حیات سایبری

۰۰۰۱۱۱۰۰۱۱۰۱۰۱۱۰۰۱۰۱۱۱۱۱۱۰۰۰۰۱۰۰۰۰۱۱۱۰۰۰

نظرتان راجع به خط بالا چیست؟ چه چیزی از خط بالا می‌فهمید؟

این تیپ صفر و یک‌ها، این روزها همان بستر حیات مجازی خیلی از ماها را تشکیل داده است. حیاتی که برای بعضی‌ها پر رنگ تر از حیات حقیقی شده است.

توضیح اینکه چه شد که بشر به این جمع بندی رسید که اساس نوعی حیات را توانست بر پایه‌ی اعداد قرار دهد و اینکه این تفکر امروز چگونه بر زندگی جمع زیادی سیطره پیدا کرده را واگذار می‌کنم به مراجعه‌ی شما به جلسه ۷ کلبه کرامت (درآمدی بر طرح تطبیقی کلبه‌ی کرامت و کلبه‌ی دیجیتال)[۱] و شماره‌های بعدی سلسله یادداشتهای حیات سایبری.

اما آنچه من در صدد بیانش هستم، نشان دادن برخی از مشخصه‌های این نوع زندگی صفر و یکی است، به کسانی که تا حالا مجال اندیشیدن در این زمینه را نداشته اند.

کلبه دیجیتال شاید سلیس‌ترین عبارت برای این تحلیل باشد. این روزها ما در کلبه‌هایی زندگی می‌کنیم که در بستر دیجیتالی، منِ ایرانی را در کوچه ای سکنی داده که همسایه‌ی دیوار به دیوارم می‌تواند هر کسی با هر مسلکی باشد. تصور اینکه منزل شما کنار یک مسجد باشد یا کنار یک دیسکو؛ همسایه‌ی شما یک دائم الخمر باشد یا یک عالم ربانی، یا … چه حسی را به شما می‌دهد؟!

تا حالا از خودتان پرسیدید چرا چنین حسی را هنگام حیات سایبریتان، در مواجهه با چنین شرایطی درنمی یابید؟ شاید دلیل اصلیش این باشد که اصلاً سؤال من از اساس غلط است. چرا که در فضای صفر و یک، صحبت از احساس کردن، با تعریف خاص خود که گزاره ای در حیات حقیقی است، بی معنی بنمایاند. مگر صفر و یک‌های ممتد و بظاهر بی نظم هم می‌توانند منتقل کننده‌ی حس باشند؟

همان دیسکو و مسجد را دوباره درنظر قرار دهید. فرض کنید به کشوری غربی تشریف بردید. در حال قدم زدن در پیاده رو هستید که ناگاه نور قرمزی چشمتان را می زند. کمی که دقیق می‌شوید، می‌بینید مقابل یک دیسکو ایستادید. اگر مثل من ظاهر الصلاح! هم که باشید، در ذهنتان متصور می‌شوید که در موقعیت انجام گناهید. اما به دلایلی نسبت به این بستر گناه آلود، اغوا نمی‌شوید و فکر می‌کنید توانستید بر نفستان مسلط شوید.

اما همین انسان بظاهر مسلط به نفس، وقتی دارد در کوچه پس کوچه‌های سایبری قدم می‌زنم n بار دیسکوهایی را مقابل خود می‌بیند که واکنشش نسب به شرایط واقعی در این بستر، بکلی متفاوت است.

حیا، آن پارامتری که دین آدمی بدان وابسته است [۲] بارها در سایبر، تحت تاثیر قرار می گیرد. این کلبه دیجیتال بساط امتحان حیای ما را، نیک فراهم کرده است. اینکه ما چند مرده حلاجیم و چقدر دربستر گناه در حیات سایبر تاب می‌آوریم را نمی‌دانم، ولی این قضیه واضح است که کلبه دیجیتال، کلبه‌ی باحیایی نیست، کلبه ای نیست که همنشینانش عمدتاً اهل رعایت محرم و نامحرمی! باشند، اینجاست که آدم باید بگوید خب مگر انسان ژرف نگر هم از بستر صفر و یک توقع مراعات آداب و احکام را باید داشته باشد؟!

فضای این کلبه دیجیتال نه احساسات می‌فهمد و نه آداب. اما کلبه نشینانش چطور؟ خودشان ملتفت این نکته هستند که در کلبه‌شان چقدر نامحرم و بی احساس دارند رفت و آمد می‌کنند؟؟؟

خودم که خیلی بیمناکم، بیمناک از اینکه در زندگی حقیقی هر چند تظاهر به زندگی در کلبه ای کرامت مندانه و به دور از خیلی مفاسد می‌کنم، اما نکند کرامت مندانه بودن کلبه حقیقی‌ام ناشی از جسارت نداشتنم درگناه کردن باشد. چرا که در مواجهه با بی حیایی‌هایی که در کلبه دیجیتالم بر من عرضه می‌شود، نه تنها مقابله قاطعانه نمی‌کنم، که اتفاقاً خیلی هم دلم می‌لرزد.

نکند در محکمه آخر، قاضی حکم قصاصم را مبنی بر جنایاتم که در کلبه دیجیتال مرتکب شدم صادر کند، کلبه ای مجازی که عاقبتش حقیقی می‌شود!

و بیمناک ترم، بیمناک تر از اینکه این جسارت نداشتنم در گناه کردن در کلبه حقیقی، مرا در پشت تقوای ساختگی‌ام پنهان کند و از بی تقواییم در کلبه دیجیتال، احساس خسران نکنم. (جسارت نسبت به انجام گناه هم پدیده ایست که در حدیثی از قول امام رضا به زیبایی تبیین شده است[۳])


پی نوشت:

[۱] کلبه کرامت, درآمدی بر طرح تطبیقی کلبه‌ی کرامت و کلبه‌ی دیجیتال

[۲] امام صادق علیه السلام فرمود: «لا ایمان لمن لا حیاء له; ایمانی نیست برای آن کس که حیا ندارد.»/ محمدی ری شهری، میزان الحکمه (بیروت، دارالحدیث)، چاپ دوم، ۱۴۱۹، ج ۲، ص ۷۱۷، روایت ۴۵۷۰

[۳] http://www.598.ir/…

نوشته آقای پوریا سرداریان، دانشجوی مقطع ارشد رشته مهندسی مواد، دانشگاه تربیت مدرس

توسط پوریا سرداریان

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش...

یک دیدگاه

دیدگاهی بنویسید