پاسخ به آقای اقتصاد‌خوان

محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان است که از دولت اصلاحات تا کنون رسالت اجتماعی خود را دفاع از مظاهر کفر، نفاق و روشن‌فکری لیبرال تعریف کرده است. وی داعما اقدام به سخنرانی‌ و انتشار یادداشت‌هایی کنایه‌آمیز به جبهه انقلاب اسلامی می‌کند. از این رو هرچند سیاهه‌های او ارزش پاسخ دادن ندارد اما برای تنویر افکار عمومی لازم است، شبهه‌افکنی‌ها و حملات سفسطه‌آمیز وی توسط افسران جنگ نرم پاسخ داده شود، لذا باشگاه استراتژیست‌های جوان پاسخ یکی از اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی را در پاسخ به یادداشت «قاتل بنیتا حکومت است یا ربایندگان؟» از رنانی را منتشر می‌کند که در ادامه می‌بینید:


 

بخش اول: جشن بالماسکه

در هر جامعه‌ای اتفاقات تلخ و شیرین زیادی رخ می‌دهد، و این اتفاقات بهانه‌ایست تا هر فرد و گروهی برداشت خاص خود را کرده و نفع حزبی خود را ببرند. به عنوان مثال در حادثه تلخ پلاسکو عده‌ای موضوع را سیاسی-امنیتی دیدند و عده‌ای هم آن را دست‌آویزی برای تخریب شهردار در فضای پیش از انتخابات قرار دادند. این اخلاق زشت آن‌جا بیشتر خود را نشان داد که اتفاق مشابهی در انگلستان رخ داد و بهره‌برداری سیاسی از آن صورت نگرفت. قتل کودکان معصومی مثل آتنا و بنیتا نیز زمینه‌ای را ایجاد کرد تا باز لیبرال‌ها قصد و غرض‌های عمیق خود را با پوشش این اتفاق در جامعه بروز دهند. محسن رنانی استاد اقتصاد توسعه‌‌ی دانشگاه اصفهان نیز به همین بهانه سری‌یادداشت‌هایی منتشر کرده که در آن به تطهیر لیبرالیسم و تقبیح فقه پویای اهل‌البیت پرداخته است و آن را «جرم‌اندیش» و عامل قتل بنیتا دانسته.

رنانی که همه چیز را از منظر پول می‌بینید اینطور مثال آورده که نیاز مجرم را وادار به جرم کرده و قتل این کودکان نه از عدم اجرای صحیح قانون، بلکه از عدم قانون‌گذاری صحیح است؛ و علت عدم قانون‌گذاری صحیح اندیشه «جرم‌اندیش» در فقه است. و علت العلل این است که حکومت را بر اساس این فقه «جرم‌ساز» شکل داده‌ایم.  به زبان ساده رنانی فسادآور بودن اسلام را پیش‌فرض و واضح گرفته و اکنون مسئولین و نخبگان را مواخذه می‌کند که چرا با این فساد واضح حکومت تشکیل داده‌اید!

رنانی در این سری یادداشت‌ها بدون توجه به این درد اجتماعی آن را ابزاری کرده که به کینه شخصی‌اش با اسلام و فقها بپردازد و حرف جایگزینش را هم توسعه لیبرالیستی تمدن غرب می‌داند. و در آرزوی بسط و گسترش کفرکیشی و بی‌عاری اجتماعی است.

 

