وال۱ نام خیابانی است در منطقه منهتن نیویورک که بزرگترین مراکز اقتصادی ایالاتمتحده آمریکا و چند بورس مهم اقتصادی این کشور ازجمله بازار بورس نیویورک (NYSE)، بازار بورس نزدک (NASDAQ)، بازار بورس آمریکا (AMEX)، بازار بورس تجاری نیویورک (NYMEX) و میز بازرگانی نیویورک (NYBOT) در آنجا واقعشده است. از این جهت به بازارهای سرمایهی آمریکا «بورس والاستریت» گفته میشود که از قدیمیترین بورسهای جهان بهحساب میآید.
پدیده والاستریت۲ و اتفاقات و حواشی پیرامون آن، به دلیل اهمیت و تأثیری بالایی که در وضعیت اقتصاد جهانی، بهویژه اقتصاد ایالاتمتحده دارد، همیشه یکی از موضوعات جذاب برای هالیوود بهحساب میآمده که تاکنون فیلمهای زیادی نیز با موضوعات مربوط به والاستریت ساخته و روانه سینما شده است.
لیست زیر تعداد معدودی از فیلمهایی هست که از سال ۱۹۱۶ تا سال ۲۰۱۳ درباره والاستریت ساخته شده است:
«تراژدی وال استریت» ساخته لارنس مارستون در سال ۱۹۱۶
«رمز و راز والاستریت» ساخته تام کالینز ساخته در سال ۱۹۲۰
«وز وز وال استریت» ساخته جیک نلسون در سال ۱۹۲۵
«گرگ خیایان والاستریت» ساخته دولند وی.لی
«والاستریت» ساخته روی ویلیام در سال ۱۹۲۹
«کلنی در والاستریت» ساخته تد ویل در سال۱۹۳۰
«کابوی والاستریت» ساخته جوزف کین در سال ۱۹۳۹
«والاستریت» ساخته الیور استون در سال ۱۹۸۷
«گرگ والاستریت» ساخته دیوید دکوتئو در سال ۲۰۰۲
«مبارزان والاستریت» ساخته مشترک اسکات جی.بیل و سین اسکلتن در سال ۲۰۰۶
«والاستریت: پولها هرگز نمیخوابند» ساخته الیور استون در سال ۲۰۱۰
«بارونسهای دزد والاستریت» ساخته متئو میس
«کلیولند در مقابل والاستریت» ساخته جین استفان بورن در سال ۲۰۱۰
«صدای اشغال والاستریت» ساخته آنتونیو دلا کروز در سال ۲۰۱۱
«توطئه والاستریت» ساخته کریستین لد کوپلند
«غرور والاستریت» ساخته جف بردتون در سال ۲۰۱۲
«گرگ وال استریت» ساخته مارتین اسکورسیزی در سال ۲۰۱۳
«حمله به وال استریت» ساخته اووه بل در سال ۲۰۱۳
بورس بهعنوان یکی از نهادهای اصلی نظام سرمایهداری حیات و دوام آن را رقم میزند چراکه نظام سرمایهداری بر مبنای تکاثر ثروت و انباشت بیشتر سرمایه بناشده است و لذا بورس نبض حیاتی نظام سرمایهداری محسوب میشود. بورس والاستریت با توجه به نوع سازوکار معاملاتی که در آن انجام میگیرد همواره دچار بحران بوده و مشخصاً نقش بسزایی در شکلگیری بحرانهای اقتصادی داشته است. در این بین بورس تهران نیز متاثر از بورس جهانی همواره دچار رکود و سقوط بوده است. در طی دو سال گذشته بورس تهران با بحرانهای جدی روبرو شده که اکثر تحلیلگران بازار دلیل قانعکنندهای در این رابطه بیان نکردهاند.
از این رو در این مقاله سعی کردیم سه مولفه کلیدی بورس را به صورت مختصر شرح دهیم تا آشنایی جزئی از این نهاد بحرانزده به دست آوریم. لذا با توجه به تخصصی بودن متن مقاله برای درک مفاهیم آن بهتر است دو فیلم «والاستریت ۱۹۸۷» و «والاسترایت، پول هرگز نمیخوابد ۲۰۱۰» ساخته الیور استون را دیده باشید.
۱- رانت اطلاعاتی۳
رانت فرآیندی است که طی آن یک فرد یا گروه صاحب اطلاعات، فرصتها و امتیازهایی شوند که دیگران از آن بیبهرهاند و با سوءاستفاده از این فرصتها و اطلاعات به ثروتهای مالی و موقعیتهای اجتماعی دست یابند. رانت در واقع سود غیرمتعارفی است که بدون زحمت و تلاش تنها به دلیل برخورداری از اطلاعات و موقعیت به دست میآید. رانت اطلاعاتی یکی از شقوق رانتخواری است که عدهای از طریق دستیابی زودرس به اطلاعات گوناگون در زمینه سرمایهگذاری سودهای کلانی میبرند.۴
اطلاعات یکی از الزامات برای ورود به عرصه اقتصادی و سرمایهگذاری است. اساساً بازارهای سرمایه۵ بهویژه بورس بر پایه اطلاعات بناشدهاند بهطوری که هرکس بخواهد در بورس اقدام به سرمایهگذاری و خرید سهام کند باید ابتدا اطلاعاتی از قبیل سیاستهای اقتصادی دولت، سیاستگذاریهای خارجی، روند بازارهای جهانی، میزان داریی و سودهی شرکتها، قیمتهای سهام و … را در اختیار داشته باشد تا بتواند سرمایهگذاری موفقی انجام دهد.
