به مثل یعنی آماده بودن برای حمله با سلاح میکروبی علیه آن که ابتدا حمله میکند”. این استثنا خط مشی را از ”ممنوعیت تام”به ”عدم استفاده برای بار اول” تغییر داد. این استثنا به دیگر امضا کنندگان پروتکل بهویژه انگلستان و شوروی اجازه داد تا برنامههای تهاجمی خود را تحت عنوان ”دفاع” توجیه کنند.
در شوروی در سال ۱۹۲۵ فیزیکدان نظامی بهنام Jacov Fishman رییس برنامه سلاحهای بیولوژیکی شد. پس از به قدرت رسیدن استالین، از آنجا که وی به دانشمندان علوم پزشکی و نظامی سوء ظن داشت، ”فیشمن” و تعداد زیادی از میکروبیولوژیستها را به زندان افکند.
بین دو جنگ جهانی، انگلستان و آمریکا علاقهای به صنعت سلاح بیولوژیکی نداشتند. در این هنگام شرکتهای شیمیایی ارتش با لابیکردن با سنای آمریکا توانستند در تصمیم سنا تاثیر بگذارند بهطوریکه آمریکا پروتکل ۱۹۲۵ ژنو (منع سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی) را تصویب نکرد. متخصصان نظامی آمریکا معتقد بودند که میکروب می تواند با سلاحهای انفجاری رقابت کند.

وقتی جنگ با آلمان شکل گرفت، Frederick Banting کانادایی مکتشف انسولین و برنده جایزه نوبل، این اعتقاد را تقویت کرد که کسانی که ارتش آلمان را کنترل می کنند به اندازه کافی بیرحم هستند که از سلاحهای بیولوژیکی استفاده کنند. بنابراین انگلیس باید خودش را برای دفاع و حمله آماده کند. وی تمامی راههای اشاعه و نشر میکروبها را از طریق اسپری کردن آن از هواپیما یا به صورت خشک از طریق پست بررسی نمود. نظرات بنتینگ انگلستان را ترغیب به برنامه سلاحهای بیولوژیکی کرد. در نتیجه Paul Fildes رییس برنامه بمب سیاه زخم، این پروژه را توسعه و مورد آزمایش قرار داد که مورد توجه چرچیل فرار گرفت.
بنتینگ مینویسد: ” جنگ واقعا جنگ یک ملت با ملت دیگر است. کشتن یا معلول کردن افراد غیر نظامی در خانه به اندازه از بین رفتن یک سرباز موثر است. بنابراین باید هر روشی را در جنگ بهکار برد.” تعریف وی از ”جنگ تمام عیار” با متفقین، بمباران هوایی شهرهای آلمان، توسعه و استفاده از بمب اتم توسط آمریکا و پیگیری سری کانادایی-آمریکایی-انگلیسی استراتژی جنگ بیولوژیکی بود.
Ira Baldwin متخصص در امر واکنشهای تخمیری در دانشگاه Wisconsin، نظارت بر امر تولید انبوه هاگهای سیاه زخم برای پرکردن بمبها را بر عهده گرفت. صدها دانشمند دیگر در تحقیقات نظامی بیولوژیکی داخل شدند که تحت عنوان ”پروژه منهتن” سری نگاه داشته شد. البته قبل از نهایی شدن سلاحهای بیولوژیکی مانند سیاه زخم، جنگ جهانی دوم پایان یافت.

هنگامی که آمریکا و انگلیس فعالانه سلاح بیولوژیکی را پیگیری میکردند، ارتش ژاپن برای اولین بار از آن استفاده کرد. در سال ۱۹۳۴ فیزیکدان نظامی به نام ژنرال Ishii Shiro برنامه جنگی بیولوژیکی را بهوجود آورد. اولین جایی که این ژنرال، جنگ بیولوژیکی خود را آغاز کرد در شمال چین بود. وی ککهای آلوده به طاعون را در شهرها پخش کرد (۱۹۴۰ – ۱۹۴۲). دومین جنگ ”شیرو” در سال ۱۹۴۳، استفاده از سیاه زخم و مشمشه و حمله به روستاهای جنوب غربی شانگهای بود.
زمانی که متحدین، نازیها را در نورمبرگ به خاطر قتل عام و آزمایشات پزشکی بی رحمانه، تحت پیگرد قانونی قرار می دادند، مسئولین آمریکا در توکیو با طرفین ژاپنی به مذاکره نشستند و ضمانت کردند که ژاپنیها را در صورت تبادل اطلاعات مربوط به آزمایشات بیولوژیکی تحت پیگرد قانونی قرار ندهند. ژنرال داگلاس مک آرتور Douglas MacArthur، مسئول جنایات جنگی ژاپن برای انجام این معامله اختیارات کامل داشت که هیرو هیتو Hiro Hito امپراتور ژاپن و اعضای خانواده او را که احتمالا از جزئیات برنامه بیولوژیکی مطلع بودند حمایت کند.
Li Onesto ژورنالیست و گزارشگر روزنامه Revolution نیز طی مقالهای آورده است : ”هنگام جنگ جهانی دوم ژاپن به چین حمله کرد و آن را به اشغال در آورد. شعبهای از ارتش ژاپن بنام Unit 731 آزمایشات باکتریولوژیکی بر روی حدود ۲۷۰ هزار نفر شهروند و بر روی اسیران جنگی انجام دادند. پاسخ آمریکا به این جنایت بشری چه بود؟ آمریکا به اعضای واحد ۷۳۱ در قبال مبادله اطلاعات ، مصونیت اعطا کرد. و اما انداختن بمب اتم بر روی ژاپن بر خلاف آنچه که غربیها القاء می کنند به خاطر تسلیم کردن ژاپنیها در جنگ نبود. General Dwight Eisenhower ژنرال و فرمانده عالی نیروهای متحدین در جنگ جهانی ۲ (که بعدا رییس جمهور آمریکا شد) صراحتا اذعان کرد که ژاپنیها آماده تسلیم شدن بودند و احتیاجی به بمب اتم نبود. بنابراین چرا بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی بمب انداختند؟ یک تئوری اینست که دانشمندان دوست دارند با اسباببازیهایشان بازی کنند. البته انیشتین که کاتالیست مهمی در خلق بمب اتم بود گفته بود که دانشمندان موافق بهکارگیری آن نبودند بلکه سیاستمداران این تصمیم را گرفتند. فرضیه دیگر این است که آمریکا در صدد پایان دادن به جنگ جهانی نبود بلکه در فکر شروع جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی بود تا قدرت خود را به نمایش بگذارد.”
