مقدمه
زمانی که صحبت از سیاست درهای باز(Open Door Policy) میشود ذهن ناخودآگاه به سمت سیاست درهای باز چین و مقولهی اصلاحات چینی میرود. سیاست درهای باز نسبتاً تاریخچه طولانی دارد، اولین بار «جان هی»[۱] از این عبارت در عرصه سیاست رسمی استفاده کرد. وی در نامهای با همین عنوان سیاست پیشنهادی خود را برای گسترش امپریالیسم آمریکا در چین ابلاغ کرد. بعدها از این سیاست در کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران به گونههای دیگری استفاده شد. جمهوری اسلامی ایران همواره در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی هدف طرحها و کینهتوزیهای ایالات متحده آمریکا بوده است و امروز نیز از این قاعده مستثنی نیست. برخورد با این ایران اسلامی در این سالها ابعاد جدید به خود گرفته است که مطالعه و رصد این رویدادها و مطابقت آن با تاریخ سیاستهای آمریکا ضروری به نظر میرسد.
در ابتدا برخورد با ایران را به مانند برخورد با کوبا مدنظر داشتند و مدل کوبا را اجرایی کرد. اصل بر این بود که با ترور رهبران انقلاب میتوانند انقلاب را از ریل حرکت بازدارند همانگونه که ابتدا چگوارا را ترور کردند و سعی کردند ۳۶۲ بار فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا را ترور کنند؛ بیش از ۱۶۰۰۰ شهید ترور ازجمله شهیدان رجایی، باهنر، بهشتی، طالقانی، مطهری و… پیامد سیاست خصمانهی آمریکا و غرب علیه انقلاب اسلامی بود. اما سیاست حذف رهبران (و به تعبیر سازمان منافقین، سرشاخهها در هر بخش) در نابودی انقلاب اسلامی مؤثر نبود.
سپس به تجربه جنگ سردی خود رجوع کردند و این بار مدل برخورد خود با کمونیسم را مدنظر قراردادند. در این مدل اصل بر این بود که به مانند شوروی؛ تقابل با ایران نیز باید در رده مسئولین از سطح ایدئولوژیک به سطح استراتژیک تنزل یابد.[۲]
در شرایط بعد از توافق وین و اجرایی شدن برجام، گمان بر این بود که در گام سوم به سمت مدل سیاست درهای باز چین حرکت خواهند کرد و استحاله از درون را به مانند استحاله عقاید مائو رهبر انقلاب چین انجام خواهند داد.[۳]
این پیشبینی به شواهد هم نزدیک بود و گویا تا جایی هم پیشرفت و شکست خورد. موضعگیریهای مسئولین در رأس کار و گرایشات وزیر امور خارجه در رابطه با آمریکا و همینطور شخص رییسجمهور نیز حاکی از اجرایی شدن همین مدل بهعنوان مدل سوم برخورد با انقلاب بود. مثلاً وزیر امور خارجه در کتاب خاطرات خود رسماً گرایشش را به رابطه آمریکا اذعان میکند و اینگونه مد نظر دارد که:
باید رابطه ایران و آمریکا به مانند رابطه چین بعد انقلاب کمونیستی با آمریکا شود.[۴]
خب از این رویکرد برمیآید که ایشان به اصلاحات دنگشیائوپینگ و سپس تنشزدایی بین آمریکا و چین اشاره میکند و یا مثلاً رییسجمهور در سرفصلی گفته بود که باید از انقلاب اسلامی بودن به جمهوریگرایی روی بیاوریم.[۵]
این موضعگیریها بود که افکار را به سمت اجرایی شدن سیاست درهای باز چین سوق داد. بر طبق این سیاست، ایران نیز بعد از توافق باید به سمت تولید داخلی اما کوچک حرکت میکرد چراکه چین روند توسعه اقتصادی خود را ابتدا با تولیدات کوچک و سپس با صنایع پیشرفتهتر پیش گرفت و بهموازات آن درهای باز فرهنگی و سیاسی را پیشبرد. اگر قرار بود سیاست درهای باز چین در ایران بهصورت کامل پیشرفت میکرد و اجرایی میشد ما باید نشانههای اقتصادی این فرضیه را میدیدیم.
تصور میشد که بعد از توافق وین شرایط تولید صنایع خرد و سپس صادرات آن در کشور هموار شود و سیاست درهای باز چین عینیتر شود اما اینطور نشد و سؤال اساسی این بود که؛ اینبار دشمن چگونه فکر میکند؟
جنوب شرق آسیا و تایلند
پاسخ به این سؤال که دشمن چگونه فکر میکند ما را به منطقه جنوب شرق آسیا میکشاند. منطقه جنوب شرق آسیا (Southeast Asia) شامل هفت کشور اصلی آسیایی در خشکی و سه کشور جزیرهای میباشد.