در این بین افراد سودجو و طماع که اغلب وابسته به کانونهای ثروت و قدرت هستند از طریق زد و بندهای مالی و خرید و فروش اطلاعات، به اطلاعات محرمانه شرکتها و دولتها که هنوز منتشر و رسانهای نشده دست مییابند و بهراحتی میتوانند این اطلاعات را به دیگران بفروشند و یا با جهتدهی سرمایه خود سود هنگفتی ببرند. بهطور مثال ممکن است شخصی بعد از دستیابی به اطلاعات محرمانه یک شرکت از میزان سودهی آینده آن در بورس باخبر شود و یا اینکه تغیر مقررات دولت باعث سودهی آن شرکت شود، این شخص با نامطلوب جلوه دادن سهام شرکت از میزان تقاضای خرید آن میکاهد و بعد از کاهش قیمت سهام، آن را خریداری مینماید و بعد دوباره با فاش شدن اطلاعات میزان سودهی شرکت قیمت سهام نیز افزایش پیدا میکند و آن فرد از این طریق سود زیادی کسب میکند.
رانتخواری یکی از فسادهای موجود و گسترده در سیستم اقتصاد سرمایهداری است که در اغلب کشورها و مشخصاً در کشور خودمان میتوان آن را مشاهده کرد. پیدایش پدیده شهرام جزایریها، بابک زنجانیها و اختلاسهای میلیاردی نشأتگرفته از وجود رانتخواری بهویژه رانت اطلاعاتی در سیستم اقتصادی کشور است. این افراد از طریق رشوه دادن و لابی کردن با کانونهای قدرت و ثروت به اطلاعات ذیقیمتی دست مییافتند.
یکی دیگر از فسادهای درون بورس رانتخواری و تخلفات کارگزاران بورس است.کارگزاران در واقع مشاوران فروش سهام هستند که خرید و فروش سهام در بورس از طریق کارگزار صورت میگیرد. این افراد از هر حربه و فریبی استفاده میکند تا مشتری به دست بیاورند و اکثرا بهترین سهام شرکتها را به سرمایهداران بزرگ میفروشند تا به سرمایهداران خرد، زیرا سود بیشتری عاید آنها میشود.
«افراد سودجو و طماع که اغلب وابسته به کانونهای ثروت و قدرت هستند از طریق زد و بندهای مالی و خرید و فروش اطلاعات به سودهای هنگفتی دست پیدا میکنند.»
«پیدایش پدیده شهرام جزایریها، بابک زنجانیها و اختلاسهای میلیاردی نشأتگرفته از وجود رانتخواری بهویژه رانت اطلاعاتی در سیستم اقتصادی کشور است.»
۲-شایعهسازی۶
شایعه ترویج خبر ساختگی میباشد که واقعیت ندارد و بر پایه بزرگنمایی، رعب آفرینی، فرافکنی و تحریف استوار است. در بیان چنین خبری جنبه کمرنگی از حقیقت و یا تفسیری خلاف واقع از خبری صحیح گنجاندهشده است و هدف از بخش چنین اخباری تأثیر نهادن بر افکار عمومی و ملی و یا دستیابی به اهداف سیاسی و اقتصادی میباشد؛ بنابراین شایعه خبریست که منبع آن نامشخص است و واقعیت خارجی ندارد و زبان به زبان بهصورت شفاهی بین تودهای از مردم بخش میشود.۷
همانطور که بیان شد اطلاعات یکی از مهمترین الزامات برای سرمایهگذاری در بورس است و مبنای خرید و فروش سهام، اطلاعاتی است که شرکتها برای نشان دادن وضعیت مالی و عملکرد خود؛ خلاصهای از اطلاعات مالی و ترازنامههای شرکت را در قالب صورتهای مالی در بازههای زمانی مختلف به سازمان بورس، رسانهها و مردم عرضه میکنند. قیمت سهام شرکتها در بورس همانند سایر بازارهای مالی۸ بر اساس میزان عرضه و تقاضای بازار مشخص میشود و مبنای تصمیمگیری بورسبازان برای خرید و فروش سهام، میزان و مقدار عرضه و تقاضا بر اساس نمودارهای قیمت برحسب زمان است. بهطور خلاصه که بورس بازان بر مبنای قیمتها که میزان عرضه و تقاضا در بازار آن را مشخص میکند، خرید و فروش میکنند.
سازوکار معاملات در بورس بهگونهای است که میتوان بر اساس شایعهسازی و معاملات صوری در مکانیسم عرضه و تقاضای بازار خلل ایجاد کرد به این صورت که شخص با ایجاد یک شایعه مبنی بر اینکه قیمت سهام یک شرکت بهزودی افزایش پیدا خواهد کرد و یا تغیرات قوانین باعث سودهی شرکت میشود؛ یک نوع تقاضای مازاد برای سهام آن شرکت ایجاد میکند بهطوری که این افزایش تقاضا به یک نوع صف خرید منجر میشود و این باعث افزایش قیمت سهام شرکت میگردد و این روند شایعهسازی برعکس هم میتواند باشد و با ایجاد صف فروش برای سهام یک شرکت باعث کاهش قیمت سهام آن شود.
معاملات صوری یکی دیگر از کلاهبرداریهای موجود در بورس است. معاملات صوری به معاملاتی گفته میشود که در آن یک نفر به تنهایی یا به کمک فردی دیگر به خرید و فروش همزمان سهام اقدام میکند اگر چه به ظاهر معامله انجامشده اما تغیر مالکیت واقعی صورت نگرفته است. هدف از اینگونه معاملات ایجاد یک صف خرید و فروش جعلی برای یک سهم است که باعث ایجاد قیمت مصنوعی و غیر واقعی سهام میشود و همچنین از این طریق بهمنظور کسب سود و یا نشان دادن زیان مصنوعی برای اهداف مالیاتی استفاده میکنند.