باید اضافه کرد که در این زمان کانادا هم در حال توسعه سلاح بیولوژیکی بود.
- جنگ ویتنام و سلاحهای بیولوژیکی

بعد ار جنگ جهانی دوم تنها صدای شجاعانه ای که علیه سلاحهای بیولوژیکی برخاست از سوی Theodor Rosebury بود. وی ناظر و رئیس بیمارهای عفونی مسری از طریق هوا در کمپ Fort Detrick مرکز تحقیقات برنامه سلاحهای بیولوژیکی در مریلند در زمان جنگ جهانی دوم بود. ”رزبری” در سال ۱۹۴۵ ”فورت دتریک” را ترک کرد. در سال ۱۹۴۵ هنوز مردم در مورد دستیابی های تهاجمی آمریکا بی خبر بودند. دستیابی هایی نظیر: کارگاه بزرگ تولید عظیم سیاه زخم، تب مالت، سلاحهای ضد محصولات کشاورزی علیه برنج، گندم و توسعه و آزمایش بمبهای بیولوژیکی شامل بمبهای خوشهای جدید.
در سال ۱۹۴۹ رز بری ”صلح یا طاعون” را منتشر کرد که در آن استدلال کرده است که باید به خاطر بشریت، قدرتهای بزرگ سلاحهای بیولوژیکی را کنار بگذارند. زمانی که این کتاب انتشار یافت، آمریکا انتشار چنین متونی را ممنوع کرد و تهدید سلاحهای بیولوژیکی شوروی توسط کنگره و رسانه ها بزرگنمایی شد.
اوایل دهه ۱۹۶۰ در ادامه جنگ ویتنام، دانشمندان بیولوژیک از اینکه می توانند در حوزه وسیعتری برنامه حملات بیولوژیکی برروی هر جمعیتی (شهری یا روستایی) را پیاده کنند دلشاد شدند. در این زمان یکی از تحقیقات، استاندارد کردن تولارمی Tularaemia (بیماری عفونی خرگوش یا موش که به انسان سرایت می کند) با استفاده از انداختن بمب بود و آمریکا مشتافانه بهوسیله هواپیماهای جت این میکروبها را بر روی صدها مایلمربع منتشر کرد. بهدنبال این جنایت فجیع، در سال ۱۹۶۶ پنج هزار دانشمند به رییس جمهور وقت آمریکا جانسون نامه نوشتند و خواستار تجدید نظر در سیاستهای تسلیحات بیولوژیکی و شیمیایی آمریکا شدند که پاسخی به آن داده نشد تا اینکه نیکسون رییس جمهور شد. در سال ۱۹۷۴ در یک حرکت بی سابقه در تاریخ آمریکا، نیکسون از سلاحهای بیولوژیکی صرفنظر کرد و این تصمیم نیکسون، راه را برای (Biological and Toxin Weapons Convention (BTWC معاهده منع سلاحهای سمی و بیولوژیکی هموار نمود.
لازم به ذکر است که در حال حاضر طبق قانون بین المللی، توسعه و آزمایش سلاحهای بیولوژیکی ممنوع است و تمام برنامههایی که توسط دولتها تامین مالی می شدند باید خاتمه یابد. بنابراین چنین فعالیتهایی جرم و تروریستی قلمداد می شود.
- موارد استفاده از سلاحهای بیولوژیکی از دوره جنگ سرد تا کنون
۱- استفاده از سیاه زخم و دیگر ویروسها در آمریکا و اروپا
در سال ۱۹۷۵ شوروی از الحاق آمریکا به معاهده بهرهبرد و برنامه عظیم جنگ بیولوژیکی تهاجمی خود را راهاندازی کرد. گمان بر این است که آمریکا بهطور مخفیانه برنامهاش را زنده نگاه داشته بود و این بهانهای برای رهبران شوروی بود تا این سرمایه گذاری بزرگ را انجام دهند. تا اینکه در سال ۲۰۰۱ نامههای بینام و نشان حاوی سیاه زخم در آمریکا، موسسات ملی بهداشتی را تحریک کرد تا دفاع بیولوژیکی را تقویت کنند و به ازدیاد پروژههای مقابله با تروریسم بیولوژیکی بپردازند.
Tom Burghardt نویسنده و محقق آمریکایی در مقاله ای مینویسد: بر اساس گزارشات چندین رسانه، بازرسان فدرال نتیجه گرفتند که هاگهای سیاه زخم که در نامه به آدرس Tom Daschle رییس سابق سنا و Patrick Leahy رییس قضایی کنگره ارسال شدند فقط میتواند در یک آزمایشگاه دولتی تولید شده باشد. میکروبی با غلظت یک تریلیون هاگ در هر گرم که کافی برای کشتن نیمی از جمعیت آمریکا است.
مرکز Plum Island Animal Disease Center توسط شرکت عظیم دفاعی امنیتی آمریکا بهنام (Science Applications International Corporation (SAIC ”شرکت بینالمللی کاربردهای علم” مهیا گردیده است. ”واشنگتن تکنولوژی” مینویسد: طبق لیست اسامی ۱۰۰ پیمانکار رده بالای فدرال، SAIC رتبه ۷ را دارد و درآمدی معادل ۴,۸۱۱,۱۹۴,۸۰۰ دلار از بستن قرارداد با دولت بهدست آورده است.