آسیای جنوب شرقی ۴۵۰۰۰۰۰ کیلومترمربع (۱۷۰۰۰۰۰ مایلمربع) مساحت دارد. این منطقه بیشتر شامل سرزمینهای کوهستانی و جنگلهای استوایی، همراه با ساحل ماندابی است.
این منطقه با وجود تنگه استراتژیک مالاکا از جنگ ویتنام به بعد مورد آماج طرحهای استراتژیک سیاسی-نظامی-فرهنگی آمریکا بوده است. این طرحها عمدتاً با محوریت هدف چهار کشور اجرا میشد و البته هماکنون هم در جریان است. این چهار کشور که منابع قدرت این منطقه را شامل میشوند عبارتاند از:
- میانمار؛ اتصال چین به دریای غربی و حضور جمعیت قابلتوجهی از مسلمانان در این کشور
- تایلند؛ نفوذ فرهنگی آمریکا و اعمال سیاستهای نفوذی به علت امنیت این کشور
- مالزی؛ همجواری با تنگه مالاکا، حضور انبوه مسلمانان و ظرفیت اقتصادی این کشور
- سنگاپور؛ تحت سلطه داشتن دو تنگه مهم مالاکا و سنگاپور (در سمت چپ شهر جاکارتا)
در این میان تایلند از جایگاه ویژهتری برخوردار است. این کشور در کوران جنگ ویتنام تا سال ۱۹۹۷ که بحران مالی (جنگ ارزی[۶]) در این کشور آغاز شد از امنیت پایدار برخوردار بود و همواره موردتوجه کشورهای بلوک غرب بود. تایلند در منطقه بحرانزده جنوب شرق آسیا که درگیر جنگهایی چون؛ جنگ کره، جنگ برمه، جنگ استقلال اندونزی، جنگ تیمور شرقی و ویتنام در دهه ۱۹۶۰ بود بهمانند جزیره ثبات عمل کرده است.
از بعد از جنگ ارزی سال ۱۹۹۷ و برگشت بقاء و سپس ثبات مالی به تایلند، این کشور نقش گذشته خود را ایفا کرد. نقشی که درگذشته برای این کشور تعریفشده بود ریشه در جنگ ویتنام و حضور آمریکاییها در منطقه داشت. تایلند بهنوعی حیاطخلوت آمریکا در منطقه بوده و هست. طی نزدیک به ۱۰ سال نبرد سنگین در ویتنام یکی از مهمترین اولویتها برای فرماندهان نظامی آمریکا و مقامات سیاسی این کشور حفظ روحیه سربازان آمریکایی برای ادامه اشغال این کشور بود.
جنایات بیشمار، نبود یک هدف مشخص برای نبرد و سربازان جوانی که هزاران کیلومتر دورتر از خانه و خانواده خود در حال نبرد با دشمنی سرسخت بودند، شرایط ناگواری را ازلحاظ روحی و روانی برای ارتش آمریکا فراهم کرده بود. تمرد از دستور مافوق، خودکشی، استفاده از مواد مخدر تنها گوشهای از مشکلاتی بود که گریبان گیر نیروهای آمریکایی شده بود. از اینرو مسئولان ارتش آمریکا برای تخدیر فضای ذهنی سربازان آمریکایی و پیشگیری از معضلاتی که ناشی از نبود روحیه نبرد در بین سربازان آمریکایی میشد، شروع به برگزاری برنامههایی در قالب سفرهای تفریحی به کشورهای همپیمان آمریکا همچون تایلند، فیلیپین، کره و ژاپن کردند. این برنامهها در واژگان ارتش آمریکا معنایی جز فراهم کردن شرایط مناسب برای ارضای جنسی سربازان ایالاتمتحده از طریق خانههای فساد نداشت. برنامه ارضای جنسی اکثر اوقات در خود پایگاهها و اردوهای نظامی این کشور در خاک ویتنام با حضور زنان و دختران ویتنامی و سایر کشورهای جنوب شرقی آسیا انجام میشد.
تایلند در این کشورها موقعیت بهتری نسبت فیلیپین، کره و ژاپن داشت هم ازنظر نزدیکی به خاک ویتنام و هم حضور نظامی و غیرنظامی آمریکاییها در آن کشور. این وضعیت زمینهای را ایجاد کرد برای آغاز طرحی به نام «سیاست درهای باز تایلند».