بهطور کلی میتوان گفت که ایجاد صف خرید و فروش برای یک سهم متأثر از تغیرات سریع اطلاعات است که این اطلاعات بر میزان عرضه و تقاضای بازار و قیمت سهام شرکتها تأثیر دارد و همچنین بورس بازان با دستکاری قیمتها از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا، روند بازار را سمت غیرحقیقی و غیر واقعی سوق میدهند.
شایعهپراکنی بهنوعی برای خریدار جهل ایجاد میکند و باعث فریب خوردن او در معامله میشود. این نوع معاملات از نظر فقهی غرری و باطل بهحساب میآیند. غرر در لغت به معنی خطر۹ و به معنای در معرض هلاک افتادن و فریب خوردن میباشد۱۰. غرر از نظر حقوقی بدین معنا است که اگر کسی عقدی منعقد کند و به یکی از جهات معامله جاهل باشد و یا فریبخورده باشد و برای او احتمال ضرری از میان باشد آن عقد غرری و باطل است.
فریب دادن، شایعهسازی کردن و انجام معاملات صوری یکی از سازوکارهای اصلی بورسبازان در بورس والاستریت و حتی بورس تهران است. اغلب بازاریابها و کارگزاران بورس با خوب یا بد جلوه دادن سهام شرکتها اقدام به فریب دادن افراد میکنند که متأسفانه این دست از اقدامات بهعنوان یک تکنیک و فن در انجام معاملات بهحساب میآید. یکی از جهات دیگر معاملات غرری در بورس عدم شفافیت اطلاعات شرکتهایی است که سهام آنها در بورس عرضه میشود. شرکتها به هر دلایلی از ارائه اطلاعات شفاف خود مثل میزان داراییها و بدهیها خودداری میکنند که این باعث ایجاد شایعات و جهل خریداران نسبت خرید و فروش سهام آن شرکت میشود.
«معاملات صوری یکی دیگر از کلاهبرداریهای موجود در بورس است. بورسبازان بر اساس شایعهسازی و معاملات صوری در مکانیسم عرضه و تقاضای بازار (قیمت) خلل ایجاد میکنند.»
«شایعهپراکنی بهنوعی برای خریدار جهل ایجاد میکند و باعث فریب خوردن او در معامله میشود. این نوع معاملات از نظر فقهی غرری و باطل بهحساب میآیند.»
۳-قمار۱۱
قمار به معنی به خطر انداختن پول به امید کسب سود در جایی که بخت، اقبال، شانس و تصادف مطرح باشد و در آنجا ریسک کردن به خودی خود ضرورتی ندارد. قمار یک بازی ستیزه جویانه است که اصلاً حسن نیتی در آن وجود ندارد و هر طرف به تصور اینکه بخت با او یار خواهد بود و برنده خواهد شد دست به قمار میزند و اگر بداند برنده نمیشود هرگز آن عمل را انجام نمیدهد۱۲. قرآن از قمار بهعنوان «میسر» یادکرده است۱۳و لذا قمارباز را «یاسر» گویند و ریشه آن از کلمه «یُسر» به معنای آسانی آمده است۱۴. علت نامیدن قمار به میسر در قرآن این است که قمارباز بدون زحمت و تلاش سودی به دست میآورد که حاصل بختآزمایی و شرطبندی است.
با توجه به این تعاریف میتوان خطرپذیری و ریسک، بختآزمایی و شانس، شرطبندی و برد و باخت، عدم حسن نیت و کسب سود بدون تلاش را از ویژگیهای معاملات مبتنی بر قمار برشمرد. سازوکار معاملاتی که در بورس انجام میگیرد بر اساس قمار است و قمار جزء لاینفک سیستم بورس محسوب میشود.
سرمایهگذاری در بورس به دو شکل است. افرادی که با خرید سهام یک شرکت به دنبال سرمایهگذاری واقعی هستند و از طریق سودی که سالانه شرکت بین سهامداران تقسیم میکند، درآمدی کسب میکنند. این افراد به علت نوسانات شدید بورس و عدم ثبات قیمتها کمتر در بورس سرمایهگذاری میکنند؛ اما دسته دوم که اغلب سرمایهگذاران بورس جزء این دسته هستند، افرادی میباشند که سهام شرکتها را بدون قصد نگهداری و با پذیرش ریسک خریداری میکنند و به دنبال کسب سود از مابهالتفاوت قیمت سهام در کوتاهترین زمان ممکن هستند که اصطلاحاً به این افراد بورس باز یا سفتهباز میگویند.
بورسبازی از نظر لغوی به معنای تأمل، تصور، حدس و گمان، پیشبینی، قمار و سفتهبازی آمده است۱۵. سفتهبازی به معنی شرطبندی بر قیمتهای آینده است. بهطوری که فروشنده بر کاهش قیمت سهام در یک روز معین و خریدار بر افزایش قیمت سهام در آن روز شرط میکند به این ترتیب اگر پیش بینی آنها درست بود سود میبرند وگرنه دچار زیان میشوند. بورس بازان اغلب بر افزایش و کاهش قیمتها قمار میکنند. قمار یک نوع بازی با جمع صفر است به این صورت که یک طرف میبازد و دیگر به همان اندازه سود میبرد. بورس بازان بر اساس احتمالات قیمت سهام یک شرکت را در آینده پیش بینی میکنند که اگر قیمت سهام کاهش پیدا کند آن را به فروش میگذارند و از این طریق سود میکنند و فرد دیگری که آن سهام را میخرد دچار ضرر میشود و این یعنی معامله با جمع صفر یک طرف میبرد و دیگری میبازد.