از دیگر موارد بیماریهای مسری از حیوان (foot-and-mouth disease (FMD تاولهای دهان و پا است که از موسسات بریتانیا در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۷ به خارج نشت پیدا کرد. در زمانی که این بیماری در حال ریشه کن شدن بود، در سپتامبر ۲۰۰۱ بیش از ۶ میلیون راس دام را کشتند و بیماری به فرانسه ، جمهوری ایرلند، هلند و ایرلند شمالی نشر پیدا کرد.
از دیگر پروژه های اهریمنی، عملیات WHITECOAT از برنامههای آزمایشی سری ارتش آمریکا در بین سالهای ۱۹۵۴ – ۱۹۷۳ بود که بر روی سربازانی که از Seventh-day Adventist Church بودند (افراد این کلیسا معتقد به نزدیکی ظهور حضرت عیسی و قیامت هستند) انجام شد. این سربازان با رضایت تن به این آزمایش دادند و مانند چهارپایان آنها را با تب کیو، تب زرد، هپاتیت آ، طاعون گاوی، تولارمی (تب خرگوش) عفونی کردند. این سربازان داوطلب تزریق ”وایت کت” را مثل حیوانات به صندلی در میان قفسی بستند و در ایالت یوتای آمریکا تب کیو را بر روی آنها اسپری کردند. تلخ تر اینکه بسیاری از این سناریوها را در نواحی مختلف شهری نیز اجرا کردند نظیر انداختن لامپی که از میکروب BW پرشده بود در متروی نیویورک، اسپری کردن pseudo-BW توسط مردی در واشنگتن که آن را از چمدانش اسپری کرد یا آزمایشات مشابهی در کالیفرنیا، تگزاس و فلوریدا.(ا)
Scott Shane ژورنالیست پژوهشگر که در بالتیمور سان و نیویورک تایمز مینویسد، کشف کرد که Dugway’s Life Sciences Division صدها کیلوگرم سیاه زخم برای بمبها ساخته است که انسانها را در صدها مایل آلوده کرده و میکُشد.
همچنین (Global Security Newswire (GSN فاش کرد که در سال ۲۰۰۹ طبق فهرست موجودی یک تاسیسات بیولوژیکی ارتش آمریکا، نزدیک به ده هزار آمپول حاوی میکروبهای بیماریزا ذخیره شده است.. در این رابطه Martin Matishak گزارشگر نوشت: ۹۲۲۰ نمونه کشف شده است که شامل باکتریها و ویروسهای طاعون، سیاه زخم، تولارمی (تب خرگوش)، ویروس ونزوئلایی، ویروسهای التهابات مغزی، تب خونریزی آرژانتینی و ویروس ایبولا بود.
آمریکا در تلاش است که آزمایشات ضد بشری و فاجعه آمیز خود را سری نگاهدارد بهطوریکه نیویورک تایمز در دسامبر ۲۰۰۹ خبر داد که قانون مانیتور کردن تحقیقات و توسعه سلاحهای بیولوژیکی ممنوع گردیده است.
۲- ایدز، فاجعهای دیگر برای بشریت
دکتر کنت ول ALAN CANTWELL, MD درماتولوژیست آمریکایی در گزارش خود مینویسد: ایدز بطور رسمی در ماه جون ۱۹۸۱ به عنوان بیماری مرگبار بین دهها نفر از جوانان همجنسباز سفیدپوست در شهرهای نیویورک و لسآنجلس آغاز شد و تا سال ۲۰۰۵ بیست میلیون را کشته و ۴۰ میلیون را به ویروس HIV مبتلا کرده است و هنوز منشا آن برای مردم اسرار آمیز است. باور عمومی بر اینست که منشا آن در آفریقا و از میمونهاست. درحالیکه در حقیقت منشا ویروس HIV در منهتن آمریکا در سال ۱۹۷۹ میباشد و در آن زمان هیچ موردی از این بیماری در آفریقا گزارش نشده بود.
دکتر کنت ول می افزاید: ارتباط نزدیکی بین مهندسی ژنتیکی و HIV وجود دارد. در سال ۱۹۷۰یک نوع آنزیم سلولی را کشف کردند که منتهی به یافتن ویروسهای پسگرد در سلولهای سرطانی حیوان شد و بهزودی دریافتند که میتوان با دستکاری ویروسهای پسگردی که بطور طبیعی در ژن خیلی از سلولهای حیوانات نیز پیدا می شود، اثرات مخربی روی سیستم مصونیتی بدن گذاشت. بنابراین منشا ویرس ایدز که HIV می باشد از یک آزمایشگاه ویروسهای سرطانی حیوان است و در حقیقت این ویروس که در سال ۱۹۸۴ کشف گردید ویروس ”عامل سرطان” نامیده شد.
بسیاری از دانشمندان معتقدند که ایدز، آزمایشگاهی و تولید کمپ Fort Detrick در مریلند است . مریلند خانه برنامههای شیمیایی و بیولوژیکی است. فورت دتریک HIV را ابتدا بر روی زندانیان داوطلب تست کرد که برخی از آنها همجنسباز بودند و پس از آزادی به نیویورک رفتند و این بیماری را در آنجا رواج دادند.
دانشمندان مستقل، ویروس HIV را به عنوان سلاح بیولوژیکی معرفی می کنند. از جمله Wangari Maathai اکولوژیست و اولین زن آفریقایی برنده جایزه نوبل اهل کنیاست که معتقد است HIV عمدا در آزمایشگاه به عنوان یک سلاح بیولوژیکی درست شد.
۳- جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳)
آمریکا در سال ۱۹۵۰، ۵ ماده شیمیایی ضد نفر و دو ماده ضد محصولات خود را در بمبهای خوشه ای آزمایش کرد. در سال ۱۹۵۲ نیروی هوایی آمریکا ۲۳۹۰۰ عدد از این بمبهای خوشه ای را درخواست داد. بین سالهای ۱۹۵۱-۱۹۵۳ آمریکا ۳۴۵ میلیون دلار (به ارزش کنونی ۲/۲ بیلیون دلار) بر روی تحقیقات بیولوژیکی هزینه کرد.
