مقدمه
باور عمومی در اقتصاد مدرن، طبق قاعدهی «برابر هرچه پول بدهی، آش میخوری» شکلگرفته است. پس برایناساس، زندگی و حیات بدون پول، امری خندهآور و غیرقابلباور مینماید.
و سؤال اساسی هم اینجاست. آیا حقیقتاً زندگی در عین بیپولی یا با پول بسیار کم میتواند به جریان عادی خود ادامه دهد!
در روزگاری که نوشیدن جرعهای آب برای رفع تشنگی و عبور از فاصلهی کوتاه بین دو چهارراه و کرایهی مضاعف تاکسی در روزهای بارانی، افزایش روزافزون قیمت کالا و اجارهبها و… ملاحظات لازم خودش را دارد، تصور زندگی بدون پول دشوار و سخت مینماید.
اما در میان همین روزها، گاه وقایعی بهیادماندنی پدید میآید که روا نیست تنها به جوششی احساسی مربوطش دانسته و بهسادگی از کنار آن عبور نماییم.
وقایعی که ریشه در سالهای نزدیک این مرزوبوم دارند. روزهای دشوار زندگی، در جنگی نابرابر میان قوای حق و باطل؛ و دفاعی که آوازهی تقدس آن از ژرفای آسمانها به گوش جان شنیده میشود.
آنچه در این نوشتار ازنظر میگذرد، قد برافراشتن نهادی بومی، ملی و دینی در مقابل نهاد لیبرالیستی بازار آزاد است.[1]
ایستگاه صلواتی
وقتی سخن از انفاق میشود، نخستین تصویری که مجسم میشود، سرمایهدارانی هستند که مشغول خیرات نمودن جزئی از سرمایهی خود هستند؛ اما انفاق (علیالظاهر) فقرا، پدیدهای بود که بر مبنای انفاق، ایستگاههای صلواتی در دفاع مقدس را پدید آورد.
در ایستگاههای صلواتی هرکسی هرآن چه را که در زندگی خود اندوخته و توان ارائه به دیگری را دارا باشد، از مال و تخصص و خدمت و حرفه و… را به مدتی معین در کسب رضای خدا به دیگری بخشیده و درازای آن چیزی مطالبه نمیکند.
و این بخشش به دودسته تقسیم میشد:
- بخشش مال و دارایی
- بخشش وقت و حرفه
بهطور مثال، ایستگاههای صلواتی آرایشگری توسط افرادی با حرفهی آرایشگری که به دلایلی چون کهولت سن و یا ناتوانی امکان حضور در جبهه را نداشتند، در پشت خط دایر میشد.
و موارد مشابه ای چون حمام صلواتی – دفتر پست صلواتی – دفتر تلفن صلواتی – کفاشی صلواتی – بهداری صلواتی و حملونقل صلواتی و انواع خدمات دیگر در شهرهای درگیر جنگ همچون غذاخوری، خیاطی، نانوایی، کتابخانه و…
همچنین مواد اولیه برای ارائهی این خدمات نیز توسط مردم در پشت جبههها تأمین میشدند.
و حیرتانگیز مینماید که همین قضایای بهیادماندنی در حوادث گوناگونی که بهنوعی مربوط به آن روزگار است، بیهیچ دعوت و تشریفاتی مجدداً از سوی مردم و کاملاً داوطلبانه تکرار میشوند؛ و این خود سندی است بر حیات و جاری بودن این پدیده.
در روزگاری که قاعدهی هزینه-فرصت،[2] مدام در گوش تجار و بازاریها حقنه میشود که یکلحظه غفلت از امر تجارت لطماتی شاید جبرانناپذیر در پی دارد؛ کاسبان و بازاریهایی را دیدیم که برای چند ساعت در تشییع پیکر 175 شهید غواص،[3] کرکرههای مغازه و یا مجتمع تجاری را به حالت نیمه بسته درآورده و خود به نشانهی احترام بیرون در ایستاده بودند.
