«آرم» یکی از گونههای خاص ارتباط در جهان معاصر است که در حوزه ارتباط تصویری و یا گرافیک قرار دارد. بنا به تعریف فرهنگ معین آرم نشانهایست مشخص و معرف دولت، اداره، موسسه، کارخانه و مانند آن.
در تعریفی دیگر از آرم، گفته میشود فرستنده (سازمان یا نهاد) پیام خود را در قالب نشانهای تصویری به گیرنده (مخاطبان) میرساند، از این رو میتوان هر آرم را ناظر به این سه شق اصلی مورد بررسی قرار داد.
در ادامه به بررسی آرم اندیشکده یقین میپردازیم.
نهاد مرجع
اندیشکدهی یقین، به عنوان مرکز بررسیهای دکترینال، نخستین اندیشکده در ایران است که به عنوان یک نهاد عمومی تصمیمساز، در رقابت با نهادهای رسمی -به ویژه با مراکز تحقیقات استراتژیک کشور- تصمیمسازی و چارهاندیشی را از انحصار این نهادهای متصلب خارج ساخت.
تلاش اندیشکدهی یقین این بوده است که برای رقابتی کردن تصمیمسازی در سطح استراتژیک و در دامنههای زمانی بلندمدت، تفکر استراتژیک را از محافل آکادمیک رسمی به میان تودهی مردم به ویژه جوانان کشانده و انحصار آموزشی آن را بزداید.
باور عمومی در اندیشکدهی یقین این است که اگر سواد تصمیمسازی و بینش استراتژیک تودهی مردم به ویژه جوانان، ترفیع و ارتقاء یابد، تصمیمسازی و تصمیمگیری به حقیقت نزدیک میشود و انحرافها و اعوجاجهای سیاستگذاری کنونی در کشور، به حداقل میرسد.
رسالت «غنیسازی تصمیم و چاره» در سطح ملی، موجب شد که اندیشکدهی یقین در چهار حوزهی به همپیوستهی کلی، فعالیت خود را سامان دهد:
- حوزهی تولید علم
- حوزه تعلیم و تربیت استراتژیک رسمی
- حوزهی تصمیمسازی
- حوزهی تعلیم و تربیت استراتژیک عمومی
ارزشهای این نهاد را میتوان به طور کلی در مفاهیم زیر خلاصه کرد:
بومی-ملی، دینی-متعهد، مولد، جوان-پویا، نخبگانی، آیندهنگر، کلاننگر، انسانمدار
مخاطب
ناظر به رسالت اندیشکده یقین، مخاطبان آن در درجه نخست جامعه نخبگان معرفتی و در لایه بعد عموم مردم هستند؛ پس مخاطبان اصلی اندیشکده یقین را طیف وسیعی از اندیشمندان در اقشار مختلف، مسئولان، استادان، دانشجویان و… تشکیل میدهند. اندیشکده یقین نهادی است که به جهت محتوای منحصر به فرد علاوه بر مخاطب داخلی، مخاطب جهانی نیز دارد.
مخاطبان نهاد مرجع به ترتیب اولویت:
- نخبگان معرفتی
- عموم مردم ایران
- مخاطب جهانی
آرم
آرمها را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد؛ آرمهای نوشتاری (لوگوتایپ)، آرمهای تصویری (آیکوتایپ) و آرمهای تلفیقی. آرم اندیشکده یقین در دسته آرمهای تلفیقی قرار دارد که شامل تصویر و نوشته است؛ برای بررسی این آرم ابتدا به بخش تصویری آن، به مثابه یک آرم پیکتوگرام پرداخته و در ادامه بخش نوشتاری را در نسبت با آن ارزیابی میکنیم.
آرمهای پیکتوگرام پیام خود را صرفاً در قالب تصویر (و نه هیچگونه نوشتاری) بیان میکنند.