سی و شش خلبان آمریکایی اسیر شده توسط کره اعتراف کردند که در عملیات خود ککهای عفونی و پرهای سمی بوقلمون را ریخته اند. انداختن اشیا عجیب مثل ساقههای سویا، پر، جعبههای مقوایی حاوی حشرات، ماهی گندیده، گوشت خوک فاسد، قورباغه، جوندگان، عنکبوت و پرهای آلوده به سیاه زخم و کک از جمله حملات بیولوژیکی آمریکا بود. جواب آزمایشاتی که بر روی ککها شد آلوده بودن به طاعون را مثبت اعلام کرد.
۴- سلاح سرطانزای سیا در آمریکای لاتین
Rory Carroll متخصص امور ونزوئلا در روزنامه گاردین با مقاله ای تحت عنوان ”قتلهای علمی سیا”، آمریکا را متهم میکند که هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا را بهوسیله سلاح بیولوژیکی به قتل رسانده است.
وی می نویسد: چاوز خودش معتقد بود که سرطانهایی که رهبران چپگرای سابق آمریکای لاتین شامل رییس جمهور آرژانتین Nestor Kirchner (مبتلا به سرطان روده) و رییس جمهور برزیل Ignacio Lula da Silva مبتلا به سرطان گلو قسمتی از دسیسه سیا علیه رهبران چپگرای آمریکای لاتین بود.
کارول اضافه می کند: رییس جمهور چپگرای اروگوئه Tabare Vazquez از بیماری سرطان شفا یافت. این رییس جمهور خودش انکولوژیست و تحصیلکرده فرانسه بود. Fernando Lugo رییس جمهور پاراگوئه که در سال ۲۰۱۲ توسط جناح راست حمایت شده توسط سیا، از کشور اخراج شد به سرطان لنفاوی مبتلا گردید. همچنین رییس جمهور آرژانتین Cristina Fernandez de Kirchner مبتلا به سرطان تیرویید، رییس جمهور برزیل Dilma Rousseff مبتلا به سرطان سیستم لنفاوی ، رییس جمهور کلمبیا Juan Manuel Santos مبتلا به سرطان پروستات شدند. خیلی بعید است که ۶ رهبر چپگرای آمریکای لاتین در محدوده زمانی یکسانی تصادفی به سرطان مبتلا شده باشند.
فیدل کاستروی کوبا که چندین بار مورد هدف توطئه بیولوژیکی قرار گرفت به چاوز گفته بود: ” چاوز مراقب باش . این آمریکاییها تکنولوژیش را دارند، تو بیدقت هستی. مراقب آنچه میخوری باش. حتی یک تزریق کوچک.”
کاسترو از بیماری دستگاه گوارش نزدیک به مردن بود. وی پس از شرکت در نشست «People’s Summit» که در کوردوبا در جولای ۲۰۰۶ برگزار شد بیمار شد و در آن چاوز و نسترو هم بودند که هر دو مردند. نسترو از حمله قلبی ناگهانی و چاوز از سرطان نزدیک به لگن خاصره فوت کردند.
مواد بیولوژیکی و سلاحهای آن، قسمتی از پروژه سری MKNAOMI میباشد که توسط سیا و موسسه تحقیقات پزشکی ارتش آمریکا برای امراض عفونی در Fort Detrick تولید می شود.
در سال ۱۹۳۱دکتر Dr. Cornelius P. Rhoads نژادپرست سفیدپوست و دانشمند ضد آمریکای لاتین، ۱۳ نفر پروتوریکایی را با تزریق مواد سرطانزا مورد آزمایش قرار داد و از جمله آنان رهبر حزب ناسیونالیست پروتوریکا بنام Pedro Albizu Campos بود. این دکتر مدیر برنامههای سلاحهای بیولوژیکی و شیمیایی ارتش آمریکا در Fort Detrick, the Dugway Proving Ground and Deseret Test Center in Utah و منطقه کانال پاناما بود. وی سپس به کمیسیون انرژی اتمی رفت و شهروندان آمریکایی را با تستهای تشعشعات رادیویی آزمایش می کرد.
MKNAOMI برای قتل فیدل کاسترو و پاتریس لومومبا Patrice Lumumba نخست وزیر کنگو با سلاح بیولوژیکی برنامهریزی کرد که توسط دکتر Sidney Gottlieb رئیس فنی سیا انجام شد. یکی از اولین قربانیان سلاح سرطانزای سیا، اولین رییس جمهور آنگولا Agostinho Neto بود که در سال ۱۹۷۹ سرطان در بدنش سریعا توسعه پیدا کرد و در بیمارستان مسکو قبل از ۵۷ سالگی درگذشت. قربانی دیگر سیا، رییس جمهور سابق شیلی Eduardo Frei بود که در بیمارستان سانتیاگو در ۲۲ ژانویه ۱۹۸۲ بهعلت یک بیماری عفونی فوت کرد و پینوشه دیکتاتور به جای او نشست. این مواد سرطانزا میتواند قربانی خود را از طریق تزریق، تنقس کردن، تماس پوستی بهخصوص از طریق لباسهای زیر (که چاوز از این طریق مبتلا شد)، خوردن و آشامیدن و خمیر دندان مبتلا کند.
۵- کوبا قربانی سلاحهای بیولوژیکی آمریکا
بر اساس گزارش ۱۹۷۷ Newsday آمریکا با عملیات ”ضد تروریستی کاسترو”، ویروس تب خوکی آفریقایی را در سال ۱۹۷۱ وارد کوبا کرد. شش هفته بعد از انتشار این بیماری کوبا مجبور شد پانصد هزار خوک را بکُشد تا از سرایت این بیماری جلوگیری کند. این ویروس در مرکز Plum Island Animal Disease Center ذخیره شده و به تروریستهای تعلیم دیده توسط سیا در نیروی نظامی مستقر در کانال پاناما تحویل داده شده بود.
همچنین طبق گفته William H. Schaap محقق، در سال ۱۹۸۱ کوبا بهوسیله تب دنگ Dengue Fever (تب استخوان شکن) که بهوسیله پشه از راه انتقال خون سرایت می کند، مورد حمله قرار گرفت. در حالیکه این ویروس در نواحی مرطوب و پر جمعیت خیلی سریع تکثیر پیدا می کند، نشانی از این بیماری در نواحی مجاور کوبا مثل هائیتی و جمهوری دومینیکن نبود.
