چندی پیش فیلمی به اکران عمومی درآمد که بسیار مورد توجه مردم بود. از زمان جشنواره که موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مخاطب شد، تا اکرانهای متعدد دانشجویی و تا اکران عمومی امسال. به راستی چرا این فیلم تا این اندازه مورد استقبال مردم واقع شد؟

چندی پیش فیلمی به اکران عمومی درآمد که بسیار مورد توجه مردم بود. از زمان جشنواره که موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مخاطب شد، تا اکرانهای متعدد دانشجویی و تا اکران عمومی امسال. به راستی چرا این فیلم تا این اندازه مورد استقبال مردم واقع شد؟
در یک سال گذشته بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و پیروزی دولت اعتدالگرا، افرادی با تفکرات فمینیستی که سابقه فعالیت در زمان دولت اصلاحات نیز داشتهاند دوباره مجالی برای عرضاندام در عرصه اجتماعی پیدا کردهاند و قصد دارند که تفکرات کهنه خود را دوباره به جامعه وارد کنند.
ماهنامه جنجالی زنان، ۷ سال پس از توقیف با نامی مشابه و با همان مدیرمسئول دوباره روی پیشخوان دکهها آمده است
اما آنچه جامعه ما از آن بی خبر است این است که زنان غربی در همین ۱۰۰ سال گذشته نه حق رأی داشتند و نه حق مالکیت، حتی اجازهی تصرف در اموال خود را نیز نداشتهاند. بنابراین فمینیسم که مجموعهای از باورها و مفاهیم برخواسته از فلسفه و جامعه شناسی غربی است تلاش کرد تا با ارائهی راه حل، از مشکلات زنان بکاهد و به آنها کمک کند تا به حقوق حقهی خود دست پیدا کنند.
آموزههای اصلی مکتب فمینیسم اگرچه سعی در اعطای حقوقی ظاهری به زنان داشت اما در باطن پاسخی افراطی به وضع تفریطی زنان بود. نگاه نظریهپردازان اولیهی فمینیسم عمدتاً مبتنی بر مرد ستیزی، خانواده گریزی، استقلال کامل زنان و نشان دادن فرودستی زنان در دین و جامعه داشت و به موجب این جنبش، زنان خود را آزاد دیدند و به صورت عنان گسیختهای وارد جامعه و بازار کار شدند و از اینجا بود که مردان سودجو بر این جنبش سوار شدند و از شعار حقوق زن برای رسیدن به منافع و مطامع خود استفاده کردند.
آموزههای اصلی مکتب فمینیسم اگرچه سعی در اعطای حقوقی ظاهری به زنان داشت اما در باطن پاسخی افراطی به وضع تفریطی زنان بود
صاحبان کار و سرمایه با استفاده از نیروی کار ارزان زنان، آنان را از خانه بیرون کشیده و بر خلاف خلقت جسم و روح زن بارهای سنگین شغلهای مردانه را بر او تحمیل کردند.حال زن علاوه بر وظایف معمولش یعنی همسری و مادری و انجام امور خانه میبایست بار کاری که در ظاهر برای اعطای حقوق زن بود را نیز بر دوش می کشید.
صاحبان کار و سرمایه با استفاده از نیروی کار ارزان زنان، آنان را از خانه بیرون کشیده و بر خلاف خلقت جسم و روح زن بارهای سنگین شغلهای مردانه را بر او تحمیل کردند
فمینیسم حق رأی، مالکیت، استقلال مالی را به زنان داد و آنچه در خلقت زن بود یعنی دختری، همسری، مادری و در کل زنانگی زنان را از آنان گرفت. حال زنان فمینیست آزاد بودند استقلال مالی داشتند، در نتیجه نیازی به همسر نداشتند و حق انتخاب پیدا کرده بودند و خودشان هر زمان و با هرکه می خواستند بدون پیمان و قرارداد رسمی ازدواج زیر یک سقف زندگی میکردند بچه می آوردند و فرزندان بی گناه ناخواسته را سقط می کردند. این شد که ارمغان فمینیسم برای زنان هرج و مرج جنسی، فرزندان بی پدر و… را به بار آورد و تعداد بسیار زیادی فرزندان نامشروع را بر دامن ناپاک تمدن غرب گذاشت.
«فمینیسم حق رأی، مالکیت، استقلال مالی را به زنان داد و آنچه در خلقت زن بود یعنی دختری، همسری، مادری و در کل زنانگی زنان را از آنان گرفت
این زنان که به غایت حقوق خود دست یافته بودند اکنون حتی نمی خواستند مادر باشند و در قید فرزند قرار گیرند! و اینجا بود مهدکودکها برای حل مشکل مادری تأسیس شدند تا خلاء مادر را از راهی نادرست برای این فرزندان تأمین کند. در کل حاصل فمینیسم برای جامعه جهانی بر خلاف تصور عموم نه تنها دادن حقوق زنان به زنان بود بلکه گرفتن زن بودن زنان از آنان و مرد شدن زنان بود. خانهای که میبایست محل سکونت و آرامش باشد تبدیل به خوابگاهی برای رفع حوائج حیوانی شد و مادری که غایت خلقت زن بود به پرستاران جویای کار و مهدکودکها سپرده شد. زنان که برای رشد نیاز به تکیهگاه همسر خود داشتند خود شدند تکیهگاه وجود خود.
نوشته خانم مهدیه منافی
کاهش جمعیت توسط مثلث «دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران» با دادن اطلاعات به سازمان ملل و گرفتن استراتژیهای عملیاتی کاهش جمعیت و تزریق آن به جامعه، «وزارت بهداشت و درمان» با اجرای طرح هایی نظیر وازکتومی رایگان و «وزارت علوم و دانشگاه آزاد» با طرح گسترده فرستادن زنان به دانشگاه ها ، صورت گرفت .