«خطرپذیری و ریسک، بختآزمایی و شانس، شرطبندی و برد و باخت، عدم حسن نیت و کسب سود بدون تلاش از ویژگیهای معاملات مبتنی بر قمار است.»
«قمار یک نوع بازی با جمع صفر است به این صورت که یک طرف میبازد و دیگر به همان اندازه سود میبرد. بورسبازان اغلب بر افزایش و کاهش قیمتها قمار میکنند.»
بورس بازان اصولاً در شرایط جهل و عدم اطمینان اقدام به خرید و فروش سهام میکنند. آنها تنها به روند تغیر قیمتها و تمایلات بازار بر اساس تحلیلهای بنیادی۱۶ و تکنیکال۱۷ اشراف دارند و نسبت به میزان بدهیها و طلبکاریهای شرکت بیاطلاع هستند. سهامداران نهتنها مالک شرکت هستند بلکه مالک بدهیها و داراییهای شرکت نیز میباشند. سهامداران شاید بتوانند از دارایی شرکتها بهصورت اجمالی آگاه بشوند اما اطلاع از بدهیها و ضررهای شرکت با توجه به کتمان و عدم شفافیت اطلاعاتی آنها عملاً غیر ممکن است. شهید مطهری در مقدمه جهانبینی اسلامی خود به این نکته اشاره میکند که هر مبادله و گردش ثروتی باید از روی آگاهی کامل طرفین باشد و اطلاعات لازم قبلاً کسبشده باشد وگرنه معاملات جاهلانه و ریسکی، غرری و باطل است۱۸.
پانوشت:
۱.Wall
۲.Wall Street
۳.Informational Rent
۴٫خانی، صدیقه. رانت در اقتصاد، (۱۳۸۸)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم اقتصادی. استاد راهنما دکتر تکروستا
۵.Capital Markets
۶.Gossip
۷٫فولادی محمد، اخلاق روزنامهنگاری، ماهنامه معرفت، سال شانزدهم، شماره ۱۲۳، اسفند ۱۳۸۶
۸.Financial Markets
۹٫محمدی ابوالحسن. قواعد فقه، چاپ دوم، نشر دادگستر، ۱۳۷۷
۱۰٫صالحآبادی، علی و آرام، محمد. اصول مدیریت مالی اسلامی و ابزارهای آن. مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق ۱۳۸۰
۱۱.Gamble
۱۲٫غنیمی فرد، حجتالله و آرام بنیاد، محمد. امکانسنجی فقهی تأسیس بورس آتی نفت در جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق، ش ۲۵
۱۳٫سوره بقره آیه ۲۱۹ – یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَیَسْئَلُونَکَ مَاذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْأَیَتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ.
سوره مائده آیه ۹۰ – یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
۱۴٫قرشی، سید علیاکبر. قاموس قرآن، ج ۷، ص ۲۶۳
۱۵٫فرهنگ، منوچهر. فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، جلد اول، سال۱۳۷۱، ص ۷۵۸
۱۶.Fundamental analysis
۱۷.Technical Analysis
۱۸٫مطهری، مرتضی. مقدمهای برجهان بینی اسلامی، وحی و نبوت ص ۱۱۷٫ انتشارات صدرا
نوشتهی آقای احمد ادریسی
بزرگترین نقطه ضعف جوامع بی اطلاعی توده مردم است اگر مردم مطلع شوند و اگاه بساط بورس و بانک و بیمه و رانت و اختلاس هم اصلاح خواهد شد و هم بتدریج کاهش پیدا می کند. مردم را اسیر سود و بهره و اتومبیل گران و مدرک دانشگاهی و…. کردند. باید تابو شکنی کرد. ارزوی من زمانی محقق می شود که مردم خود جلوی بانک ها و بورس اعتصاب کنند.
عالی بود
ممنون
اصلا در مخیله ی عموم مردم ما هم نمی گنجد که چنین سازوکار آلوده ای بر بورس حاکم باشد.
و ضرری که متحمل می شویم دقیقا از همین نا آگاهی مردم هست.
و من فکر می کنم خود ما هم مقصر هستیم. اگر تنها و تنها برای رضای خدا شروع به آگاهسازی مردم بکنیم، خدا خودش روند کار رو از دست ما می گیره و به نحوی به پیش می بره که در کمال نا باوری ما، همه ی توده های مردم بشنوند و تلنگر بخورند.
سلام
بسیار مفید بود و مدت زیادی بود منتظر مطلبی درباره کار و ساز بورس بودم و دلیل قمار بودنش
متشکر از آقای ادریسی
اگر پول حذف می شد مطمئنا دکان این سازمان های بسته میشد
سلام برای من که مطلب جدید و مفیدی بود نظر تعدادی از صاحب نظران مذهبی یا مراجع راهم اگر داشته باشیم تکمیل تر می شود- شما را لینک کردم- پیروز و سرافراز باشید
نظر آقای “سامان خمارلو ” درسته باید خود مردم رو به شورش علیه این وصله نچسب به جامعه مون آگاه کرد.
مطمئنم نویسنده کج فهمی داره در مورد بورس !! اگر تشریف دارند بفرمایند که کج فهمیشون در مورد بورس رو تصحیح کنم !!
بعنوان مثال، بورس یک بازی جمع صفر نیست ! چون قمار نیست …
یکبار در معنای لغوی و کاربردی “قمار” تامل کنید.