۶- سلاحهای میکروبی و شیمیایی در عراق
در سال ۲۰۰۲ سناریوی وحشتآور سلاح میکروبی بهویژه ادعای بیسند آمریکا در مورد تهدید آبله از سوی صدام ، مردم آمریکا را برای حمله به عراق آماده کرد.
آمریکا معاهده BTW را با ارسال مواد بیولوژیکی جنگی به عراق در دهه ۱۹۸۰ زمانی که عراق با ایران میجنگید نقض کرد و سپس به بهانه داشتن همین مواد بیولوژیکی ارسالی نظیر سیاه زخم به عراق، حمله ۲۰۰۳ خود را توجیه کرد.
پروفسور Louis Henkin از افراد برجسته و متخصص در حقوق بین الملل و سیاست خارجی آمریکا میگوید:
قوانین بین المللی یک دغلکاری و فریب است. این قوانین در موسسات علمی آموزش داده می شوند ولی اگر قوانین بین المللی واقعا قانون هستند پس دندانهایش کجاست؟ و اگر دندان ندارد، پس چه فایده ای دارد؟
در ماده یک BTW آمده است: هر دولت عضو این معاهده متعهد می شود که هرگز در هیچ شرایطی توسعه، تولید و ذخیره این موارد را نداشته باشد: ۱- مواد بیولوژیکی و میکروبی یا سمی ۲- سلاحهایی که برای بهکاربردن این مواد است.
گزارش سناتور Donald Riegle به سنای آمریکا نشان می دهد که سیاه زخم از آمریکا به عراق فرستاده شده. فاکتور لیست مواد میکروبی که در دوم می ۱۹۸۶به عراق صادر شده موجود میباشد(۲). از دیگر حمایتهای آمریکا از صدام در زمان جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران، حذف نام عراق از لیست کشورهای تروریست در فوریه ۱۹۸۲ توسط دولت آمریکا بود.
بر اساس گزارش سیا در زمان جنگ خلیج فارس و حمله عراق به کویت، هم انگلیس و هم آمریکا کاملا آگاه بودند که باید خود را برای جنگ بیولوژیکی آماده کنند، بهطوریکه در گزارش آپریل ۲۰۰۱ آمده است: آمریکا و انگلیس هر دو مطلع بودند که سیاه زخم و سم botulinum یک تهدید در این جنگ خواهد بود بنابراین واکسنهای مخصوص این مواد را در حد وسیعی تولید و استفاده کردند که این موضوع در گزارش ریگل در سال ۱۹۹۴ هم مشهود است.
۷- سلاحهای تخریبی و غیر کُشنده بیولوژیکی
Debora MacKenzie ژورنالیست در حیطه ”علم” که با سایت www.newscientist.com همکاری می کند، در سال ۲۰۰۲ طی مقالهای نوشت که: حشراتی که جادهها و ساختمانها را می خورند ، بیو کاتالیستهایی که سوخت و پلاستیک را تجزیه میکنند، شگردهایی که بهطور ناپیدا آلومینیوم و دیگر فلزات را میخورند. فقط چند نمونه از سلاحهای غیر کشنده آمریکاست که در حال توسعه و تحقیق میباشد. در عین حال گزارشات و پیشنهادات مستمر متعددی از سوی محققین تامین مالی شده میرسد. برای مثال Oak Ridge National Laboratory in Tennessee که استفاده از intense electromagnetic fields برای ایجاد اثراتی، از خلل در حافظه کوتاهمدت گرفته تا از دست دادن کامل کنترل اعمال اختیاری جسمی پیشنهاد کردهاست.
همچنین اداره تحقیقات Naval Research برای تولید میکروارگانیسمهای ژنتیکی مهندسیشده درخواست مالی کرده که این میکرو ارگانیسمها جادهها و راهها را می خورند و خرابی در قسمتهای فلزی، روکشها و مواد نفتی سلاحها، ماشینها و تجهیزات و سوختها بهوجود میآورند.
۸- ابولا سلاح بیولوژیکی آمریکا در غرب آفریقا
Joachim Hagopian افسر سابق ارتش آمریکا که مقالات متعددی در زمینه روابط بینالمللی و امنیت داخلی آمریکا نگاشته است، مینویسد: ویروس تب خونی ابولا در فوریه ۲۰۱۴ در گینه، غرب آفریقا شروع شد. سپس به لیبریا و سیرالئون و حالا به نیجریه سرایت کرده است و میتواند به یک بیماری مسری جهانی تبدیل شود. این بیماری با نشانه های یک تب سرما خوردگی عادی آغاز میشود و با تهوع ادامه مییابد. در نهایت بیمار بر اثر خونریزی داخلی میمیرد. محققین کانادایی میگویند که این ویروس از طریق هوا سرایت میکند و حتی بر روی اشیا تا مدت طولانی زنده میماند.
بهتازگی آمریکا اعلام کردهاست که واکسن ابولا در حال آزمایش است و (Department of Defense and Centers for Disease Control (CDC آن را به عنوان یک ماده بیولوژیکی جنگی طبقهبندی کرده است.
در سال ۱۹۷۶ شیوع ابولا در زئیر (جمهوری کنگوی کنونی) اتفاق افتاد و بعد به سودان گسترش پیدا کرد و جان ۲۸۰ نفر را در زئیر و ۱۵۱ نفر را در سودان گرفت.
دولت آمریکا بر روی Big Pharma (صنایع دارویی بزرگ) برای تهیه واکسن سرمایهگذاری کرد که سود چشمگیری دارد. به عنوان مثال Tekmira Pharmaceuticals شرکتی که بر روی داروهای ضد ابولا کار میکند، از پیش ۱/۵ بیلیون دلار از شرکت مرگآور دیگری بنام مونسانتو نقدا دریافت کرده است. این شرکت قبلا نیز از سازمان دفاع آمریکا قراردادی به ارزش ۱۴۰ میلیون دلار پاداش گرفته بود.