یا تعدادی که آبسردکن داخل مغازهی خود را برای استفادهی زائران شهدا بیرون درب مغازهی خود گذاشته بودند و ایستگاههای صلواتی توزیع شربت و نوشیدنی هم که فبها.
ایستگاههای مربوطهی مترو مجانی مشود و بسیاری از سواریها کرایهای جهت رساندن یا برگرداندن زائرین مسافر دریافت نمیکنند.
غرض از بیان این دیدهها، دریافت پاسخ این سؤال است که چرا زمانی که در یک روز عادی برای عبور مرور درونشهری و رفع تشنگی و امثالهم، هزینهی قابلتوجهی از افراد کسر میگردد، ولی در چنین روزهایی میتوان مجانی تا آن سر شهر رفته و به میزان لازم از خوراکی و نوشیدنیها بهره برد و هیچ پولی پرداخت ننمود؟!
و چرا درحالیکه هزینههای پشتیبانی از پشت خط در جبههها در همهی دنیا برای دولتها کمرشکن و طاقت فرس است، در کشور فقیر ایران به مدت 8 سال، بودجهی لازم برای جنگ تنها 12 درصد از کل بودجهی جاری کشور را شامل میگردد؟![4] مابقی هزینههای لازم چگونه و از چه منابعی تأمین میگردد؟
چرا در پشت خط، تقریباً همهی آنچه برای زندگی بهقدر کفایت در شرایط جبهه نیاز رزمندگان میبود، فراهم بوده و گره در تأمین نیازها وجود نداشت؛ اما همزمان در داخل شهرها که از مناطق جنگی دور و وضعیت عادی و غیرجنگی داشتند، انواع مشکلات اقتصادی گریبان گیر دولت و نهادهای اقتصادی و امنیتی بود؟
اقتصاد بازار آزاد، نهاد تجربهشدهی ناکارآمد!
اقتصاد بازار آزاد در فحوای دخالت هرچه کمتر دولت، به دنبال ایجاد رقابت آزاد است. با این عقیده که وقتی دولت دخالت خود را در بازار به حداقل ممکن برساند، آنگاه همه در یک رقابت آزاد توان رویارویی با همدیگر را خواهند داشت و بهاینترتیب قیمت کالاها و اجناس پایین آمده درحالیکه کیفیت محصولات رو به رشد خواهد بود.[5]
اما درحالیکه تجربهی کشورهای دارای بازار آزاد حاکی از این واقعیت است که دخالت حداقلی دولت در بازار، در عمل حادث نگردید؛[6] و آن میزان به وقوع پیوسته نیز بهطور کامل مطلوب نبوده و در موارد بسزایی اختلاس، پولشویی، اخلالگری و مواردی ازایندست را در پی داشته است. همچنین رقابت نه در جهت کیفیت روزافزون محصولات که در رسای راحتی و تنوع بهپیش میتازد.
بهجرئت میتوان هستهی مرکزی لیبرالیسم را قاعدهی لسهفر[7] دانست؛ یعنی: بگذار هرچه میخواهد انجام دهد و اقتصاد بازار آزاد نیز از قاعدهی لسهفر بهره میبرد.
عنصر رقابت در بازار آزاد بر روی دو مقولهی لسهفر و مالکیت خصوصی تمرکز دارد؛ یعنی اگر هر کالایی این دو مؤلفه را شامل نباشد، از صحنهی رقابت حذفشده و نوعی داروینیسم اجتماعی رقم میخورد.
و از طرفی مالکیت خصوصی هم بر روحیهی تفرد[8] در فرد فرد افراد اجتماع تمرکز دارد. در اقتصاد لیبرالیستی زمانی که یک جامعه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی به مؤلفهی تفرد دستیافته باشد، کاپیتالیسم امکان ظهور و بروز را دارد.
تفرد و انانیت، خصیصهای خلاف خصایص انسان مؤمن
تفرد و فردیت، امروز بزرگترین خطری است که جهان را به آستانهی نابودی بهپیش میبرد. امام خمینی (ره) در تفسیر سورهی حمد از قید انانیت استفاده میکنند.