ساختار تایلندی سیاست و سیاست درهای باز تایلند
کشور بودائی تایلند تا سال ۱۹۳۹ با نام سیام (Siam) شناخته میشد که بعدها نام تایلند را به خود گرفت. واژه «تای» در زبان تایلندی علاوه بر نام قوم تای که اکثریت مردم کشور را تشکیل میدهند، به معنی «لبخند» نیز هست.[۷]
نظام سیاسی تایلند نوعی پادشاهی مشروطه است که مردم تایلند تا حدودی با آن کنار آمدند. این نوع حکومت ریشه در انقلاب ۱۹۳۲ میلادی دارد که موجب ملغی شدن حاکمیت مطلقه پادشاه و ایجاد سلطنت مشروطه شد که اقتدار سیاسی پادشاه را گرفت و یک دمکراسی نوظهور بنیان نهاد.[۸] در ۱۹۴۶ میلادی، سرانجام انتخابات مستقیم برگزار شد و مردم تایلند برای انتخاب اعضای دو مجلس مقننه (مجلس سنا و خانه نمایندگان) به ریاست نخستوزیر که نماینده قوه مجریه است رأی دادند. از بعد سال ۱۹۴۶ بود که نقطه عطفی شد بر تاریخ سیاسی تایلند. رامای نهم نیز در آن سال به مقام پادشاهی رسید که تا سال ۲۰۱۶ بر این پست ماند. در این هفتادسال کشور تایلند بیشازپیش تحت تاختوتاز آمریکاییها بود که جنگ ویتنام این نفوذها به اوج خود رسید و شرایط سخت مزید بر علت همکاری این کشور با آمریکا شد.
سیاست درهای باز تایلند که مدل دسته چندم درهای باز چینی است. این مدل که با پشتیبانی آمریکاییها بود از اواخر دهه ۱۹۶۰ شروع به شکل گرفتن گرفت. علت این که اجرایی شدن این سیاست از سیاست درهای باز چین آسانتر بود این بود که تایلند تحت سلطه سیاسی آمریکا برخلاف چین در آن دوران بود. در واقع آمریکا برای رابطه با چین نیاز به پل ارتباطی و کسی مانند دنگ شیائوپینگ داشت اما برای ارتباط با تایلند مسیر بسیار هموارتر بود.
از نظر اقتصادی هم این دو کشور زمین تا آسمان با هم فرق داشتند. در چین با اجازه آمریکا برای رشد اقتصادی کالاهایی با تکنولوژی ساده در مقیاس جهانی تولید میشد ولی آمریکاییها در تایلند اصل را نه بر تولید کالا بلکه بر سرمایهگذاری خارجی گذاشته بودند.
این سیاست در تایلند بر دو منبع از منابع کلاسیک قدرت یعنی اقتصاد و سیاست تأثیر مستقیم گذاشته است.
اساس این طرح استراتژیک در دستور کار قرار دادن مسئله توریسم و گردشگری است. سعی بر این است که با توسعه مقوله توریسم درهای اقتصاد باز شود و وابستگی مالی و پولی این کشور به خارج از مرزهای جغرافیایی باشد. با رغم خوردن این طرح اولین موردی که اهمیت پیدا میکند مسئله سرمایهگذار خارجی است که بعد از اجرایی شدن کامل طرح، نقش اهرم فشار را بازی میکند.
در تایلند بعد اقتصادی همچون محرک قدرت سیاسی است و از بعد فرهنگی اهمیت بیشتری دارد که البته حاکم بر فرهنگ است و فرهنگ از ابتدا حاشیه رفته است. دین مردم تایلند بودائی است و نزدیکی خاصی به اباحیگری دارد و لذا از این نظر مشکلی برای اجرای طرح ایجاد نمیکرد.
بدون تردید صنعت گردشگری یکی از بخشهای مهم اقتصاد هر کشوری است اما وابستگی اقتصاد بر توریسم میتواند بر مناسبات قدرت تأثیر بسزایی گذارد. شرایطی که ایالاتمتحده آمریکا در اواخر دهه ۱۹۶۰ برای تایلند ایجاد کرد باقی ماند و بعدها آمریکا با این شرایط تایلند را عامل نفوذ خود در منطقه حفظ کرد.[۹] با دمیدن در مسئله توریست، هر بار که تایلند خواست برخلاف منافع ایالاتمتحده حرکتی کند دچار معضل بودجه و اشتغال شد زیرا منابع مالی این کشور در خارج از مرزها تهیه میشد و با کوچکترین تنشی دچار مشکلات عدیدهای میشد.[۱۰]
مزیت نسبی این کشور یعنی امنیت آن در میان کشورهای جنوب شرق آسیا باعث بروز چنین طرحی در ذهن استراتژیستهای آمریکایی شد. تایلند کشوری است که بهمانند مالزی در بند گرایشهای اسلامی نبوده و از طرفی سیستم حاکمیتی این کشور باعث تحریک بیشازحد ایالاتمتحده برای حضور در عرصههای مختلف نفوذ شد.