در سال ۲۰۱۰ CDC پتنتی (patent) را بر روی گونه ای از ویروس که در سال ۲۰۰۷ در اوگاندا شایع و از ۱۱۶ نفر مبتلا ۳۹ نفر را کشت، بهدست آوردند. این پتنت در خصوص گونه ای از ابولا بنهام ایبو بان Ebo Bun بود که شماره پتنت آن CA2741523A1 میباشد. پتتنت مورد اشاره را در اینجا می توانید مشاهده کنید.
با این پتنت دولت آمریکا به طور انحصاری از این اختراع سود میبرد. در قسمت خلاصه پتنت تصریح شده است که دولت آمریکا مالکیت و کنترل قانونی کامل بر روی تمامی گونههای ویروس ابولا را دارد یعنی اینگونه مرگبار ابولا جدیدترین دارایی آمریکا در سلاح بیولوژیکی خواهد بود.
به دلیل شیوع ابولا و شیوه غلط مقابله و عدم دقت در سرایت بیماری، سیرالئون اخیرا به همه متخصصین آمریکایی ابولا مشکوک شد و آنها را از دانشگاه Tulane University و موسسه US Army Medical Research Institute of Infectious Diseases (USAMRIID) که مرکز شناخته شده تحقیقات سلاحهای بیولوژیکی آمریکا به مرکزیت مریلند و Fort Detrick است را بیرون کرد.
پزشکی که نخواست نامش فاش شود و تجربیات زیادی در مداوای بیماران مبتلا به ابولا دارد به طور ناشناس مطلبی تحت عنوان ”درمان ساده ابولا ” منتشر کرد و در آن میزان بسیار بالایی از ویتامین سی را توصیه نمود. وی نوشته است که ابولا اساسا بدن را از ویتامین سی تخلیه می کند و فقدان خون اکسید شده باعث خونریزی داخلی و در نهایت مرگ میشود. این متخصص میگوید که نیازی به واکسن نیست. میزان مصرف بالای ۵۰۰ هزار میلی گرم ویتامین سی در روز توصیه میشود. ویتامین سی ویروس را نمیکشد ولی قدرت مصونیت بدن را افزایش میدهد تا ویروس ابولا را نابود کند. وی معتقد است که سیستم تحقیقاتی سلاحهای جنگی بیولوژیکی موجب شیوع بیماری ابولا در سیرالئون شده است.
پروفسور Dr. Jason Kissner استاد جرم شناسی دانشگاه کالیفرنیا طی مقاله ای در گلوبال ریسرچ در آگوست ۲۰۱۴ دروغپردازیهای آمریکا در مورد شیوع بیماری ابولا را مورد بررسی قرار داده و آن را به عنوان ترور بیولوژیکی آمریکا قلمداد می کند. وی مینویسد:

دولت آمریکا سه دروغ بزرگ درباره ابولا گفته است. اولین دروغ اینکه ابولا از طریق هوا سرایت نمی کند. چندین مطالعه علمی به احتمال مسری بودن از راه هوا استناد کرده اند. البته قبل از همه چیز باید به این پرسش پاسخ دهند که هنوز نمیدانیم چگونه ابولا به آفریقا رسیده در حالیکه این بیماری هیچوقت در آفریقای غربی شیوع نداشته است.
دیگر اینکه شیوع این بیماری از جهت تعداد و گسترش بینالمللی یک عفونت تنفسی خیلی با دیگر موارد فرق میکند بهطوریکه ما الآن حدود ۲۰۰۰ مورد مبتلا داریم.
دروغ دوم در واقع نگفتن این حقیقت است که ما با یک شکل بیولوژیکی مشخصی از ابولا مواجه هستیم که قبلا مشاهده نشده است. طبق مجله پزشکی نیو انگلند در مورد ایبولای اخیر گینه و غرب آفریقا، گونه ابولای گینه از لحاظ ژنتیکی با نوع ابولای قبلی متفاوت میباشد که از پیشگونه خود تکامل پیدا کرده یعنی اینگونه ابولای گینه قبلا هرگز دیده نشده است.
سومین دروغ اینست که آمریکا دو داستان کاملا متناقض درباره شرایط تحویل داروی ایبولا بنام ZMapp به دکتر Kent Brantly که به ابولا مبتلا شده بود، تعریف میکند. یکبار میگوید تحویل دارو به این درمانگر ابولا کار ما بود و در جای دیگر میگوید کار ما نبود. اما واقعا تحویل زدمپ به دکتر کنت که توانست در عرض یکساعت وضعیت او را بهبود دهد کار که بود؟ شواهد نشان میدهد که آن ایده آمریکا بود چون هیچ شرکت خصوصی نمیتواند بدون پشتیبانی سازمان دفاع آمریکا مستقلا چنین کار مهمی را انجام دهد.
International Business Times می نویسد: داروی ZMapp نتیجه همکاری بین شرکت Mapp Biopharmaceutical Inc, LeafBio, DefyrusInc, Public Health Agency of Canada و دولت آمریکا بود. این سوال مطرح می شود که اگر این نوع و گونه جدیدی از ابولا هست بنابراین ZMapp نباید یک شبه درست شده باشد. ابولای گینه در دسامبر ۲۰۱۳ آغاز شد و در ژانویه ۲۰۱۴ ایبولا با ZMapp مورد هدف قرار گرفت یعنی فقط یک ماه فاصله. بنابراین احتمال این که ZMapp وقت کافی برای تولید داشته بسیار زیاد است.
اگر گفته شود که شرکت Mapp Biopharmaceutical Inc درباره گونه جدید ابولای گینه اطلاعی نداشت و از قبل این دارو موجود بود که بر روی این گونه جدید بکار برده شد، باید پرسید چگونه داروی ZMapp موثر برای گونه جدید بوده؟ پس باید زدمپ در خصوص ابولای دیگر به غیر از ابولای گینه نیز موفق بوده باشد. در غیر اینصورت چطور می توان نتیجه نگرفت که گونه ابولای گینه یک ترور بیولوژیکی از سوی آمریکاست.