اگر شما مثلا ۲۰ میلیون تومان سرمایه دارید، و بعد از تحقیق و پرس و جو، به یک واحد تولیدی موفق و یا کارآمد میرسید که پذیرای سرمایه ی شماست.شما به امید کسب سود و همچنین برای اینکه سرمایه تون قابل استفاده باشه، در اون مجتمع تولیدی سرمایه گذاری میکنید و بخشی از سهامش رو خریداری میکنید.
اغلب مردم در مورد بورس چنین تصوراتی دارند.بله کاملا پیداست که بورس به این معنا، قمار محسوب نمیشود. تنها یک سرمایه گذاری دقیق برای بدست آوردن سود تولید مجتمع به میزان سرمایه ی سپرده شده می باشد.
اما اگر آگاهی کافی داشته باشید، نمیتوانید منکر بشوید که سازوکار بورس، به این صورت نیست.
اعتراضات مردم در جنبش تسخیر وال استریت هم به همین دلیل بود که سوددهی تنها بر مبنای بخت و شانس و شایعه سازی و اطلاعات مخفی در بورس وال استریت توزیع میشود. و نه به خاطر سرمایه گذاری در تولید.
سرمایه گذاران بزرگ بورس، سهام واحدهارو بر اساس اطلاعات مخفی یا منتشر نشده مبادله میکنند.
مثلا موردی در یک مجتمع پیش می آید.این مورد هیچگونه تاثیری بر روند تولید کارخانه ندارد.اما پخش همین اطلاعات سبب سقوط سهام این مجتمع میشود.وقتی قیمت سهام به میزان قابل توجهی پایین آمد، سرمایه گذار سهام هارو خریداری میکنه. و سود خودش رو میبره.حتی میتونه اطلاعات پخش شده رو تصحیح کنه و سهام هارو به فاصله ی اندک از زمان خرید، به فروش برسونه.و در طی فرصت کوتاهی، بسیار بیشتر از همه ی سرمایه گذاران حقیقی اون مجتمع که سالها منتظر ماندند تا واحد تولیدی به سوددهی برسه، سود کنند. بسیاری از مردم و کارگران ضرر میکنند و از کارخانه اخراج میشوند. چرا? چون شاخص سهام بدون دلیل منطقی سقوط میکنه. زیرا یک سرمایه گذار میخواسته یک ماهه سود چندین ساله را کسب کنه.
این اتفاقاتیه که در بورس میفته.همه ی بورس های جهان به همین صورت هست. و اگر بورس ایران به نحوه ی دیگری فعال هست، خب پس قطعا دیگه نامش بورس نخواهد بود.
که لازمه ی این مساله هم این است که ابتدا اقتصاددانان مسئول اقرار به سازوکار غلط بورس جهان کنند و سپس پدیده ای دیگر رو رقم بزنند.و مثلا اسمش را بگذارند بورس اسلامی! (هرچند این پسوند اسلامی خودش جای بحث و بررسی دارد که اصلا آیا هرسازوکاری امکان اسلامی شدن دارد، یاخیر)
اما حتی به همین هم اقرار ندارند.پس چطور ممکنه بورس در تنها در ایران قمار نباشه.
سلام …
ببنید، وقتی میگیم یک چیز از اساس قمار هست، فرق داره با اینکه چیزی بتونه به شکل قمارگونه (اونم نه قمار به اون معنی که در کازینو اتفاق می افته) “هم” مورد استفاده قرار بگیره.
ببینید بورس در اصل و اساس کارکردش تامین سرمایه هست. بسیاری از رشدهای اقتصادی که رخ داده مدیون همین بازار سرمایه هست که یک شیوه خوب برای گسترش سرمایه گذاری در اقتصادها پدید آورد. پس این از اصل این بازار .
اما در واقع چه اتفاقی می افته ؟ سرمایهگذارانی که وارد این بازار میشن، با دیدگاه و رویکردهای متفاوتی ورود پیدا میکنن. بعضی ها بلند مدت و بعضی ها کوتاه مدت . اما هر دو گروه این سرمایهگذاران عمدتا به یک چیز تکیه میکنند. “اطلاعات” . این اطلاعات میتونه شامل هرچیزی باشه، از شایعات گرفته تا اطلاعات دقیق از وضعیت مالی شرکت، چشمانداز اقتصادی صنعت و در کل انتظارات. نکته ی مهمی که اینجاست اینه که همهی فعالین بازار یه یک صورت به اطلاعات دسترسی ندارن یا تحلیل هاشون از این اطلاعات در دسترس، یکسان نیست. خب با این تفاسیر من بعنوان سرمایه گذار اول تعیین میکنم در چه بازهی زمانی قصد سرمایهگذاری دارم. بعد از اون با توجه به بازهی زمانی مورد نظرم اطلاعات موثر رو بررسی میکنم و اقدام به سرمایهگذاری میکنم. هدف از سرمایهگذاری برای تمام سرمایهگذاران یک چیز بیشتر نیست. کسب سود یا به عبارت دیگه خرید در قیمت پائین و فروش در قیمت بالا.
اون دسته از افراد یا بنگاه هایی که با دید بلند مدت سرمایهگذاری میکنن عمدتا به اطلاعات مالی واقعی شرکت تکیه میکنن و به شایعات توجهی ندارن. البته منظور از شایعات، شایعات غلط هست نه انتظاراتی که واقعی هستند. اما تعداد از افراد در دسته ای که کوتاه مدت سرمایهگذاری میکنند روی شایعات موجود تمرکز میکنن چون این شایعات عملا در کوتاه مدت اثر گذاره نه بلند مدت. تاکید میکنم تمام افرادی که کوتاه مدت سرمایهگذاری میکنن اینگونه نیستند، بخشی از این افراد اینگونه اقدام به ترید میکنن. روش های ترید در کوتاه مدت متنوع هست.