این دست از آرمها خود بنا به نوع دلالت میان دال (صورت مادی آرم) و مدلول (شاخصها و ارزشهای نهاد مرجع) به دو دسته تقسیم میشوند؛ دستهای که با بازنمایی تصویری و فیگوراتیو جلوه عینی و مادی از فرستنده را نمایش میدهند؛ برای مثال آرم سازمان انتقال خون ایران در این گروه جای دارد؛ در این آرم تصویر یک قطره را در یک چرخه مشاهده میکنیم که نمود عینی محصول این سازمان است.
دسته دوم آرمهایی هستند که سعی در بازنمایی مفهومی اطلاعات فرستنده در قالب مجموعهای از نشانههای جایگزین شده برای اهداف و ارزشهای نهاد دارند؛ برای مثال آرم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این دسته قرار دارد؛ در این آرم تصویر پرندهای آوازخوان بر تپه را میبینیم که برای بیان برخی ارزشهای نهاد مرجعاش همچون پویایی، انرژی، فضای کودکانه به خدمت گرفته شده است؛ در واقع تصویر پرنده هیچ دلالت مستقیمی بر کانون پرورش فکری کودکان ندارد.
برای بازنمایی مفهومی یک پیام، یعنی دسته دوم آرمها، هم نشانههای فیگوراتیو و هم نشانههای انتزاعی کاربرد دارند؛ یعنی برای بازنمایی ارزشهای سازمان هم میتوان فیگور مشخصی از یک پرنده را به کار برد و هم میتوان از نقوش انتزاعی همچون موتیفهای هندسی یا ارگانیک استفاده کرد.
با توجه به توضیحات داده شده، آرم اندیشکده یقین در دسته دوم قرار میگیرد و طراح سعی بر بازنمایی مفهومی داشته است و به نظر نگارنده انتخاب نوع آرم با توجه به کارکرد معرفتی نهاد اندیشکده یقین، انتخاب مناسبی بوده است چرا که آرم این نهاد وظیفه انتقال مفاهیم و ارزشهای عمیق و گستردهای را دارد که سخت میتوان ما به ازای عینی و فیگوراتیوی برای آنها قائل شد؛ چه بسا اینکه فاصله گرفتن از نشانههای انتزاعی پیام را محدود و نازل بنمایاند؛ لذا طراح برای جلوگیری از هرگونه نارسایی در بازنمایی تصویری، مجموعهای از عناصر غیر بازنما را وسیله ارتباط با مخاطب قرار داده است.
عناصر بصری این آرم شامل یک نقش یا موتیف مارپیچ در مرکز و پنج نقش گیاهی در اطراف است.
موتیف مرکزی، نقشی انتزاعی به نام مارپیچ یا اسپیرال است که مفاهیم رشد، تعالی، حرکت، زمان، صیرورت، فراگیری و…را تداعی میکند.
محیط بسته اطراف اسپیرال آن را به یک نقطه بصری بدل کرده ، نقطهای که انرژی درونی آن در حال جوشش است.
موتیفهای گیاهی نمودی کوچکی از طرحهای اسلیمی است که از دیرباز در جایجای هنر ایرانی حضور داشتهاند؛ به طور مشخص نقش استیلیزه شدهای از غنچه گل نیلوفر را تداعی میکنند که بر بستر نقش ارگانیک دیگری قرار گرفته است؛ نقش زیرین تکمیل کننده فرم رویی است و نتیجه نهایی همچون گلی است بر بستری از برگها که در مرحله شکفتن قرار دارد.
نقش گل نیلوفر یک آرکی تایپ جهانی است که برای ملتهای مختلفی از هزاران سال پیش تاکنون، مقدس و الهامبخش بوده. نمودهای مختلف آن را میتوان در هنر هخامنشی و هنر هند مشاهده کرد. اگرچه اولین نقوش غنچه نیلوفر در تمدن مصر مشاهده شده، اما شهیرترین نمونههای آن مربوط به تمدنهای شرقی و به ویژه تمدن هخامنشیان است.
این نقش بعدها در قالبهای مختلفی نظیر نقاشی ایرانی (نگارگری)، طرح فرش، کاشیکاری و صنایعدستی در هنر ایران استمرار یافت و در طرحهای اسلیمی متجلی شد.