بخش دوم: جمهور افلاطون

رنانی در سری یادداشت‌های قاتل بنیتا حکومت است، می‌گوید چون «حکومت‌های» فقهی جرم‌انگار هستند، شیوه حکومت‌داری آن‌ها بالاجبار «جرم‌آفرین» است.  یعنی اولا هر حکومتی که بر اساس فقه -اسلام- باشد بدون استثنا جرم انگار است و ثانیا اصولا فقه مشکلات اجتماعی را زیاد کرده و مایه پلیدی است. اما نگفته است چگونه است که فقه که مفاهیم بنیادینی مانند «تقوی» یا «مبارزه با هوی نفس» و «عقبا» دارد و بر اساس آن‌ها شکل یافته در اندیشه رنانی از ساختار «پیشگیرانه» ناگهان به ساختار «دردآفرین» تبدیل می‌شود. و فقه «جرم آفرین» تلقی می‌شود. و اندیشه لیبرال چه مفاهیم‌بنیادینی درون خود دارد که اسلام از آن‌ها بی‌بهره است یا با کیفیت پایین‌تری این مفاهیم را ارائه می‌دهد. که فقه اسلامی متهم شده «جرم‌اندیش» است.

رنانی همچنین به این نمی‌پردازد که چگونه فقه را به نبود نگاه سیستمی متهم می‌کند اما توانسته «جزیره ثبات منطقه» را بدون خشونت فرا بگیرد و چگونه است که بدون نگاه سیستمی اکنون در حال صدور نگرش خود از آن مکان به جهان پیشرفته‌ی با تفکر سیستمی است. او بدون هیچ استدلالی فقه را ‹برداشت شخصی› فقیهان معرفی می‌کند و عملا کاری که در دانشگاه در حال اتفاق است را به حوزه نسبت می‌دهد و آن پرورش عالمانی با هوی نفس افسار گسیخته است!

 

بخش سوم: دشمن ملت

شیخ بهایی علیه الرحمه چه خوب گفت: « از کوزه همان برون تراود که در اوست» مثال اسهالی رنانی برای توجیه تفکر سیاه او به مثابه رویه لجنی است که نباید آن را هم زد. تفکری که می‌گوید « اما ما گمان می‌کردیم استقرار یک نظام فقهی، منجر به جامعه‌ای سالم‌تر و پاکیزه‌تر از سایر کشورها خواهد شد. ولی اکنون، پس از چهار دهه حکومت فقهی این پرسش‌ها در پیش روی ماست» اما آیا کسی هست که بگوید آقای رنانی این پرسش‌ها نیز پیش روی شماست:

  • کدام یک از وزرای اقتصاد بر اساس مفاهیمی مانند خمس و زکات و انفاق و برکت و …. وزارت‌خانه را اداره کرده‌اند که اکنون اشتباهات اقتصاد لیبرالی را به گردن فقه می‌اندازید؟
  • در طول این چهل‌سال کی بانک‌ها خالی از ربا بوده و الگوی اسلامی معیشت در دانشگاه تدریس شده که شما می‌گویید چهاردهه حکومت فقهی؟
  • اصلا در این چهار دهه مگر شما حقوق بگیر همین حکومت فقهی نبوده‌اید؟ چرا بر خلاف وظیفه‌تان عمل کرده‌اید و بجای تولید علم معیشت اسلامی دائم نظریات توسعه را به جوانان حقنه کرده‌اید؟
  • آیا حقوقی که از دانشگاه برای تدریس علم گرفته‌اید حلال است؟ یا اصولا اعتقادی به حلال و حرام هم ندارید؟
  • چرا سواد اقتصادی شما از مردم عادی جامعه‌تان هم پایین‌تر است و نرخ بهره را ایراد می‌دانید در حالی که خلق پول را ایراد حساب نمی‌کنید؟
  • چرا نمی‌گویید در این سی و اندی سال کشور ایران توسط همفکران شما تبدیل به زمینی برای اجرای تئوری‌های پوسیده اقتصاد توسعه بوده است؟ در این سی و هفت سال، سی و هفت دقیقه معیشت بر طبق الگوی اسلامی پیاده شده که شما از تورم حرف می‌زنید؟
  • چرا آمریکا حدود 20 تریلیون بدهی دارد، نکند او حکومتش فقهی‌تر از ماست؟
  • چرا در آمریکا در هر دو دقیقه یک تجاوز جنسی صورت می‌گیرد؟ نکند ما خبر نداریم و پاپ قوانین را می‌نویسد!
  • چرا با وجود اینکه سیاهان چیزی در حدود 14 درصد جمعیت آمریکا را شامل می‌شوند، 59 درصد زندانیان را تشکیل می‌دهند؟
  • چرا در غرب اینقدر آمار حرام‌زادگی بالاست و از هر سه نفر در خیابان‌های پاریس یک نفر حرام‌زاده است؟
  • چرا افغانستان و پاکستان و لیبی و ویتنام و … وضعشان بهتر نشد؟ مگر لیبرالیسم قرار نبود برایشان توسعه بیاورد؟