منحیثالمجموع اقتصاد مبتنی بر توریسم نهتنها نمیتواند نقش فرصت را ایجاد کند بلکه در شرایط گونان تهدید استراتژیک نیز محسوب میشود.
گرایش بودائی در این کشور باعث پذیرش ساده سیاست درهای باز فرهنگی شد چراکه توریسم جنسی بنیان این صنعت در کشور تایلند است و سایر شقوق توریسم نقش مکمل را بازی میکنند. تا حدی که حضور توریست در کشوری مانند تایلند بدون انگیزههای نامشروع جنسی بیمعناست.
قطبهای امروز توریسم جهان همگی مهد توریسم جنسی هستند و اصلاً میتوان گفت پیشرفت در این صنعت بدون توسعه آزادی جنسی امکانپذیر نیست. امکان ندارد که گردشگر بیگانهای در کشوری حضور یابد و انتظار تعامل جنسی در مکانهای موردنظر خود ازجمله هتل، کاباره، ساحل و… را نداشته باشد.
شش قطب برتر جهان در توریسم عبارتاند از:
- لاسوگاس در آمریکا
- مونتکارلو در موناکو در فرانسه
- پاتایا در تایلند
- بالی در اندونزی
- آنتالیا در ترکیه
- دبی در امارات
در هیچکدام از این شش کشور امکان ندارد که جاذبههای تاریخی-طبیعی بدون جاذبههای جنسی درآمدزا باشد البته تایلند اخیراً گامهایی را در رونق تولید داخل و عدم وابستگی به توریسم خارج انجام داده ولی گویا دیر شده و هر بار به دربسته میخورد. این اساس سیاست درهای باز تایلند است یعنی درآمد از طریق اقتصاد توریسمی در کنار فشار سیاسی و بدون تولید داخلی، مساوی است با سیاست درهای باز تایلند.
سیاست درهای باز تایلندی در ایران
ایران همواره از منظر مراکز مطالعات استراتژیک بهعنوان کشوری ایدئولوژیک محور نام برده شده است. در ایران اسلامی در شرایطی که حتی حکومتهای غیر اسلامی هم حاکم بودند؛ حاکمان آن لاجرم مجبور به همراهی دین اسلام بودند. در شرایطی هم که نفوذ کشورهای غربی در این کشور زیاد شد و اعمال قدرت آنان در زمینههایی همچو فرهنگ در دوره رضاشاه به اوج خود رسید همواره این کشور در ضدیت با نگاه فمینیستی و غربگرایانه قرار داشت.
امروزه در کنار توپخانه فرهنگی دشمن در رسانههای تصویری و اجتماعی در بعد میدانی هم نشانههای نگرانکنندهای به چشم میخورد. اگر سیاست درهای باز در کشور تایلند در کوران جنگ ویتنام و سپس در شرایط پساجنگ اجرایی شد ما امروز علائمی را در اجرای این سیاست در دوران اجرایی شدن برجام و شرایط پسابرجام مشاهده میکنیم.
طبق ترتیبی که این سیاست در تایلند اجرایی شد ابتدا باید از بعد سیاسی آغاز شود و سپس اقتصادی و درنهایت به فرهنگی برسد. این چرخه اجرای این سیاست در تایلند است.
در این چرخه آمریکا با اعمال نفوذ سیاسی توانست استفادههای اقتصادی و نظامی در جنگ کند و سپس فرهنگ تایلند را مورد آماج حملات خود قرارداد.[۱۱]
اگر این سیاست بخواهد در ایران اجرایی شود باید ابتدا اعمال نفوذ اقتصادی کنند و سپس فرهنگی و درنهایت آماج حملات خود را در مسئله سیاسی قرار دهند. علت این نوع رویکرد در اجرای سیاست درهای باز تایلند در ایران ساختار قدرت در کشور است. آمریکا در مسئله تایلند قدرت سیاسی را در دست داشتند و از آن استفاده کردند تا به قدرت فرهنگی و تسلط اقتصادی رسیدند اما در ایران هدف ضربه زدن به ساختار سیاسی ایران است و بقیه محورها تابع این هدف قرار میگیرند. در واقع اصالت با تهاجم سیاسی است و سایر تهاجمها بهجز جنگ نظامی در منابع اربعه قدرت تابع این تهاجم قرار میگیرند.
خب آغاز این فرآیند با اعمال نفوذ اقتصادی است و این نفوذ راهکارهایی دارد. روش ایالاتمتحده آمریکا در اعمال نفوذ اقتصادی همانگونه که دکتر نایل فرگوسن استاد تاریخ اقتصاد دانشگاه هاروارد میگوید سرمایهگذاری خارجی است.
