مهمترین تغییری که در دههها و قرن اخیر در نظام خانواده ایجاد شده، تغییر شکل خانواده است. به خصوص با صنعتی شدن کشورها و حضور فعال زنان و مردان مجرد در موقعیتهای مختلف کاری، عمدهی خانوادههایی که شکلگرفتهاند در زمرهی خانواده هستهای قرار گرفتند. زن و شوهری که سالها زندگی میکنند و به دلیل مشغلهی کاری و روانی حوصلهی بچهدار شدن را ندارند. موضوعی که با پیر شدن جامعه و کاهش جمعیت رابطهی مستقیم دارد. یکی از پیامدهای این نوع سبک زندگی پدیدهی ایندیویژوالیسم یا فردگرایی است. منظور از فردگرایی این است که افراد بهجای اولویتدادن به خواستها و علایق جمعی و خانوادگی، به ارزشها و خواستهای فردی خود اولویت میدهند. از تبعات فردگرایی میتوان به کاهش مسئولیتپذیری، کاهش میل به ازدواج و فرزندآوری و قطع رابطهی فرد با محیط بیرون اشاره کرد.
استقبال فراوان از فیلمها، سریالها و داستانهای مصوری که با موضوع ابرقهرمانان تولید و عرضه میشود، درجهی اهمیت این شخصیتها را تا جایی بالا میبرد که بررسی و واکاوی عناصر مختلف در داستانهای این قهرمانان را به عنوان امری مهم و ضروری معرفی میکند.
ازدواج، پدیدهای است که به کمترین تعداد ممکن در داستانهای ابرقهرمانان اتفاق میافتد. وقتی بررسی فیلمهای سینمایی که در دو دههی اخیر با موضوع ابرقهرمانان ساخته شده میپردازیم، نه تنها هیچ ازدواجی انجام نمیشود بلکه ازدواجهایی که در گذشته صورت گرفته متزلزل شده و ازدواجهایی که قرار است در آینده انجام شود به نحوی فراموش میشود. بهطورکلی هیچ ازدواجی صورت نگرفته و نمیگیرد. گویا نظر نویسندگان و سیاستگذاران فرهنگی ایالاتمتحده اینگونه است که عموماً روابط آزاد عاطفی و جنسی بر ازدواج ترجیح دارد.
در بازگشت بتمن (تیم برتون: 1992) جرقهی عشق میان بروس وین و سلینا کایل (زن گربهای) زده میشود اما در نهایت به یکدیگر نمیرسند. در سهگانهی بتمن (کریستوفر نولان) ابتدا بروس عاشق ریچل است. اما ریچل که قصد ازدواج با هاروی دنت را دارد کشته میشود و شخصیت هاروی به دو چهره تغییر پیدا میکند. در قسمت سوم زمانی که سلینا عاشق بروس میشود، با از خود گذشتگی بروس، این رابطهی عاطفی هم به جایی نمیرسد.
در هیچ یک از فیلمهای سوپرمن، رابطهی او با لوئیز رسمی نمیشود. همین موضوع در رابطه با مردآهنی و پپر نیز وجود دارد.
در سری فیلمهای سینمایی مردان ایکس که ساخت آنها از سال 2000 به کارگردانی برایان سینگر آغاز شد نیز چنین موضوعاتی را مییابیم. ابتدا رابطهی پروفسور خاویر با میستیک که از بین میرود و سپس رابطهی مگنیتو و میستیک که سرانجامی ندارد. لوگان (وُلورین) که عاشق جین است درحالیکه جین با سیکلوپ رابطه دارد. در این سری مجدداً هیچ ازدواجی صورت نمیگیرد.
در سهگانهی مرد عنکبوتی (سم ریمی)، پیتر عاشق مری جین است و در طول سه قسمت مری جین، بین پیتر و چند نفر دیگر دست به دست میشود. در نهایت نیز بهطور مستقیم به ازدواج آنها اشاره نمیشود و در این سهگانه به روابط آزاد بسیار تأکید میشود. حتی کشمکشهای پیتر و ادی باعث برهمخوردن رابطهی ادی و گوئن که قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند میشود. یکی از نمادهایی که در این سهگانه از آن استفاده شده است، آپارتمان کوچک و محقر است. این نوع آپارتمانها عموماً به عنوان نمادی از تفرد در فیلمهای سینمایی استفاده میشود. در دو قسمتی که از مردعنکبوتی شگفتانگیز (مارک وب) منتشر شده است، رابطهی پیتر و گوئن بسیار سطحی پرداخت شده است و طبق معمول با کشته شدن گوئن، ازدواجی میان پیتر و گوئن صورت نمیگیرد.
آیا تا به حال فرزندان ابرقهرمانان را دیدهاید؟
بهطورکلی در سری ابرقهرمانان، بیشتر شخصیتهای منفی فرزند دارند. به عنوان مثال دکتر آزبورن در مردعنکبوتی که پسرش هری آزبورن است. فرزندان ابرقهرمانان بیشتر در داستانهای مصور عصر جدید دیده میشوند. جایی که بالاخره وقتی بیش از 30 یا 40 سال از خلق این شخصیتها میگذرد و مخاطب در مورد ادامهی نسل آن قهرمان کنجکاو شده است. برای مثال دختر عنکبوتی که دختر پیتر و مری جین است برای اولین بار در یکی از مصورهای سال 1998 خلق شد. موضوع فرزند آنقدر سخیف جلوه داده شده که بیشتر آنها فرزندان دشمنان و شخصیتهای منفی هستند، سپس اگر فرزند قهرمان باشند، شخصیت منفی دارند و در شمار دشمنان قرار خواهند گرفت و در آخر هم تعداد بسیار کمی از آنها خود تبدیل به قهرمان میشوند.
خوب بود…. راستش آخر فیلم بازگشت شوالیه تاریکی نشون داده میشه که بروس وین زنده است و در آرامش و به دور ار زندگی قبلی با سلینا کایل رابطه برقرار کرده است در حالی که همه فکر کرده اند بتمن مرده است.
در کل قبول دارم…
قهرمانان آمریکایی طوری داستان پردازی شده اند که بیانگر این مطلبند که آدم یا باید قهرمان باشد یا متاهل… چون وقت ندارد به هردو برسد یا خطرات آن زیاد است.
سیاست امریکا داستان کمیک بوک به بخش فیلم سازی قهرمان کارتون وفیلم سینمایی دنیا منتشر می شود فوق العاده بود