Francis A. Boyle پروفسور حقوق بینالملل دانشگاه ایلینویز آمریکا در مصاحبهای با تلویزیون یونان که در روزنامه اینترنتی Today در اکتبر ۲۰۱۴ منتشر شد میگوید: اگر به نقشهای که توسط CDC) Center of Disease Control) تهیه شده است نگاه کنید درمییابید که این آزمایشگاهها در سراسر مناطقی که بیماری ابولا شایع شده یعنی غرب آفریقا قرار دارند که به نظر من منشا ابولا از این آزمایشگاههاست. آمریکا فقط برای افکار عمومی میگوید که ”این آزمایشات، دفاعی است و ما باید واکسن تهیه کنیم” برای این کار آنها ابتدا باید عامل بیماری را درست کنند. طبق اسناد پنتاگون، CDC کار جنگ بیولوژیکی را برای سازمان دفاع آمریکا در قلب سیرالئون مرکز شیوع ابولا انجام میدهد. بنابراین Fort Detrick و CDC و دانشگاه تولین که معروف به مرکز جنگهای بیولوژیکی هستند با یکدیگر همکاری میکنند. دولت آمریکا با این اطمینان که لیبریا (مستعمره سابق آمریکا) در معاهده منع سلاحهای بیولوژیکی عضو نیست، تحقیقات خود را انجام می دهد.
وی در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره اینکه آمریکا برای مبارزه با ابولا سرباز فرستاده است چیست می گوید: نیروی نظامی آمریکا به لیبریا حمله کرد. آنها برای مبارزه با ابولا و درمان آن آموزش ندیدهاند. آنها را برای درمان نمیفرستند. سازمان بهداشت جهانی و CDC میدانند که جریان چیست و نمیتوان حرفهای آنها را باور کرد چون آنها در این ماجرا دخیل هستند.
اگر این ابولا همان ابولای زئیر GMO شده (مهندسی ژنتیکی شده) در سال ۱۹۷۶ باشد ، نشاندهنده اینست که این ویروس را تسلیحاتی کردهاند.
وی در پاسخ به این سوال که چه باید کرد، اظهار میدارد که باید جلسه اضطراری متشکل از متخصصین علوم بهداشت تشکیل شود. وقتی در سال ۱۹۸۵ با نیکاراگوئه هم این کار را کردند و تب دنگخونی را در این کشور شیوع دادند، من به مقامات نیکاراگوئه گفتم که با سیاستمداران کاری نداشته باشید و متخصصان در امر بهداشت را که مستقل هستند متقاعد کنید و شکایتی علیه نقض معاهده منع سلاحهای بیولوژیکی را به شورای امنیت ببرید.
پروفسور Dr. Cyril Broderick پاتولوژیست لیبریایی طی یک سخنرانی در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۴ که در دیلی آبزرور منتشر شد، چنین اظهار داشت:

شهروندان جهان، ابولا و ایدز به وسیله صنایع داروسازی غرب و سازمان دفاع آمریکا ساخته شده اند. ابولا یک ویروس GMO شده است. ویروس ابولا ارگان های داخلی بدن را تخریب و مانند ژله نرم می کند و بعد از مرگ، جسد نیز با سرعت تخریب می شود.
سازمان دفاع آمریکا ۱۴۰ بیلیون دلار به Tekmira شرکت داروسازی کانادایی پرداخت کرده تا تحقیقات در روی ابولا را انجام دهد. آنها ویروس مرگبار ابولا را بر روی انسانهای سالم تزریق میکنند.
رهبران کشورهای آفریقایی باید در دفاع از نوزادان، کودکان، زنان، مردان و سالخوردگان آفریقایی برخیزند. شایسته نیست که با آفریقاییها مانند موشهای آزمایشگاهی رفتار شود. مردم بیگناه در حال کشته شدن هستند. آفریقاییها حتی نمیتوانند با هم دست بدهند و عزیزان خود را در آغوش بگیرند. باید تمام کشورها برخیزند. این زنگ خطری است برای تمام آفریقاییها، آسیاییها، خاورمیانهایها، آمریکاییها و اروپاییها. این یک تهدید واقعی و جهانی است که به کمک همه کشورها احتیاج است.
خواهش میکنم برای توقف آزمایش ابولا و شیوع آن قیام کنید.
پینوشت:
- Jeanne Guillemin, Anthrax: The Investigation of a Deadly Outbreak, Berkeley: University of California Press, 1999, pp. 176-177
- Batch# 01-14-80 (3 each) G.G. Wright (Fort Detrick) V770-NPI-R Bovine anthrax, Class III pathogen2
- http://en.wikipedia.org/wiki/History_of_military_technology
- http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC1490304
- http://www.globalresearch.ca/america-s-ultimate-weapon-of-mass-destruction-biological-warfare/14619
- www.newscientist.com
- http://www.newdawnmagazine.com/articles/the-secret-origins-of-aids-facts-fallacies-conspiracy-theories
- http://www.today.ng/news/exposed-ebola-is-a-us-bio-warfare-with-africans-used-as-guinea-pigs
- http://www.liberianobserver.com/security/ebola-aids-manufactured-western-pharmaceuticals-us-dod
باید یک اعترافی بکنم.
الان من کمی ترسیدم. البته مسائلی که بیان کردید برای انسانهای واقع نگر، دور از تصور نیست. وقتی به دشمنی دشمن اطمینان داشته باشی، نباید از چنین مسائلی تعجب کنی!
از انسانهای پست تر از حیوان هرکاری برمیاد…
ولی مساله ی اساسی که جای نگرانی داره اینکه، واقعا ما توانایی مواجهه با موارد مشابه اینچنینی در کشور خودمون داریم?
متخصصان و پزشکان ما، اصلا باور دارند که این اعمال از قدرتهای مستکبر برمیاد یا خیر!
ما که در فهماندن کوچکترین مسائل (من جمله عدم تجویز افراطی دارو، و وقت گذاشتن کافی برای بیمار، و …)به جامعه ی پزشکی عاجز هستیم، آیا در شرایط مشابه، کشور ما که تعداد قابل توجهی از مسئولینش به دشمن بی اعتماد نیستند، امکان مواجهه ی به موقع و صحیح داریم یا نه.