فرگوسن در سری مستندهای ترقی پول میگوید بهترین راه نفوذ اقتصادی و سپس اعمال قدرت در این حوزه سرمایهگذاری خارجی است که ایالاتمتحده آمریکا نیز از همین روش استفاده میکند.
وی در ادامه میگوید که دربارهی بسیاری از کشورهای دنیا ازجمله ایتالیا، ژاپن، لیبی و… ما از همین روش استفاده کردیم. سپس بعد از وارد شدن سرمایه خارجی در هر کشوری گام بعدی را انتخاب حوزه سرمایهگذاری و کنترل بخش موردنظر میداند. برای مثال میگوید در ایتالیا ما تصمیم بر خرید اوراق قرضه گرفتیم و یا در لیبی بر روی کمپانیهای نفتی سرمایهگذاری کردیم.
پس از اجرایی شدن برجام و برداشته شدن بخشی از تحریمهای خاص که خود شکبرانگیز است بخش عظیمی از سرمایه خارجی که وارد کشور شد معطوف به صنعت توریسم و توسعه آن شد. این نوع پخش سرمایه در ایران افکار را به اجرای سیاست درهای باز تایلند سوق داد.
حوزه درگیری |
توضیحات |
نفوذ اقتصادی |
با سرمایهگذاری خارجی طبق نظر دکتر فرگوسن نفوذ صورت میگیرد و در آینده به هر علتی اگر تنشی میان ایران و کشور سرمایهگذار صورت بگیرد ایران را تهدید به خروج سرمایه میکنند و اگر ما وابسته به این حوزه باشیم در موضع تضعیف قرار میگیریم. |
تهاجم فرهنگی |
همانطور که توضیح داده شد هیچ کشوری در حوزه توریسم موفق نبوده مگر اینکه جاذبه جنسی در کنار جاذبههای طبیعی و تاریخی ایجاد کرده است. جاذبه جنسی در ایران ناممکن است مگر فرهنگ را دگرگون کنند. |
ضربه سیاسی |
در گام سوم که اقتصاد ما وابسته شده و فرهنگ ما تضعیفشده بدون شک در برابر فشار سیاسی مجبوریم سر خم کنیم و درگیریهای سیاسی زمینه اختلافات شدید داخلی خواهد شد. |
رصد و تحلیل اخبار در ایران و مطابقت آن با دکترین اسب تروا
این دکترین که در ایلیاد و ادیسه هومر به آن اشاره شده است بر این اساس است که در موقع ایستادگی دشمن و عدم تسلیم یا شکست آن باید از روش نفوذ استفاده کرد. همانطور که هومر در این کتاب اشارهکرده سربازان در اسب بزرگی که از چوب ساختهشده بود پنهان شدند و آن را به دشمن خود هدیه دادند، شبانه از اسب خارج شدند و در غفلت دشمن آن سرزمین را به آتش کشیدند.
رصد اخبار در ایران بر اجراشدن این دکترین در حوزه ابتدا اقتصادی و سپس فرهنگی تأکید دارد. اخباری که در یک سال اخیر جمعآوریشده نشان میدهد که سرمایهگذاری همان سربازان دشمن (به نقل از نایل فرگوسن) هستند که در داخل اسب تروا هتلسازی وارد ایران شدهاند و انتظار شب را میکند.
اجرای این سیاست در عرصه فرهنگ هم به این شکل است که توریست، سرباز دشمن است که در اسب تروا گردشگری واردشده و در غفلت همیشگی مسئولان فرهنگی کشور دست به هر عمل ضد اسلامی میزند و عملیات حیازدایی از جامعه را آغاز میکند. چطور ممکن است ایران به گفته مسئولین به قطب گردشگری منطقه تبدیل بشود و با ترکیه رقابت کند بدون آنکه صنعت جنسی رسمی در کشور فعال باشد. بر طبق گزارش UNWTO(سازمان توریسم جهانی) ۵۲ درصد این سفرهای جهانی تفریحی-جنسی بوده و فقط ۲۷ درصد آن زیارتی-سیاحتی بوده است.[۱۲] همانطور که رییسجمهور گفت برنامه دولت افزایش گردشگری است و باید تحمل فرهنگی[۱۳] خود را بالا ببریم. چطور ممکن است گردشگر خارجی در کشوری بدون جذابیت جنسی پا بگذارد این موضعگیری ایشان نشان از همراهی خواسته یا ناخواسته با طرح غرب و متحدان آن در آسیا دارد.