[انسان] تا در حجاب انیت و انانیت است، در لباس عبودیت نیست. بلکه خودخواه و خودپرست است و معبود او هواهای نفسانیهی اوست… و نظر او نظر ابلیس لعین است که در حجاب انانیت، خود و آدم علیهالسلام را دید و خود را بر او تفضیل داد… [9]
تفرد به زبان ساده یعنی همهچیز برای من. دیگران نباشند تا من باشم! برای من حریم خصوصی تعریفشده و کسی وارد حریم من نشود. من وقتم را برای کسی نمیگذارم. امام روحالله (ره) از قید انانیت استفاده میکنند و در مقابل آن ادب حضور را مطرح مینمایند.[10]
اگر کسی حاضر باشد خود را در جمع و در محضر خداوند ببیند و به خود سختی بدهد، پس متفرد نبوده و اقتصاد بازار آزاد دیگر بر او صدق نمیکند. برای او، قاعده «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ…»[11] است؛ یعنی ازآنچه را که دوست دارد انفاق[12] میکند. آنچه هرکسی دوست میدارد، یقیناً بهترین سرمایهی او نیز هست. پس او بیهیچ اجر و مزدی، بهترین سرمایهاش را به بهترین نحو انفاق میکند و این راز نهفتهی پیدایش ایستگاههای صلواتی بوده است.
نهادهای انفاق
«بخشش بی طلب اجر و مزد» بسیار پیش از ایستگاههای صلواتی، نیز تجربهشده است. وقتیکه خداوند متعال در قرآن کریم و از زبان هشت پیامبر عظیمالشان نقل میکند:
«وَمَا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَی رَبِّ الْعَالَمِینَ»[13] و بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمیکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست.
در حقیقت روح حاکم بر نهاد نبوت و امامت، دعوت بی طلب اجر و مزد است و تجربهی دیگر، آنکه در زندگانی همهی افراد هرروز بارها رخ میدهد، نهاد خانواده است. مبتنی بر فقه شیعه، زنان برای کار در منزل خود و شیردهی به کودک خود میبایستی از همسر خود دستمزد دریافت نمایند؛ اما در اغلب قریب بهاتفاق موارد، چنین نمیشود. وزنان مزدی طلب نمیکنند. هریک از اعضای خانواده از زن و مرد و فرزندان وظایف خانه را بهنوعی تقبل مینمایند که گویی برای خودشان است، نه دیگری که در برابرش اجر و مزدی هم طلب کنند.
سوسیالیسم با ایجاد ساختار کیبوتص[14] سعی بر آن داشت تا به این گزاره «بخشش بی طلب اجر و مزد» نزدیک بشود؛ اما در عمل به شکست منتهی گردید.[15]
شایانذکر است که تفکر سوسیالیسم و لیبرالیسم همواره همانند دو لبهی یک الاکلنگ در پی هم میآیند. هرگاه یکی در اوج خود دچار مشکلاتی میشوند، توجهها کمکم به دیگری متمایل گشته و غلبهی هریک، افول دیگری را در پی دارد.
اما مدل سوم، مدل اسلام است که طبق آیهی کریمهی «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَومٍ حَتّی یغَیروا ما بِأَنفُسِهِم»[16] تغییر انفسی را مقدمه و سبب تغییر جوامع میداند و مبنای این تغییر نیز عمل به حدود الهی و دستیابی به ادب حضور است. (بر طبق فرمودهی امام خمینی (ره) که پیشتر بیان گردید)
انسانها از نفوس خود هجرت کرده و به نفس مطمئناً نائل گردند تا رضایت خدا شامل حالشان گردد و به همین منظور ازآنچه بسیار دوست دارند، درراه خدا انفاق میکنند.