ترکیببندی کلی آرم، متقارن و از نوع ترکیب قرینه شعاعی است.
این ترکیب شعاعی یک بار در مرکز طرح و بار دیگر در قرارگیری پنج نقش در اطراف مارپیچ به چشم میخورد ، که هر دو ساختاری مرکز گریز دارند.
تعادل شعاعی یکی از تعادلهای رایج در نقوش سنتی ایران است که در صنایع دستی و معماری کاربرد فراوان دارد؛ به عنوان مثال نقش شمسه در معماری و نقش ترنج در فرش از این تعادل بهره بردهاند.
آرم دارای تأکید در مرکز بوده و به جهت وجود فرمهای منحنی و تکرار نقوش دارای پویایی و حرکت است.
بارزترین ویژگی تجسمی این آرم را میتوان همان ریتم و ضرباهنگ حاصل از تکرار دانست که تداعی کننده مفاهیمی چون امتداد و بینهایتی است.
ترکیب قرینه شعاعی موجب حرکت انرژی از مرکز به اطراف شده است؛ بر این اساس حس تمایل به حرکت به بیرون ، گسترش و فراگیری در آرم به وضوح مشاهده میشود.
ساختار کلی آرم اندیشکده یقین بر مبنای شکل دایره (در میان سه شکل اساسی دایره، مربع و مثلث) طراحی شده است و به راحتی در آن محاط میشود؛ به این ترتیب از ویژگیهای کلی دایره از جمله بیمکانی، معنویت (در مقابل مادیت ساختار ایستای مربع و مثلث روی قاعده) ، بینهایتی نیز برخوردار است.
اکنون با توجه به عناصر و کیفیتهای بصری آرم به میزان تطبیق آنها با ارزشهای نهاد مرجع میپردازیم.
هویت بومی و ملی نهاد را میتوان در انتخاب نقوش تشکیل دهنده دید. لوتوس (گل نیلوفر) هخامنشی به عنوان یک طرح اصیل ایرانی بر هویت ملی دلالت دارد؛ همچنین در نگاهی عمیقتر میتواند در تفسیر نمادین باستانی آن، نمادی از انسان کامل باشد.
نقوش گیاهی و فرمهای منحنی آن نیز یکی از نقوش رایج در معماری (و به طور کلی) هنر اسلامی (به ویژه هنر شیعه) است که به پشتوانه هویت تاریخیاش و میتواند دال بر هویت دینی باشد؛ اگر چه اثبات این دلالت از جهت ارتباط ذاتی نقوش با مفاهیم دینی جای بحث دارد اما از حیث ارتباطی که میان معماری اماکن مذهبی و نقوش رایج در آنها با مذهب در حافظه تاریخی ملتها نقش بسته ، این ارتباط معنایی قابلقبول است.
از سویی خطوط نرم و ارگانیک سازنده آرم در مقایسه با خطوط صاف،شکسته و ساختارگرا، بر فضایی انسانی و فرهنگی (در مقابل فضای صنعتی) تأکید دارند.
تولید، خودکفایی، حرکت، رشد، فراگیری و جهانی بودن را میتوان در ترکیببندی و کیفیتهایی همچون تمرکز و ریتم اثر جستجو کرد.
آرم به جهت قرینهی شعاعی و تمرکزی که این ترکیب در مرکز ایجاد کرده، در عین گسترش و بیرون روندگی تأکید زیادی بر نقطه آغاز دارد و بخش زیادی از پویایی و شکوه خود را به نقطه شروع ارجاع میدهد؛ گویی آرم تا مدتی قبل صرفاً یک نقطه کوچک بوده که در طی زمانی کوتاه به سرعت شکوفا شده است؛ این سرعت را میتوان از پرتحرک بودن فرمها استنباط کرد. دانهای که رشد کرده و اکنون یک گیاه شاداب و پربرگ شده است؛ از این رو آرم در بیان مفهومی چون درونزایی، خودکفایی و رشد بسیار موفق است.