چرا باید برای درآمدی نهچندان عظیم کشور را دچار عدم ثبات فرهنگی کرد. در موقعی که وضع فرهنگی داخل پتانسیل شکاف را دارد این چه موضعگیری غیرهوشمندانهای است؟
رصد اخبار یک سال اخیر نشانی از تهاجم فرهنگی- اقتصادی دشمن دارد که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
شماره خبر/تاریخ انتشار |
تیتر خبر |
درگاه انتشار خبر |
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۵ – ۰۹:۵۶
|
روحانی در مراسم بزرگداشت روز جهانی گردشگری: گردشگری میتواند یکی از راههای اشتغالزایی جوانان باشد/ سیاست خارجی پایه اساسی جذب گردشگر است
|
باشگاه خبرنگاران |
تاریخ خبر ۰۵/۰۷/۱۳۹۵ | ساعت ۱۹:۵۰ |
در دیدار مدیران بخش خصوصی گردشگری؛ آیتالله هاشمی رفسنجانی: صنعت گردشگری میتواند جای فروش نفت را بگیرد
|
خبرگزاری جمهوری اسلامی |
تاریخ خبر: ۲۶/۰۵/۱۳۹۵ | ساعت: ۱۴:۴۰ |
جهانگیری: گردشگری و صنایعدستی از مهمترین بخشهای اشتغالزایی هستند
|
خبرگزاری جمهوری اسلامی |
تاریخ چاپ:۱۳۹۲/۱۱/۰۸ |
دکتر حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان، هفته گذشته در اجلاس داووس، بر ضرورت سرمایهگذاری اقتصادی در ایران تأکید کرد و از سیاستمداران و سرمایهگذاران خارجی خواست به ایران سفر کنند |
روزنامه صبح ایران-دنیای اقتصاد |
تاریخ انتشار: ۰۵: ۰۹ – ۰۹ مهر ۱۳۹۵
|
جهانگیری : راه حل اشتغال پایدار، تمسک به صنعت گردشگری است
|
انتخاب حق شماست |
تاریخ : ۹۵/۰۷/۰۶ – ۱۰:۲۶
|
سرپرست فرمانداری نیشابور: توسعه نیشابور بر پایه گردشگری محقق میشود |
خبرگزاری فارس |
تاریخ مطلب: ۳۰/۰۶/۱۳۹۵ – ۱۱:۵ |
اکونیوز – رئیس همایش بینالمللی سرمایهگذاری در صنعت گردشگری با رویکرد اقتصاد گفت: حدود ۴۰ گروه سرمایهگذار خارجی در سطوح مختلف برای مطالعه بازار گردشگری کشور به ایران سفرکردهاند.
|
خبرگزاری اقتصادی ایران |
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۵ – ۱۸:۵۴
|
رئیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی: برای توسعه گردشگری باید تا ۱۰ سال آینده ۴۰۰ هتل چهار و پنج ستاره داشته باشیم. |
خبرگزاری صداوسیما |
۰۶ مهر ۱۳۹۵ – ۲۰:۴۳ |
معاون سرمایهگذاری سازمان گردشگری در بابلسر مطرح کرد آغاز ساخت ۶ هتل ۵ ستاره در کشور/ ایجاد نهضت ملی توسعه صنعت گردشگری
|
تسنیم |
۰۷ مهر ۱۳۹۵ – ۱۷:۳۹ |
فرماندار زرندیه: طرح ملی گردشگری سرزمین ایرانیان در زرندیه در حال اجرا است
|
تسنیم |
۰۷ مهر ۱۳۹۵ – ۱۴:۱۵ |
معاون استاندار مرکزی: ۵ هتل در طرح هلدینگ گردشگری تأمین اجتماعی در استان مرکزی ساخته میشود
|
تسنیم |
۰۶ مهر ۱۳۹۵ – ۰۳:۵۳ |
عضو شورای عالی میراث فرهنگی گردشگری کشور: ایران به ۴۸۰۰ هتل نیاز دارد / طرح «۱۰۰ هتل ــ ۱۰۰ کسبوکار» چیست؟
|
تسنیم |
۱۹ آبان ۱۳۹۵ – ۱۱:۵۹ |
نیویورکتایمز گزارش داد افزایش سفر گردشگران اروپایی و آمریکایی به ایران
|
تسنیم |
۰۸ مهر ۱۳۹۵ – ۱۳:۴۹ |
مدیرکل میراث فرهنگی اردبیل: ۲۰۰۰ میلیارد تومان طرح گردشگری در اردبیل اجرا میشود
|
تسنیم |
تاریخ خبر:۱۳۹۵/۰۷/۱۸ |
تأکید روحانی بر توسعه متوازن گردشگری ایران و تایلند
|
روزنامه دنیای اقتصاد |
حجم انبوهی از سرمایه خارجی و داخلی به سمت صنعت گردشگری در حال هدایت است و موضعگیریهای مسئولین در این حوزه حاکی از آن است که تمایل زیادی به توریسم و گردشگری در مسئولین وجود دارد.