«معجزههای اجتماعی برخلاف معجزهی اژدها شدنِ عصای موسی است؛ چون آنطور معجزهها ربطی به ارادهی انسان ندارد؛ اما معجزههای اجتماعی بهطور مستقیم به ارادهی انسانها ارتباط پیدا میکند»[17]
سوسیالیسم | تغییر در مناسبات تولید[18] |
لیبرالیسم | تغییر در مناسبات اجتماع |
اسلام | تغییر انفسی |
اقتصاد بازار صلواتی در عمل
پس آنچه در ابتدا هدف بازار آزاد از طریق ایجاد رقابت آزادانه بود، یعنی قیمت پایین و کیفیت بالای محصول، نه در این نهاد لیبرالیستی که در بازار صلواتی محقق میشود. نظام برکت مبنا را نیز باید در همین نظام جستجو کرد؛ زیرا در بازار آزاد جایی برای انگارههای ماورائی وجود ندارد.
ایستگاههای صلواتی، نمونهی تجربهشده اقتصاد برکت مبنای پول زدا ست که اثربخشی بالایی نیز به همراه دارد. پس میتوان پول را از زندگی کنار گذاشته یا اثر آن را به حداقل رساند. جهت نیل به این هدف، چند مرحله اقدام امکان تحقق در شرایط امروز رادارند:
- فهرستی از مشاغلی که امکان انفاق فی سبیل الله رادارند، تهیه شود.
- برپایی یک فراخوان ملی، برای ثبتنام افراد داوطلب جهت ارائهی خدمات ثبتشده.
- شکلگیری مغازههای صلواتی جهت عرضهی اجناس انفاق شده بهصورت زنجیرهای
- شکلگیری محلههای صلواتی
- تهیهی دفترچه یا کارت اعتباری برای خدمات گیرندگان (مبتنی بر این کارت، خدمات توسط خدمت گیرنده یا دریافت میشوند و یا معاوضه میگردند. هر خدمت گیرنده تعهد مینماید که هرگاه خود به مرحلهی انفاق رسید، در اولین فرصت خدمت گرفتهشده را به طریقی مناسب جایگزین نماید تا چرخه حفظ شود)
نتیجهگیری
اقتصاد بازار آزاد | اقتصاد بازار صلواتی |
لسهفر | حفظ حدود الهی |
تفرد | ادب حضور |
رقابت (در نهان خود دشمنی پنهان را دارد) | تنفقوا مما تحبون- والسابقون السابقون |
داروینیسم اجتماعی | خلت (حب و دوستی و مهرورزی) |
افزایش حرص و ولع مالاندوزی | انفاق |
ربا (دکترین ربا)[19] | بیع[20] |
مصرفزدگی | برکت |
تغییر اجتماعی | تغییر انفسی |
نظام هایپر مارکتینگ | محلههای انفاق |
تمرکز بر تنوع محصول (کیفیت پایین محصول جهت برگشت هزینه) | انفاق باارزشترین دارایی (کیفیت بالا-دوام بیشتر) |
رفاه طلبی-راحت طلبی | تعدیل رفاه و راحتی؛ ابتلا و امتحان |
قاعدهی «همهچیز برای من» | ازخودگذشتگی و ایثار |
پول و مصائب ناشی از آن در حد اعلی (100%) | تأثیر حداقلی پول و تورم و مسائل حاشیهای آن (تا زیر 10%) |
خرید محور | فروش محور |
پینوشت و منابع:
لازم به ذکر است برخی از مفاهیمی که در این جدول آمده، هریک شرحی مبسوط دارند که به دلیل دور شدن از مبحث اصلی (بازار صلواتی) در این مقاله شرح نگردیده و تنها بدان اشارهشده است. برای توضیحات بیشتر میتوانید به جلسات 6 و 15 و 16 و 17 «شورش علیه طمع» از مجموعه جلسات کلبه کرامت رجوع نمایید.
مطالب این مقاله برگرفته از مجموعه جلسات «شورش علیه طمع» کلبه کرامت (بل اخص جلسات 368 و 385) است.
[one_half]
[1] مطالعهی مقالهی شهید، مرتضی آوینی با عنوان از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی توصیه میشود.