این رشد متکی به نقطه آغاز به وضوح یادآور یک ساختار بیولوژیک است؛ ساختاری که در آن تمام اجزا جامعه از تکثیر یک تکسلولی پدید آمدهاند؛ چنانکه مرکز آرم مرکز توجه تمام انرژیهای اطراف است.
این حرکت و جوشش درونزا توسط موتیفهای گیاهی و اصیل، نقش اسپیرال و شکل دایره با حوزه معرفت و معنویت ارتباط پیدا کرده است.
انتخاب عدد پنج و ساخت یک ستاره پنج پر نیز از دیگر ویژگیهای این آرم است که میتوان دلالتهای نمادین همچون اشاره به پنج تن (ع) و تقدس این عدد در فرهنگ شیعه را دلیل این انتخاب دانست.
نحوه قرارگیری بخش تصویری آرم در نسبت با نوشتهها حالتی غیر ایستا، سبک و بالا رونده دارد؛ این ویژگیها بر مفاهیمی چون معنویت تعالی تأکید دارند و از مادیت و ایستایی به دور هستند، از این حیث بار دیگر انطباق فرم و محتوا به خوبی صورت گرفته است.
اما در ترکیببندی کلی آرم نوعی عدم تعادل و عدم وحدت مشاهده میشود؛ عدم تعادل ناشی از عدم تقسیم درست فضای مثبت و منفی به گونهای که برای محاط کردن آرم در یک شکل مشخص، با فضای خالی زیای مواجه خواهیم شد.
همچنین عدم وحدت و هارمونی میان بخشهای نوشتاری و تصویری آرم به چشم میخورد که به دلیل بزرگنمایی اغراقآمیز نوشته در نسبت با اندازه تصویر است؛ تصویری چنین جزئینگارانه اهمیت بصری بیشتری در مقایسه با یک نوشته ساده (و فاقد ارزش بصری) دارد و توجه بیشتری را از سوی مخاطب میطلبد، از این رو میبایست در اندازه و جایگاه جالبتوجهتری تنظیم میشد تا در شرایطی عادلانه در مقابل چشمان مخاطب ظاهر شود.
اگر این تأکید بر نوشته عامدانه صورت گرفته است پس میبایست از جزئیات بخش تصویری کاسته میشد تا هماهنگی میان تصویر و نوشته حاصل شود؛ چرا که عملاً جزئیات طرح در این مقیاس ناکارآمد هستند.
در مرکز و قسمت پایینی آرم به ترتیب خطوط (فونت) نستعلیق و نسخ به کار رفته است. نستعلیق اصیلترین خط ایرانی است که معمولاً برای موضوعات ملی، فرهنگی و معنوی کاربرد دارد. همچنین خط نسخ، رایجترین خط نوشتار چاپی است که به سبب خوانایی و صراحت بیشتر به عنوان خط علمی شناخته میشود. از این منظر هر دو خط موجود در آرم در راستای بیان رسالت نهاد اندیشکده، به درستی انتخاب شدهاند و جنبههای ملی، دینی و آموزشی را القا میکنند.
کارکرد آرم در نسبت با گیرنده و فرستنده
در این بخش بنا به مقاله بنوآ هایل برون در باب کارکردهای آرم با دیدگاه نشانهشناختی به بررسی برجستهترین کارکردهای آرم اندیشکده میپردازیم.
هر آرم برای رساندن پیام خود میتواند دو رویکرد کلی را پیش بگیرد؛ توجه به جنبه بیانی (اکسپرسیو)
و توجه به جنبه اثرگذار (امپرسیو). در واقعیت هر آرم ترکیبی از کارکردهای مختلف را داراست که گاهی یکی بر دیگری غلبه دارد، اما مهمترین کارکردهای آن که بنا به تصمیم سفارشدهنده به طراح ابلاغ میشود، دو کارکرد اکسپرسیو و امپرسیو آرم هستند.
کارکرد اثرگذار به معنی میزان موفقیت آرم در درگیر کردن مخاطب است و کارکرد اکسپرسیو آرم به معنای میزان موفقیت آرم در بیان هویت و اطلاعات نهاد مرجع است.