بعد از وارد شدن اسب تروا فرهنگی به کشور و وابسته شدن اقتصاد به توریسم شکی نیست که از مواضع فرهنگی انقلاب چیزی باقی نخواهد ماند و خواسته عمومی به سمت فرهنگ باز حرکت خواهد کرد. قطعاً گروههای فمینیستی و ضد اسلامی که امروز با تمام قوا بر عدم بیحجابی زن میتازند در زمان رونق توریسم بر موج آزادی جنسی سوار خواهند شد و انشقاقی را در فرهنگ اسلامی ایجاد خواهند کرد. از طرفی هم اگر مخالفتی صورت بگیرد مردم را از بد شدن وضع اقتصادی خواهند ترساند.
نتیجه طبیعی آن این است که انقلابی که به اسم انبیاء و ائمه شد باید برای توسعه اقتصادی به آمدن توریسم و آزادیهای ظاهری دلخوش کند. فرهنگ یک جامعه که نابود شود حکومت نابودشده و دیگر اثری از انقلاب نمیماند. در این صورت آرمانهای دیگر انقلاب بهمانند ظلمستیزی و… به بهانه عدم ورود سرمایه نابود خواهد شد.
انقلاب جنسی و پایان کار
آمار تعداد فرزندان به دنیا آمده در خارج از ازدواج طبق سند سازمان ملل[۱۴] در قطبهای توریسم بالای ۴۰ درصد میباشد. شاهکلید سیاست درهای باز تایلندی آزادی جنسی است که مشکلات جنسی فراوانی را برای کشور به ارمغان میآورد. آزادی جنسی در غرب و در ایالاتمتحده به انقلاب جنسی شهرت یافت این نوع آزادیخواهی که بعدها موسوم شد به انقلابجنسی و در دهه ۱۹۶۰ در ایالاتمتحده به جنبشی همگانی تبدیلشده بود.
آدام کرتیس شرح این اتفاقات آمریکا را در مستند چهارقسمتی قرن خود (Century of the Self) شرح میدهد.[۱۵] کرتیس که این مستند را در سال ۲۰۰۲ ساخته روند ۱۰۰ سالهی آمریکا از انسان قابلاعتماد تا انسان خودشکوفا را به تصویر میکشد. این مستند نشان میدهد که چگونه ادوارد برنایز (خواهرزادهی فروید) که در دههی ۱۹۲۰ مبدع روابط عمومی بود و اولین کسی بود که با به کار بردن نظریههای فروید سعی کرد که تودههای مردم را کنترل کند. او به شرکتهای عظیم آمریکا آموخت که چگونه میتوانند با تحریک ضمیر ناخودآگاه تودههای مردم آنها را به خریدن کالاهایی که موردنیازشان نیست ترقیب کنند.
برای جذب تودههای مردم زنان را با شعارهای واهی به عرصه خودنمایی کشاندند و این درست در کوران جنگ ویتنام و وقایع تایلند بود. جالب این است که امروز هم اگر سیاست درهای باز چین اجرایی شود ما برای جذب تودههای توریسم خارجی مجبوریم زنان و دختران خود را به عرصه بیاوریم و باید طبق گفته رییسجمهور تحمل فرهنگی خود را بالا ببریم.
کرتیس در این مستند ماجرای ادوارد برنایز و کارخانه سیگار را مثال میزند. برنایز به کارخانه فروش سیگار پیشنهاد میدهد برای فروش بهتر درصدی از جمعیت که سیگار نمیکشند را سیگاری کند. همین ترفند را در مسائل دیگر سیاسی-اقتصادی و البته در ماجرای ویتنام و حوزه نظامی هم اجرا میکنند. این آغاز انقلاب جنسی در آمریکا بود که کرتیس مشکلات عدیدهای را برایش نام میبرد:
- طلاق و کاهش نرخ ازدواج
- بیماریهای جنسی
- بارداری دختران نوجوان
- کودکان بیسرپرست و جمعیت حرامزاده
- هرزهنگاری
- سقطجنین
- خشونت و تجاوز جنسی
- عدم امنیت زنان
- و غیره
خیلی از کارشناسان معتقدند که هماکنون انقلاب جنسی در کشور آغازشده و ابزارهای نو، کار را پیچیدهتر کرده است. افزایش مطالبات جوانان در حوزه جنسی و عدم شرایط ازدواج راحت و… باعث حرکت روبهجلو انقلاب جنسی شده است. اگر به هر دلیلی و سببی سیاست درهای باز تایلند در کشور اجرا شود بدون شک مقوم انقلاب جنسی در کشور خواهد بود و کار را از نظر سیاسی و فرهنگی پیچیدهتر و سختتر از گذشته خواهد کرد و این یعنی پایانی بر آرمان انقلاب اسلامی… .