خب حالا برگردیم به حرف شما، آیا این عمل قمارگونه است؟ نه. این نوع ترید کاملا طبیعی هست. گروهی از افراد وجود دارند که اطلاعات رو به درستی تحلیل نمیکنند و در مقابل افرادی که تحلیل درست دارند، ضرر میکنند. بحث شانس اینجا مطرح نیست. بحث توانایی شناخت روند بازار و تحلیل اون هست. شما در بخش حقیقی اقتصاد هم که میرید، ممکنه یک تولید کننده با شناخت و تحلیل پائین کسب و کاری راه بندازه و شکست بخوره. یک سرمایه گذار هم همینه. اگر این قماره، پس راه اندازی یک کسب و کار هم قماره از نظر شما !
مسئله ی دیگر اینکه عمدتا اونهایی که دید بلند مدت دارند، ضعف تحلیل کوتاه مدتی ها رو پوشش میدن. بعنی اگر در کوتاه مدت کسی به شایعه ای توجه کرد و فروشنده بود، اونی که در بلند مدت اطلاع داره که اتفاقی رخ نمیده میاد با آگاهی سهم رو میخره. بنابراین اینکه بگیم شرکتی با شایعه میاد و ورشکست میشه، اصلا تا کنون من همچین چیزی در بازار بورس ایران نشنیدم در بورس های دنیا هم نشنیدم. اگر موردی دارید مثال بزنید !! همونطور که گفتم شایعه تنها در کوتاه مدت روی قیمت سهم اثر داره و در بلند مدت قیمت سهم به قیمت واقعیاش نزدیک میشه. همه شرکت هایی که در بورس هستند واحد امور سهام دارند و حقوقی های صاحب سهم اجازه نمیدن که یک سهم بی دلیل سقوط کنه تا حدی که شرکت رو به ورشکستگی بره ! مگر اینکه این اتفاق واقعی باشه یعنی واقعا وضعیت شرکت مساعد نباشه.
و اما اینکه بدست اوردن سود هنگفت در توجه به شایعات و تحلیل های کوتاه مدت هست، باید بگم بازم اینطور نیست. بزرگترین سرمایه داران بازار بورس دنیا و ایران با دید بلند مدت سرمایه گذاری میکنند و کوتاه مدتی ها عمدتا ول معطل هستن. مگر اینکه به اطلاعات رانتی دسترسی داشته باشند که این یک بحث جدایی هست بازم صرفا مربوط به بازار بورس نیست در همه بازارها این پدیده وجود داره و در جای خودش باهاش برخورد میشه.
در کل معایبی که برای بازار بورس وجود داره و ذکر میشه در مقابل فوایدش بسیار ناچیزه . و اینکه بورس رو قمار بدونیم ناشی از عدم درک تعریف اصلی و کارکرد بنیادین این بازاره. یعنی تامین مالی. اینکه در بورس سفته بازی وجود داره، شما برو در همه ی بازارها سفته بازی میبینید. سفته بازی یه پدیده ای هست که وجود داره تا زمانی که “قیمت” وجود داره و نوسان میکنه. که البته همیشه هم به ضرر بخش واقعی نبوده، که یک بحث تخصصی هست.
اینکه اقتصاددانی بیاد و بورس رو قمار بدونه و اون رو ناکارآمد بنامه، یک چیز عجیبی هست بعنوان یک دانشجوی اقتصاد عرض میکنم، همچین حرفی اصلا با مبانی علمی اقتصاد جور در نمیاد و مضحک هست. بنده هم اساتید اقتصاد اسلامی داشتم ولی از هیچکدوم نشنیدم که بورس رو باید جمع کنیم !! بلکه باید بورس رو تبدیل به یک بازار کارآمد کنیم که در همه ی دنیا هم بدنبال این هستن. حالا بحث های اسلامیش به کنار که موافقین و مخالفین خودش رو داره …
موفق باشید…
خوب بود ، ولی به نظرم باید ادامه داشته باشه.
قابل توجه دوستانی که قبول نمی کنند که بورس قمار است مگر بنیانگدار بورس مسلمان بوده که بشود اسلامیش کرد
مگر مخترع کامپیوتر مسلمان بوده که بتوان اسلامیش کرد!
این جمله به اندازه ی جمله شما سطحی و زیر خط فقر فکری بود
کامپیوتر وسیله است مشخصه که خود شما زیر خط فقر فکری هستید وکلا فکر نمی کنید
مگر قبل از ساختار بورس و حتی بانک مردم تجارت نمی کردند ؟مگر حتما باید با این ساختار های اشتباه تجارت کرد؟ مسلمان باید این سازوکار اشتباه را از بین ببرد ما خودمان در اسلام طریقه تجارت داریم و نیازی به مدل های لیبرالی نداریم
عزیز دل ، بورس جای تجارت نیست ! این اولین نکته.
دوم اینکه بگرد در اسلام ببین چه چیزهایی مربوط به جامعه ی اسلامی نبوده ولی مسلمانان ازش استفاده کردن. مطمئنا مثال های زیادی رو میبینی . بنابراین اینکه فلان چیز مال این نوع جامعه نیست، پس حرام است، از اون نوع تفکرات متحجرانست … بیشتر مطالعه کنید.
درست است بورس جای تجارت نیست همان قماربازی است که به اسم تجارت انجام می دهند
اگر منظور از تحجر، اندیشه ای ست که امکان انعطاف پذیری و تطابق درش از بین رفته، پس لطفا بفرمایید کدامیک تحجر هست!
