زندگی در ازدحام صفر و یک

امروزه زندگی بشر شاهد تغییراتی است که نه می‌توان منکر آن شد و نه می‌توان از دایره تسلط آن بر جامعۀ انسانی خارج گردید؛ چرا که همه‌گیرشدن نظام دیجیتالی و ابداع نوع دیگری از زندگی با نام زندگی دوم، حرف اول را در انتخاب اجباری سبک زندگی می‌زند. زندگی دوم! مفهومی که یکه‌تاز عرصۀ نهادهای خانوادگی، شهری، بین‌المللی و در حقیقت جهانی گردیده و باید آن را شناخت تا از مدرنیته‌ای که جزء لاینفک زندگی بشر امروز شده جا نماند.

بشر در هر دورۀ تاریخی که زندگی کرده، با همنوع خود ارتباط داشته است. در دورۀ باستان ‌نقاشی، ‌ایما، اشاره و آواهای اولیه که بعداً این آواها شکل ساختار یافت و به صورت زبان تجلی پیدا کرد. زبان رسانۀ بشر اولیه برای ارتباطگیری با همنوعان خود بود تا زمانیکه انسان وارد دورۀ جدید ارتباطی با اختراع رایانه شد. تغییرات گسترده‌ای که در شصت سال گذشته در حوزۀ ارتباطات برای انسان به‌وجود آمده که در شش قرن گذشته، چنین حجمی از تغییرات اتفاق نیفتاده است. البته باید گفت که یقیناً کار به همینجا ختم نمیشود.
تغییراتی که با ورود وسایل تکنولوژیک اتفاق می‌افتد، تصویر آینده را متفاوت‌تر نشان می‌دهد. مسئلۀ مهم در این بین این است که ماهیت و جنس ارتباطات جمعی بهکلی تغییر یافته است. این تصور که با عوضشدن وسایل و ابزارهای ارتباطی، ‌اتفاق خاصی در وجود انسان رخ نمیدهد، کمی سادهاندیشانه است. با این تصور از اقتضائات و ویژگی‌های مخصوص هر دورۀ ارتباطی غافل می‌شویم که نوع مواجهه انسان با پیرامون خود را بازتعریف میکند و شرایط و نحوۀ زندگی جدیدی را رقم می‌زند.

تمیز این نوع زندگی با زندگی در قدیم، با مثال‌هایی از تعاملات افراد و نوع ارتباطاتی که با دیگران داشتند، ملموستر خواهد شد. در گذشتۀ باستانی، زمانیکه خبری از پیشرفت نبود، تنها وسیلۀ ارتباطی کلام و آوا بود. به مرور زمان، این ارتباط به نوشتن و استفاده از کاغذ و چاپ رسید و پساز مدتی این بهبودِ ارتباطی، خود را به شکل دیگری نشان داد. جامعۀ صنعتی شکل گرفت و روزنامه، تلفن و تبلیغات جای روش‌های ارتباطی پیشین را گرفت. البته این روند به این شکل باقی نماند و جامعۀ اطلاعاتی با دست پُر وارد میدان شد. رادیو، تلویزیون، اینترنت و… وارد بازی شدند و پس از آن، جامعه بهسمت یک جامعۀ دانشی سوق یافت؛ جامعۀ دانشی که به همراه اجتماع موبایل، وبلاگ‌ها، ویکی‌ها و… جوامع را اداره می‌کردند و حالا دیگر قادر به ارتباطاتی از نوع دیجیتالی شده بودند.

۲۱۴۳۹_۸۹۲

عکس شمارۀ ۱

طبق عکس شمارۀ ۱ تا مرحلۀ جامعۀ دانشی، تعاملات در یک ارتباط واسطی بین انسان و تکنولوژی برقرار بود؛ اما از جامعۀ مجازی به بعد، واسطه برداشته میشود و فضای مجازی بخشی از وجود انسان را تشکیل میدهد. درواقع، بدون واسطه­های تکنولوژیک نمی‌توان ارتباط گرفت؛ چراکه نقش بسیار مهم و اصیلی پیدا میکنند و حضور آنها الزامی و ضروری میشود و وابستگی انسان به این وسایل، مثل یک نیاز حیاتی و ضروری میشود که بدون آن‌ها احساس کمبود و ضعف به انسان دست میدهد.
هرچقدر از جامعۀ باستانی بهسمت جامعۀ الحاقی میل پیدا می‌کنیم، درگیری و احتیاج انسان به وسایل ارتباطی بسیار زیاد میشود و شکل کامل آن در جامعۀ الحاقی است که بهصورت واسط لمسی، واسط عصبی و کنترل امواج مغزی، جامعۀ مجازی و الحاقی را می‌سازند و اساساً بدون داشتن وسایل تکنولوژیک، ارتباطگرفتن در این جوامع محال است. در جامعۀ الحاقی، تکنولوژی بهطور مستقیم بخشی از اعضای بدن انسان، مانند چشم و گوش میشود. درحقیقت، انسان که یکی از بازیگردان‌های اصلی این جوامع است، به عنوان یک ابزار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۱۵۳۸۶۸_۶۲۶