ای‌کاش آقای رنانی به جای فرافکنی و به گردن فقه انداختن پاسخ می‌داد چرا در طول این سال‌ها بدون اعتقاد به حکومت فقهی کرسی استادی یکی از دانشگاه‌های آن را به عهده گرفته و مانند موریانه از درون پایه‌های نظام را خورده و فقه را ناکارآمد نشان داده است. حال آنکه در طول این سال‌ها اقتصاد لیبرالی را توسعه داده و دانشجویان و همقطاران او به اسم اسلام نظریات کینز و فریدمن و ریکاردو و باقی ملحدان را پیاده کرده‌اند.

ای کاش آقای رنانی پاسخ می‌داد چگونه در مقاله‌اش به بهره اعتراض می‌کند اما در پایه‌ای ترین مفاهیم اقتصاد طمع و سود مفاهیم ‹ضروری› تلقی می‌شوند. و او سال‌هاست در حال تدریس آن است.

آقای رنانی! اگر شما هم معتقدید که اسلام الگوی معیشت ندارد، باید برای بار هزارم بگوییم این وظیفه شما بوده که آن را از حوزه گرفته و ارائه کنید. اگر نکرده‌اید یا نخواسته‌اید، باید شما را اینگونه خطاب کنیم:

«خائن به میهن»

 

2 دیدگاه

  1. اگر حکومت دینی مشکل نداشت پس این همه دزدی اختلاس اشرافی گری آقازاده ها قصب بیت المال به نفع عده ای خاص حفظ ابروی افراد مختلس طبق دستور بالاترین مقام حکومتی فروش دکل نفتی خاک فروشی وطن فروشی نابود کردن افراد متخصص و اخراج آنها از کشور و خالی کردن جای آنها به نفع افراد سودجو و بازاری اعدام افراد بی گناه که هرگز به مملکت پشت نکردن مانند نادر جهانبانی از طریق مباهته و هزاران بی ناموسی و بی شرفی که توسط اعیادی صهیونیسم توی این مملکت داره اتفاق می افتد (به مسئول تجهیز پالایشگاهی کشور می گویند چرا هیچ خرجی بابت بروز رسانی پالایشگاههای کشور نمی کنید در جواب می گوید انقلاب ما انفجار نور بود و دزدی خودش و دارو دسته اش را با نام شریف انقلاب تطهیر می کند) ….
    لابد مقصر آمریکاست و شماها طفلان حضرت مسلم هستید. تا اینجای کار که این آمریکای جهان خوار هر کاری کرده بنفع اسلامیت نظام بوده نه موجودیت ایران.
    کجایی حاج همت کجایید شهیدان خدا که ببینید شرف و ناموس مملکت بدست چه نااهلانی گرفتار شده. اگر خدا نیست ما ملت ایران تا آخرین قطره ی خون خود در مقابل شما دروغگوها و نوکر صهیونیست خواهیم ایستاد. آقای سردار رادان تا تو هستی لازم نیست اسرائیل به ما حمله کند چون تو خوب دستور شکستن پای ملت را صادر میکنی.
    زنده و جاوید باد نام شهیدان راه وطن بخصوص شهیدان هشت دفاع مقدس

    1. علت همه این مواردی که گفتید تفکرات لیبرالی امثال رنانی و سریع القلم است.
      نمی‌توانید هم از این تفکر دفاع کنید، هم نتایج آن را به گردن اسلام بیندازید و هم شهدا را مصادره کنید.

دیدگاهی بنویسید