پینوشت:
[۱] John Hay، وزیر امور خارجه سابق آمریکا
[۲] http://ystc.ir/?p=7182
[۳] http://ystc.ir/?p=10987
[۴] کتاب آقای سفیر برگرفته از خاطرات آقای ظریف، سفیراسبق ایران در سازمان ملل
وی در این کتاب چندین بار رابطهی ایران و آمریکا را مورد کنکاش قرار میدهد و در هر بار مثال رابطه چین را میزند. در صفحه ۳۱۸ تا ۳۲۸ برگرفته از نسخه الکترونیک (در سایت فیدیبو) این کتاب به رابطه با آمریکا اینگونه اشاره:
با توجه به سابقه تیره و پرتنش روابط ایران و آمریکا یا به قول پرفسور جیمز بیل «تراژدی روابط ایران و آمریکا» و با عنایت به دخالتهای مکرر این کشور در امور داخلی کشورهای جهان سوم و ازجمله ایران، بسیاری معتقدند که اساساً رابطه با آمریکا سودی به حال منافع ایران ندارد. حال سؤال من این است که آیا واقعاً به نظر شما برای تجدید رابطه با آمریکا ضرورتی وجود ندارد؟ رابطه با آمریکا ابزاری است که باید در جهت منافع ملی به کار رود. در چند صفحه بعد اضافه میکند که باید طرفین خواستهها، نگرانیها و دیدگاههای خود از یکدیگر را مشخص کنند. این اقدام قبل از این که یک حرکت دوجانبه باشد یک کار داخلی است. این تصور شامل حوزههایی هم خواهد شده که هر طرف آماده ورود به آن نیستند ولی مایل هستند بهعنوان حوزه خصومت کم تنش از آن یاد کند. من فکر میکنم بر اساس تجربهی قبلی آمریکاییها مذاکرات را با ما انجام دادهاند، کما این که در مورد چین، نیکسون و کیسینجر این کار را انجام دادند که به آن «روش دفترچه یادداشت نیکسون» لقب دادهاند. ما نیز باید کار مشابهی را انجام دهیم.
سپس ایشان در صفحات ۳۵۹-۳۶۰-۴۷۱-۴۷۲-۵۲۲-۵۲۳-۵۲۴-۵۲۵-۷۸۷ دلایل دیگری میآورند که باید رابطه ایران و آمریکا به سمت رابطه چین و آمریکا گرایش پیدا کند.
شاید بتوان قدم زدن ایشان با شخص وزیر امور خارجه آمریکا و دست دادن ایشان با باراک اوباما رییسجمهور ایالات متحده آمریکا را در همین چارچوب تفسیر کرد.
[۵] منتشر شده در فصلنامه راهبرد (فصلنامه رسمی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام) شماره ۳۹ سال ۱۳۸۵
[۶] https://goo.gl/GimUw7
[۷] https://goo.gl/rXO2Wv
[۸] https://goo.gl/d1hhfO
[۹] The United States is also one of the largest investors in Thailand- http://www.state.gov/r/pa/ei/bgn/2814.htm
[۱۰] with over $14 billion in foreign direct investment- http://www.state.gov/r/pa/ei/bgn/2814.htm
[۱۱] https://th.usembassy.gov/our-relationship/policy-history/
[۱۲] http://www.bazarkhabar.ir/News.aspx?ID=80255
[۱۳] https://goo.gl/4NkmEJ
[۱۴] http://www.childtrends.org/wp-content/uploads/2015/09/2015-39WorldFamilyMap2015.pdf
[۱۵] https://goo.gl/5nLgRF
3 دیدگاه دربارهٔ «درآمدی تحلیلی بر سیاست درهای باز تایلندی در ایران»
مردم آزاده ایران اسلامی از اساس با شیطان بزرگ فاصله، اختلاف مهمتر از همه اینها دشمنی دارد
دشمنی با آمریکا و جبهه اش که شامل شیطانکهای هم اقماریش می باشد فطری، عقلی و بر طبق دستور اسلام ناب محمدی(ص) است.
سلام ممنون از مقاله بسیار خوبتون
لطفا امکان چاپ رو به صفحات سایت اضافه کنید
سلام علیکم
در قسمت پایین مقالات و یادداشتها در سایت گزینه چاپ مطلب وجود دارد.