عکس شمارۀ ۲

اختراع کامپیوتر و شکلگیری دنیای تارعنکبوتی اینترنت، دوره‌های اطلاعاتی مخصوص بهخود را دارد. همانطورکه در شکل شمارۀ ۲ مشخص است، میزان نیازمندی و درگیری انسان با وسایل تکنولوژیک بیشتر میشود، تاحدیکه دیگر وسایل تکنولوژیک همانند عضوی، همراه دائمی انسان هستند. از اینجاست که انسان زندگی جدیدی را در فضاهای تکنولوژیک مجازی تجربه میکند و این تجربه، سبک زندگی جدیدی را برای آن رقم می‌زند.
باتوجهبه بیشازپیششدن اختراعات تکنولوژی و نفوذ فضاهای دیجیتالی به زندگی انسان، می‌توان گفت سبک زندگی دیجیتالی، سبک زندگی حتمی دنیای آینده خواهد بود. سبک زندگی که انسان بیش از هرچیز در عالم مجاز و غیرواقع به زندگی می‌پردازد. مهم‌ترین خصیصۀ این سبک از زندگی، پوشیده‌شدن حقیقت‌هایی است که انسان بهصورت محسوس با آن ارتباط برقرار میکرد؛ چراکه جای حواس پنجگانۀ انسان را ابزارهای تکنولوژیک می‌گیرد.

بهترین نمونۀ عینی جامعۀ الحاقی را می‌توان در فیلم گزارش اقلیت (Minority Report ،۲۰۰۲) استیون اسپیلبرگ مشاهده کرد. فیلم، مجموعه‌ای از فناوری‌های مختلف را پیش‌بینی می‌کند که در آیندۀ نزدیک به واقعیت تبدیل خواهند شد. برای کسانی که سعی می‌کنند روند پیشرفت‌های مختلف فناوری را حدس بزنند، فیلم جذابی است. یکی از پیش‌بینی‌های این فیلم که اتفاقاً خیلی زود قدم به واقعیت گذاشت، فناوری‌های لمسی در استفاده از رایانه‌ها بود. در این فیلم، کاربران با پوشیدن دستکش‌های مخصوصی می‌توانستند یک سطح مجازی ایجادشده در فضای ۳بعدی را لمس کرده و دستور خود را به آن بدهند.

زندگی دیجیتالی بهدنبال القای حرص و طمع برای به‌دستآوردن چیزهایی است که وجود خارجی ندارند. معنا در صفات انسانی نهفته است و این صفات مانند ایثار، مهربانی، فداکاری و سادهزیستی در عالم واقع عیان می‌شود؛ عیانی که در زندگی دوم حلقۀ مفقود و دستنیافتنی برای بشر امروزی محسوب شده و بیمعنایی جانشین آن شده است.
اما در آخر باید به یک نکته اشاره داشت، وقتی زندگی دوم، سبک زندگی آینده خواهد شد، چه میزان القائات و ارضائات مصنوعی و غیرحقیقی که دنیای تکنولوژیک برای انسان ایجاد می‌کند، قابل قبول خواهد بود؟ بستگی دارد انسان تا به کی در این بیمعنایی سرخوشانۀ ابلهانه قصد زندگی داشته باشد؛ اما بالاخره انسانی که در ذات خود حقیقتجوست، روزی چنین سبکی را برنخواهد تافت و علیه آن طغیان خواهد کرد. سبک زندگی دوم قطعاً پاسخگوی نیازهای اصیل انسانی نیست؛ اما تا زمانیکه سبک زندگی دیجیتالی کنترلکننده اراده‌هاست، نمی‌توان انتظار برتافتن علیه آن را داشت.

نوشته‌ی خانم مهری اسدی

منبع: متن زندگی

دیدگاهی بنویسید