در بررسی آرم اندیشکده یقین (بخش تصویری آرم) میتوان گفت این آرم در نسبت با مخاطب داخلی کارکرد اثرگذار بالایی داشته و از کارکرد بیانگری بسیار کمی برخوردار است.
استفاده از نقوش اصیل در یک ترکیببندی قرینه که در نهایت جلوه یک موتیف تزیینی را پیدا کرده است بیشک توجه طیف گستردهای از مخاطبین ایرانی (و یا با فرهنگ شرقی) را به خود جلب میکند به گونهای که در مواجه با آن حس صمیمیت و قرابت در آنها برانگیخته شود. بخشی از این برانگیختگی نیز همانطور که در بررسی ساختار بصری آرم به آن اشاره شد، به جهت خطوط ارگانیکی است که از حیث ایجاد سمپاتی بیش از دیگر انواع خطوط مورد توجه انسان هستند.
برای مخاطب جهانی، علاوه بر القا دو عنصر اصالت و پویایی، از حیث ساختار زیبایی شناسانه شرقی نیز آرم اثرگذاری ویژهای خواهد داشت که بیشتر تقویتکننده ملیت آن است. ارتباط مخاطب خارجی با آرم به گونهای نیست که خود را مخاطب آرم فرض کند؛ برعکس مخاطب ایرانی که حس نزدیکی و مالکیت زیادی در نسبت با آن دارد.
از آنجا که مخاطبان اصلی این نهاد، نخبگان معرفتی دانسته شدند میتوان انتظار داشت که اثرگذاری آرم از یک موتیف زیبا و اصیل فراتر رفته و به دیگر ارجاعات آن تیز توجه شود، اما بخش تصویری آرم به تنهایی نمیتواند به طور مشخص بیانگر هویت و اهداف نهاد مرجعش باشد و مخاطبان را مشخصا به اندیشکده یقین ارجاع دهد چه رسد آنکه اندیشکده یقین را معرفی نماید.
این دسته از آرمها برای تثبیت در ذهن مخاطب نیاز به زمان و بهرهگیری اصول برندینگ دارند چرا که دفعتا و بدون ارجاعات جانبی نمیتوانند در راستای شناساندن نهاد به مخاطب و ارتباط با او کارایی داشتهباشند.
از این رو برای مرتفع ساختن ضعف کارکرد بیانگر آرم، با افزودن نوشته، هویت نهاد به طور واضح قید شده است . اکنون آرم تلفیقی نهایی (شامل تصویر و نوشته) توانسته هر دو کارکرد خود را برای مخاطب داخلی و خارجی در حد مطلوبی حفظ کند.
از میان شش کارکردی که هال برون برمیشمارد کارکرد بعدی که (بعد از بررسی دو کارکرد بیانگر و اثرگذار) میتوان در خصوص آرم اندیشکده یقین به آن اشاره کرد، کارکرد هنری آرم است.
این آرم فارغ از هرگونه کارکرد محتوایی و پیامرسانی و همچنین فارغ از تداعیهای فرهنگی و نمادین آن دارای ساختار زیباییشناسانه است؛ همانطور که قبلتر نیز بیان شد، عناصر بصری ریتمیک توانستهاند در نسبت با یکدیگر یک ترکیب متعادل و زیبا را ایجاد کنند که تا جایی که این قابلیت را دارند تا خارج از نقش یک آرم و به عنوان یک موتیف تزئینی نگریسته شود.
سلام علیکم:
چرا اندیشه ای برادر بسیچی استاد جناب آقای دکتر عباسی در دانشگاه ها و مراکز علمی بصورت رسمی تدریس و تعلیم نمی شود؟ کی پس این تحول اساسی در حوزه علوم تربیتی قرار است اتفاق بیفتد؟
بنده به سهم خودم از اندیشه های ایشان در تدریس،تربیت خودم ،خانواده ام و دانشجویانم استفاده و سود بهینه می برم. خداوند به شما و این برادر بزرگوارم جناب آقای دکتر عباسی عزت و سلامتی عطا فرمایید.آمین یارب العالمین