اینکه عده ای امکان هرگونه اندیشه و سازوکار متفاوت و نگاه از دریچه ای دیگر رو کامل نقض کرده و در واقع اجازه ی فکر کردن درخصوص رشته ی مطالعاتی خودشونو به کسان دیگری که تئوری های اون رشته با گوشت و پوست و خون شون آمیخته شده رو به احدی ندهند. و به دلیل اینکه اساتید محترمشون چیزی در این باره نفرمودند، امکان اندیشیدن در اون باره رو از دیگران سلب کنند، تحجر هست،
یا از درون معادلات و تئوری های همیشه خوب کتاب ها بیرون آمدن و واقعیات تلخ جامعه رو نگریستن ?
کدامیک?
آیا اینکه عده ای هنوز تعریف شون از قمار و ربا و … همان تعریف ۷۰۰-۸۰۰ سال قبل، بدون قایل شدن به این واقعیت که امروز باید تعاریف جدید با توجه به پدیده های اقتصادی روز ، نسبت به قمار و ربا و … ارائه کرد ، خودش تحجر نیست?
تحجر تعریف مشخصی داره و بحث روی اون بی فایده هست … تحجر یعنی شما واقعیت های موجود رو نبینید بخاطر اینکه به یک باور از پیش ایمان اورده باشید. در یک کلام یعنی کتمان واقعیت.
در اندیشه ی علمی اصلا جایی برای درجا زدن نیست. مطمئن باشید اگر یک نفر بتواند با صحبت های علمی (نه شبه علمی) به این مسائل بهش توجه میشه. از طرفی نقد اقتصاد متعارف به هر شکلش اولش نیاز داره که خود این اقتصاد متعارف رو بشناسید دقیقا به همون صورتی که هست (نه اون شکلی که دوست دارید ببینیدش). اینجا که بماند ادمهایی میان که فرق تجارت و سرمایه گذاری رو نمی دونن ! تا بالا بریم خود آقای عباسی من بارها و بارها حرفاشون رو دیدم و شنیدم در مورد اقتصاد، که حوزه تخصصی من هست، که کاملا اشتباه و مغرضانه نقد میکنن و عملا میشه گفت عدم تخصص ایشون مشهوده. همراهان هم گروهاشون هم به همین منوال …
لطفا سعی کنید اول بورس و ماهیتش رو درست بشناسید. بجای این بحث ها برگردید به همون نظر قبلی من در پاسخ به شما…
وقتی تفکر لیبرالی باشد طبیعتا به تحجر می انجامد چون تفکر لیبرالی یک ایدئولوژی است و با دین در تعارض است همانطور که سازوکار بورس و بانک لیبرالی است.اندیشه مبنای های علمی علوم انسانی به گفته رهبری: غیر توحیدی و مادی است و به گفته دکتر عباسی بزرگوار تثلیثی است. و ایمان انسان را می زند. ادم هایی که فرق بین علوم لیبرالی بخصوص علم ربوی اقتصاد را بادین نمی دانند تا به بالا که این تفکرات را تئوریزه کردن .یا ماهیت این هارا نمی شناسند یا نمی خواهند قبول کنند. دوست عزیز نظر شما رو خوانده ام.
وقتی ماهیت سازوکاری ربوی هست با تعاریف جدید ماهیتش تغییر نمی کند فقط نسبت به واقعیت امروز توجیه می شود این خودش تحجر نیست؟
قابل تو جه دوست عزیز جمله: بنابراین اینکه فلان چیز مال این نوع جامعه نیست، پس حرام است . خودتان نوشته اید .تفکر متحجرانه دگماتیسمی است که باعث عدم مقبولیت سازوکار قماربازی بورس است و با مراجعه به جلسه ۳۰۳ کلبه کرامت متوجه این مطالعات می شوید
شما اول رو فرق تجارت با سرمایه گذاری رو بفهم … بعدا بیا با هم حرف میزنیم.
استدلال قمار نبودن بورس رو بالا ارائه کردم. اگر استدلالی داشتید بجای اینکه حرفهای ………………………….، پاسخ می دادید !
“اصلاح شده”
درسته بورس جای سرمایه گذاری است برای مسائلی همچون تجاری. استدلال شما کاملا توجیهی است..اگر منظور منو متوجه میشدید سرمایه گذاری برای تجارت و.. است. گفتم سازوکار بورس که سرمایه گذاری است برای هدف تجاری که به اسم تجارت است که محدوده این قسمت حرفم به تجارت بود.برو جلسه ۳۰۳ کلبه کرامت رو دوباره ببین.
استدلال شما ماهیت سازوکار بورس را تغییر نمی دهد
یکجوری گفتید تفکر لیبرالیستی یک ایدئولوژی هست که انگار دین ایدئولوژی نیست !!!!! اگه به واسطه ی ایدئولوژیک بودن یک تفکر، تحجر هم پدید بیاد، پس دین از این مسئله مستثنی نیست که این متضمن تناقض در گفتار شماست.
علم لیبرالیستی نداریم !! علم یک روش هست، یک متدولوژی هست نه یک ایدئولوژی. اینکه علم نتایجی رو گاها بدست میده که در جهت تفکرات لیبرالیستی هست، بحث دیگریست. شما اصلا به نظرم نمیدونی داری چی میگی روی این کلمات مطالعه نداشتید شاید!
نظر من هم در مورد ماهیت بورس بود دوستان هیچکدوم در پاسخ به اون نظر کلماتی رو منعقد نکردید و این به نظرم ضعف شما در بحثه ! برادر به هر کدوم از خطوط اون نظر من مایلی پاسخ بده، وگرنه وقت مارو هدر نده …
موفق باشی.