[2] هزینه فرصت Opportunity Cost که به آن عباراتی چون هزینه اقتصادی، هزینه واقعی یا قیمت سایه نیز میگویند، همان هزینهای است که برای فرصتهای ازدسترفته پرداخت میشود.
لیپسی، ریچارد جی؛ هاربری، کالبن، اصول علم اقتصاد، ارشاد فکری، مشهد، نیکا، 1378، چاپ اول، ص 27.
[3] مراسم تشییع پیکر 270 شهید تفحص شده در 26 خرداد 94 که در بینشان پیکر 175 شهید غواص نیز حضور داشت.
[4] از سال 59 تا سال 67، میانگین سالانهی سهم امور دفاعی در کل هزینههای دولت ایران، برابر 12 درصد بوده است.
فرهاد درویشی سه تلانی- جنگ ایران و عراق؛ پرسشها و پاسخها- تهران- مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- صفحه 196
[5] اقتصاد کلاسیک غالباً لیبرالیسم اقتصادی نامیده شده است. پایههای آن: آزادی کسبوکار، مالکیت خصوصی و رقابت، همگی متکی به دکترین لسهفر است.
پرتال جامع علوم انسانی- فرهنگ تابستان 1387 شماره 66 – مقاله مکتبهای کلاسیک در اقتصاد- صفحه 4 – سید حسین میر جلیلی
[6] بستههای محرک اقتصاد باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا ازجمله موارد دخالت آشکار دولت در اقتصاد است که برای کمک به خروج اقتصاد آمریکا از رکود سال 2008 وضع شدند که در عمل نیز تأثیر چندان مطلوبی در پی نداشتند. لازم به ذکر است که بحرانهای به وجود آمده، بنا به نظر اغلب کارشناسان اقتصادی آمریکا حاصل سیاستهای فدرال رزرو ایالاتمتحده در پایین نگهداشتن میزان بهره بانکی و عدم نظارت صحیح بر عملکرد بانکها بوده است.
روزنامه دنیای اقتصاد – شماره 1940 – 18/8/88 –بررسی تأثیر بستههای محرک در اقتصاد آمریکا.
[7] لسهفر – (به فرانسوی: Laissez-faire) اقتصاد کلاسیک غالباً لیبرالیسم اقتصادی نامیده شده است. پایههای آن: آزادی کسبوکار، مالکیت خصوصی و رقابت، همگی متکی به دکترین لسهفر است.
پرتال جامع علوم انسانی- فرهنگ تابستان 1387 شماره 66 – مقاله مکتبهای کلاسیک در اقتصاد- صفحه 4 – سید حسین میر جلیلی
[8] Individualism یعنی اصالت بخشیدن به «من» هر فرد.
محور قرار گرفتن انسان تحت عنوان اومانیسم و سنجیدن تمامی عناصر موجود در عالم با منیت وی موجب شده است تا انسان افسارگسیخته خط و مشی جدیدی برای خود تعریف و چارچوب کلی آن را حول هسته مرکزی هوای نفس طراحی کند. محور قرار گرفتن انسان موجب شد از هر من یک اندیشه و بهتبع آنیک خدا به وجود آید… و میتوان هر انسان را یک خدا در نظر گرفت چرا که در هر فرد یک من وجود دارد. اومانیسم بشر را به رویگردانی از خالق خویش دعوت میکند و اهمیت دادن به خود وجودی و من واقعی را بیش از هر چیزی میستاید.
مشرقنیوز – سیطره «من مجازی» بر «من حقیقی» در ابعاد جهانی
[/one_half]
[one_half_last]
[9] تفسیر سوره حمد – امام خمینی (ره) – وصل
[10] رجوع شود به مقاله حکمت حضور در سایت باشگاه استراتژیستهای جوان
[11] قرآن کریم- سوره مبارکه آلعمران – آیه 92
[12] نفق در لغت به معنی گذشتن هر چیزی و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است و در اصطلاح انفاق بیرون کردن مال ازملک و قرار دادن آن در ملک دیگری است که یا از طریق صدقه یا از بخشش کردن مالهای خویش درراه جهاد و دین و هر آنچه خدا به آن فرمان داده است.