با سلام،
ترس و نگرانی از جهتی مفید و بوجود آورنده انگیزه قوی و محرکی برای یافتن راه حل و مقابله با عامل آن است. واقعیتها و نیرنگهای دشمن باید بیان و عیان شود تا غافلگیر نشویم. از آنجا که مسئولان نظامی و موسسات تحقیقاتی آنها عهده دار خلق روشهای مقابله با این ترفندهای اهریمنی هستند، انشاءالله این مباحث بتواند در جهت خنثی سازی تهدیدات دشمن سودمند باشد. ولی در مجموع از طرف متخصصین توصیه شده که کشور باید تا حد لازم به ابزارها یی نظیر ماسکهای ویژه مانند ماسکهای گازی نظامی یا ماسکهای فیلتر هوا HEPA و لباسهای مخصوص ضد ویروس و باکتری مجهز شود.
از دیگر بایدها، تهیه واکسن هاست که در حیطه کار موسسات تحقیقاتی و آزمایشگاهی نظامی کشور است.
و بالاتر از همه، به نظر متخصصین امر، افزایش مصونیت بدن یکی از موفق ترین روشهای مقابله با حملات بیولوژیکی است. آنها معتقدند که مصرف ویتامین ها بویژه ویتامین سی می تواند هم پیشگیری و هم درمان کند.
توضیح بیشتر را می توانید در این لینک بیابید:
https://femacampr.wordpress.com/2009/03/10/how-to-protect-yourself-from-biological-warfare/
و در نهایت و فوق همه اینها، توکل به خداوند و استقامت در راه اوست که تمامی مکرها و حیله های دشمنان را به نتیحه ای غیر از آنچه که به دنبال دارند منتهی می کند. .
سلام
” سلامت بشر و تهدیدات بیولوژیکی آمریکا (قسمت چهارم: سلاحهای بیولوژیکی) ”
با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/38300
در این سایت انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت “حرف تو” به شما:
“امام علی (علیهالسّلام): لغزش دوست خود را برای زمان یورش دشمنت تحمّل کن.”
یا علی
بخش های دیگر این مقاله را نخوانده ام، یعنی پیدا نکردم، ولی بررسی ها همیشه نسبی هستند. موضوع اورانیوم رقیق شده که ایالات متحده به کار برده است خیلی پر اهمیت است. (به اینجا مراجعه کنید http://stopua.blogfa.com/). موضوع کودکان دی اکسین در ویتنام، لائوس و کامبوج. آزمایش های مخفیانۀ سازمان سیا با ال اس دی در کشورهای اروپائی مانند فرانسه و حتی در خود ایالات متحده…استفاده از مواد مخدر بین گروه های تروریست القاعده…برای هر کدام از این موارد پرونده های بسیاری وجود دارد که غالباً در رسانه های آلترناتیو می توانیم کشف کنیم. برخی بر این باور هستند که خسارات وارد آمده ( به عنوان مثال خساراتی که در اثر آزمایش های متعدد بمب اتمی به کرۀ زمین و محیط زیست وارد آمده جبران ناپذیر است). من در اینجا می بینم که برخی دوستان اظهار نگرانی می کنند…چنین مواردی برای من جای امیدواری دارد، زیرا دست کم یک عده آگاه هستند و نگرانی شان واقعاً موجه است.برای نظام سرمایه داری همیشه مسئلۀ سود بیشتر مطرح بوده، امتیازات طبقاتی، به همین علت تلاش های دانشمندانی مثل ادیسون نتوانست مانع سرمایه دارها شود که سرب در بنزین نریزند…در دنیای ما تولید بر محور اقتصاد سرمایه داری و برای سرمایه های خصوصی می گردد. به همین علت در صورتی که آلترناتیوی وجود نداشته باشد احتمالاً این نظم سرمایه محوری ممکن است به انقراض بشریت بیانجامد (البته این یکی از احتمالات است). دلم می خواست به دوستان نگران چیزی می گفتم که بتواند از نگرانی شان بکاهد، ولی متأسفانه تنها می توانم به نگرانی شان بیافزایم. این نوع سلاح ها واقعاً مرگبار به مفهوم جهانشمول آن است. می گویند چاقو دسته اش را نمی برد. ولی آمریکائی ها این ضرب المثل ایرانی را بی اعتبار کردند. نخستین قربانیان کاربرد اورانیوم ضعیف شده در عراق چیزی نزدیک به ۲۵۰ هرار بیمار درمان ناپذیر بین ارتشی های ایالات متحده هنگام بازگشت بوده است که ۱۱ هزار نفر آنها مرده اند (این آمار کمی قدیمی است) از این گذشته در اطراف سال ۲۰۰۴ (ممکن است در تاریخ اشتباه کرده باشم) اورانیوم ضعیف شده از عراق به یونان و به درواز های اروپا رسیده بود. می توانیم تصور کنیم که تأثیر آن برای ایران چه بوده است.در برخی مناطق فرانسه ابتلا به سرطان هزار برابر بوده است. دست کم می دانیم که امکانات قطع نسل بشر وجود دارد، حالا کی تصمیم خواهند گرفت؟ نمی دانیم؟ کی و کجا و چگونه در اثر اشتباه حتی.. فعلاً هالیوود با سناریوهای مختلف پایان جهان پول در »ی اورد و به ما قول می دهد که اگر از وحشت مو به تنمان سیخ نشد پولمان را پس می دهد.ولی سرمایه دارها قادر هستند بخاطر منافعشان بخش عظیمی از ساکنان جهان را از بین ببرند، طرح بیلدربرگ اساساً همین سناریوی کشتار جمعی است،. داستان نظام سرمایه داری نیز به همان فیلم هالیوودی ۲۰۱۲ پایان جهان شباهت دارد، که دورادور داستان نوح را تداعی می کند..با این وجود می توانیم به دفاع غیر عامل و تکنیک های سورویوالیستی فکر کنیم….