زمانیکه مردم مؤمن ایران در عزای حسینی بودند، خنّاسی در پستوی خود به فکر این بود که چهطور میتوانم انرژی حاصل از شور حسینی را به جای رساندن به شعور حسینی به بیشعوری برسانم؟! نتیجهی این خناسی، سیاههای شد به نام «آشتی ملی، عفو عمومی، و حق خواهری برای کُردها؛ دلنوشته محسن رنانی برای شام غریبان حسین ع» بر بستر شبکههای اجتماعی نشسته و خاطر مؤمنین را مکدر ساخت. بیتوفیقی خود در عزاداری برای سبط رسول را به گردن نظام انداخته که این نظام، حسینی عمل نمیکند. آخر، همناله شدن با رژیم صهیونیستی بر ضرورت همهپرسی استقلال کردستان این همه مایه گذاشتن از حسین بن علی ع را میخواست؟! آسمان حسین به ریسمان «توسعه» بافته شده تا سکتاریسم و جداییطلبی به عنوان نتیجهای از سیاستهای «نظام» نمایانده شود. به سیاق سیاهههای قبلی این آقا، سیاهی ذغال هم تقصیر نظام (بخوانید ولایتفقیه) است، چه رسد به اینکه حقوق اقلیتها در ایران نادیده گرفته شده باشد و نتیجه طبیعی آن جداییطلبی.