دوست عزیز مشخصه که شما نوشته های منو جدا میکنی بعد باهاش جمله می سازی . یکم بیشتر بیشتر تحقیق کن. شما که جمله سازی میکنی چرا در مورد بورس نظر میدی.این نشان دهنده ضعف شماست.
شما اگر میدونستی چه خوندی و چی مینویسی انقدر بحث نمیکردی. جواب شما در جلسه ۳۰۳ داده شده
یجوری میگی نوشته های شما انگار کتاب مقدس بوده ما تحریف کردیم D:
خوش باشی …
به جلساتت برس …
خیلی از معاملات و تجارت ها هست که مانند بورس عمل می کنند یعنی فقط جاها شون عوض می شود که چند نفر با سرمایه های کلان وارد بورس می شوند تا بازار فلان کالا را در دست بگیرند تا بتوانند به هدف خودشون برسند اما یکسری افراد غافل از این ماجراها که جهت سود بیشتر به آنها ملحق می شوند و سرمایه اندک خود را می گذارند تا سود کنند اما ضرر می کنند در واقع با زندگی خودشون قمار می کنند
مقاله ای بسیار ضعیف و پر از اشکال!
ایکاش مجالی برای مناظره در این رابطه بود تا شما رو از جهل در مورد ساز و کار بورس خارج می کردم.
اگر درست خوانده باشید، خواهید دید که این مقاله دو فیلم پیش نیاز دارد.
انصاف و عدالت حکم میکرد که ابتدائا اون فیلم هارو نگاه می انداختید و بعد مقاله را بررسی میکردید.
این کوچکترین توقعیه که از یک کارشناس میرود.
این دو فیلم و علی الخصوص فیلم دوم که همزمان با اعتراضات مردم در جنبش تسخیر وال استریت ساخته شده، حاوی نکات مهمیه که هیچ انسان واقع بینی نمیتونه به سادگی از کنارش عبور کنه و همه اش رو ساخته و پرداخته ی تخیل یک فیلمساز بدونه.
شما به عنوان یک کارشناس بورس، چرا به جای دعوت به مناظره ای احتمالا سرشار از تئوری جات خلاف عالم واقع، به این فیلم پاسخ نمیدید که اتفاقا مسائل مطروحه در اون، دغدغه های اصلی مردم در اجتماعات جنبش تسخیر وال استریت بود.
به جای دعوت به مناظره و کلی گویی، به این سوال مهم پاسخ بدید.
آیا سازوکار بورس در ایران، چیزی شبیه سازوکار بورس وال استریت هست یا خیر.
اگر پاسختون منفی هست، پس بفرمایید کدام مدل جدید و بومی شده و بی سابقه در جهان رو تولید کرده و ازش بهره میبرید که هیچکسی ازش خبر نداره?
اگر چنین مدلی وجود داره در ایران ، پس چرا به عنوان یک علم تولید داخل تابحال معرفی نشده?
پیداست که چنین نیست.
به جای قضاوت های متعصبانه، فیلم را با دقت ببینید.
اگر منظورتان مقاله ای ست که ابتدائا
بنده اصل مطلب رو رد نمی کنم اما استدلال های مقاله رو قطعا رد خواهم کرد چون انطباقی با واقعیت ندارد.
اگه امکانش بود همینجا جردن بلفورت های (اشاره به فیلم گرگ وال استریت) حافظ استریت خودمون رو برات معرفی می کردم.
اما باز هم می گم مقاله پر از اشکاله چون اینطور پنداشته که ساز کار بورس ایران با وال استریت شباهت داره!!
ساز کار بورس ایران شباهت بسیار کمی با وال استریت داره و دلیلش ابداعات مدل بومی نیست! دلیلش اینه که بورس ایران بسیار بسیار ناقص و ابتدایی هست. ما در اینجا عملا تنها یک اوراق بهادار داریم بنام سهام. (و البته چند نوع من درآوردی دیگر که در مرحله ی آزمون خطاست و وارد فاز اجرایی نشده! ) اونهم با ساز کار معاملاتی بسیار متفاوت از امریکا. اما در امریکا شاید ۱۰۰ نوع اوراق بهادار داریم که به راحتی نیمی از اونها یا قماره یا رباست یا هر دو باهم مثل اوراق فیوچر روی نرخ بهره!
انقدر تفاوت زیاده که قابل گفتن نیست! مثل این می مونه که گاری رو با مازراتی مقایسه کنی!
مقاله رو هم کسی نوشته که بورس تهران رو از نزدیک ندیده!
مثلا اینکه مقاله می گه کارگزاران سهام های خوب رو می دن به سرمایه داران بزرگ، اونقدر سطحی و خنده داره که هرکسی که نزدیک بورس بشه می فهمه مطلب تخیلیه!
یا اینکه نویسنده مقاله فکر می کنه که سود بورس اوراق بهادار بازی با جمع صفر است، مشخصه حتی نمی دونه شاخص بورس چیه! چون بازی با جمع صفر یعنی ارزش بازار و شاخص همواره ثابته که اینطور هم نیست.
بورس ما قمار نیست به صد دلیل!، و همچنین با درست شدن شبکه ی کدال رانت تا حدودی از بین رفته اما بالاخره اجتناب ناپذیره!
مشکل ما اینه: بی سوادی اقتصادی سرمایه گذاران خرد و شایعه سازی سرمایه داران کلان؛ که باعث بوجود آمدن اشخاصی مثل جردن بلفورت در ایران شده….. همین!