یکی از مسائل ریشهای و مبنایی در مقایسهی نگاه اسلام و غرب به مسائل اجتماعی اصالت نگاه حسی غرب و اصالت نگاه عقلی اسلام است. در حدود ۳۰۰ آیه از آیات قرآن دعوت به عقلانیت و حاکمیت عقل در مناسبات فردی و اجتماعی است. درصورتیکه در غرب کسانی مثل دیوید هیوم، فروید، بیکن، استوارت میل و … معتقدند که در انسان عقل «برده» و «در خدمت غریزه» است. اهداف انسانها همواره غریزی است. این ابزار است که گاهی عقلانی میشود. یعنی نگاه به عقلانیت، عقلانیت ابزاری است. در غرب چندین جریان حس گرا وجود دارند و قدرتمندترین جریان عقلگرای مقابل آنها ایدهآلیسم هگل بود که عملاً در مقابل جریانهای حس گرا دوامی نیاورد و در غرب امروز حسگرایی رایجتر است. [۱]