المفردات فی غریب القرآن/ راغب اصفهانی – مجمعالبیان/ ج 2، ص 515
[13] قرآن کریم- سوره مبارکه شعرا – آیه 109
[14] در کیبوتص، هرکسی بهاندازه توان خود کار میکند و بهاندازه نیازش از درآمد عمومی استفاده میکند. همهچیز کیبوتص، مال همه اهالی آن جامعه است و درعینحال، مال هیچیک از آنان نیست. در کیبوتص «مالکیت خصوصی» وجود ندارد و مالکیت تنها «اشتراکی» است. ویکیپدیا
[15] برگرفته از مقاله «زوال مارکسیسم و اصلاحات گورباچف» – دکتر فریدون تفضلی – مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[16] قرآن کریم – سوره مبارکه رعد – آیه 11
[17] امام خامنهای – بیانات در دیدار بسیجیان استان همدان- ۱۳۸۳/۰۴/۱۶
[18] مارکس در تحلیل خود عامل اصلی تحولات اقتصادی را ناشی از تغییرات در شیوهی تولید و طرز بهرهبرداری از عوامل تولید میداند. درواقع، تغییر در زندگی اقتصادی است که روبنای جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
«زوال مارکسیسم و اصلاحات گورباچف»– دکتر فریدون تفضلی – مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[19] دکترین ربا: گرفتن مال دیگران بلاعوض. دکتر حسن عباسی- جلسه 350 کلبه کرامت
[20] دکترین بیع و انفاق: دادن اموال خود به دیگران با رضایت خود – دکتر حسن عباسی- جلسه 350 کلبه کرامت
[/one_half_last]
یه سوال برام بوجود اومده و اون هم اینه که
افرادی که در محله انفاق در حال خدمت رسانی هستند چطور امرار معاش می کنند. با توجه به این که در قبال خدماتی که ارائه میدن چیزی دریافت نمی کنن.
این که خدا میرسونه یه مسئله ی باور کردنیه نه علمی. باور رو مگه میشه تئوریزه کرد به مردم داد؟
هیچ علمی در هیچ کجا به یکباره حاصل نشده. مجموعه ای از باورها هستند که به یک علم منتهی می شوند. هیچ علم خنثی و بی طرفی هم وجود ندارد.
باور، چیزی جدای از علم نیست. چه باوری حقیقی باشد و چه خرافه.
هم پیش از علم وجود دارد و هم پس از علم.
باور ابتدایی را در صورت منتهی شدن به علم، همه می پذیرند.
اما پس از علمش را ممکن است کسی بپذیرد یا نپذیرد.
و بدانید که باورهای ناقص و علیل، منتهی به علم ناقص و علیل می شوند. کما اینکه از مشکلات اقتصادی امروز جهان که ساخته ی علم است ، نشات گرفته از همین نادیده انگاری عنصر روزی رسان و رزاق هست.
می توانید برای نمونه این مقاله را ببینید:
http://ystc.ir/science-and-faith/
این سوالی که شما فرمودین، و تعداد پرشماری سوال دیگر به این طرح مطرح می شود.
اما باید توجه داشت که از یک نهال نوپا نمی شود انتظار داشت که یکباره چند تن میوه محصول بدهد.
طرح بازار صلواتی، با رویکرد اساسی برکت- انفاق ، کاملا امکان پیاده سازی و اجرا را دارد. منتها نیاز به زمان برای بررسی دقیق ابعاد او هست. البته به صورت خودجوش و غیر سیستماتیک در 8 ساله ی دفاع مقدس اجرا شد و کاملا موفقیت آمیز بود.
اما به طور کلی اگر در زندگی خودتون کنکاشی داشته باشید، می بینید یک میزانی توانایی و قابلیت و وقت در دست دارید که امکان ارائه خدمت به دیگری را دارد. مثلا دوره هایی رو گذراندید و یکسری مطالعاتی داشتید، از حرفه ای بهره مندید و … ایده ی اصلی این هست که هرکس هر میزان توانایی که دارد را مجانی به دیگری انتقال بدهد. یا بهتر اینکه انفاق کند.
حالا پاسخ سوال شما:
شما به قدر نیاز خود، و میزان امکانات موجود در محله ی انفاق، از این امکانات بهره می برید. و سپس در زمان مناسب هر توانایی و قابلیت ارزنده ای که در خود دارید را به نحو احسن در محله ی انفاق به دیگران ارائه می کنید. (تا امکاناتی که قبلا از محله انفاق گرفتید برای دیگران به اتمام نرسه و چرخه ادامه پیدا کنه) مثلا دو ماه در محله انفاق خدمت ارائه می کنید. این حتی می تواند همزمان با اشتغال واقعی شما هم باشد.
واینکار امکان پذیر هست. همین الان کسانی که در مساجد عضو هیئت امنا هستند یا در پایگاههای بسیج مسجد و دانشگاه تلاش می کنند، همزمان اشتغال به کار دیگر هم دارند . اما بابت زحمت خود در مسجد و پایگاه و دانشگاه هیچ هزینه ای دریافت نمی کنند.
سلام و تشکر از همه دوستان که جواب دادن
پس جواب سوال من و چیزی که در متن گفته نشده بود اینه که افرادی که در محله انفاق مشغول انفاق هستند به صورت «پاره وقت» این کار رو انجام میدن و این انفاق به صورت زمان محدود در روز انجام می گیره.
من در مورد عملی بودن این طرح شکی ندارم و یه نمونه ساده ی این طرح ایستگاه های صلواتی ای هستش که در میلاد ها و مراسماتی مثل دهه محرم به صورت خودجوش در دل مردمِ مؤمن جاری میشه هستش
این جور رفتار ها در واقع نسخه ی غیرِ سیستماتیکِ محله ی انفاق هستش.
اگر با تبدیل شدن این نسخه ی نامنظم به یک طرح منظم و مدوّن و به مرکزیت هیأت های مذهبی، مساجد یا اماکن متبرکه مثل حرم ها و امام زاده ها و یا برخی مؤسسات خاص مثل جامعه ایمانی مشعر، میشه با یک برنامه ریزی دقیق، همگانی، منظم و به طور هماهنگ این برنامه رو در سراسر کشور و یا حتی به طور بین المللی بین کشور های شیعه و مسلمان عملی کرد.
برای مثال کشور عراق که کشوری شیعه و دارای چندین حرم امام و امام زاده هست با مرکزیت حرم های مطهر و امام زاده ها میتوان با توجه به فقر عمده در کشور های مثل عراق بسیاری از مشکلات مردم فقیر رو با کمک خودشون برطرف کرد و استقلال این مردم نسبت به دیگران و یا حتی برخی افراد و شرکت های خاص و محصولات خارجی رو به دست آورد.
لذت بردم، به امید آن روز
سلام، با تشکر از شما
“اقتصاد بازار صلواتی”
با آدرس:http://www.harfeto.ir/?q=node/44918
در سایت “حرف تو” انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت حرف تو به شما: سلام بر غریب ترین غریب زمان یا صاحب الزّمان استاد عشق! صاحب عالم! گل بهشت! باید که مشق نام تورا تا ابد نوشت.* اللهم عجل لولیک الفرج صلوات
یا علی
سلام
با تشکر بابت این مقاله عالی
می خواستم نظر نویسنده محترم را درباره پدیده کرادفاندینگ و نسبت آن با انفاق بدانم .
و البته نظر نویسنده را درباره تفاوت charity و وقف نیز.
ضمنا نمونه های موفق داخلی مانند سایت hemmat110 را داریم که هشت میلیارد تومان کمک مالی جمع کردند . رقم کمی نیست!