با اعلام وزیر بهداشت مبنی بر عدم استفاده از روغن پالم در لبنیات، فضای ذهنی مردم مدتی درگیر موضوع وضعیت امنیت بهداشت وسلامت جامعه است اما چیزی که به آن بیتوجهی میشود امنیت روانی است اینکه روغن پالم از نظر بهداشتی مشکلاتی را برای مصرف کننده ایجاد میکند قابل پیگیری جدی است اما اینکه به چه صورت این تخلف باید پیگیری و رفع میشد بسیار با اهمیتتر است. وقتی قرار است موضوعی از طرف یک مقام بلندپایه کشور مطرح شود باید به همه جوانب آن دقت کرد موضوع بهداشت رکن است اما این رکن همزمان به حوزههای دیگری چون اقتصاد و امنیت نیز پیوند میخورد. یعنی بهداشت، اقتصاد وامنیتروانی کسانی که به هیچ وجه در ماجرای ورود روغن و استفاده از آن دخالتی ندارند دست خوش تشنجی می شود که میشد به راحتی آن را دور زد و مشکل بهداشتی را نیز از بین برد. اما چرا مسولان عوض انجام وظیفه خود به افشاگریهای رسانهای روی میآورند و تجربه ثابت کرده که نتیجه این کار نیز با گذشت زمان و با افتادن آب از آسیاب هرگز به اطلاع مردم نمیرسد. اما اشکال اصلی کجاست وکار صحیح چه بود؟
با نگاهی به اظهارات مسولین متوجه میشویم که با افشاگری وزیر بهداشت این خبر توسط چه جایگاههایی پاس کاری شد و چه حوزههایی با آن درگیر بودند یا شدند:
۱-وزیر بهداشت وشورای عالی سلامت و امنیت غذایی ۲- وزارت جهاد کشاورزی و زیر مجموعه های تولید کننده شیر در کشور ۳-سازمان ملی استاندارد ۴-وزارت صنعت، معدن و تجارت و…
حال سوال اینجاست؟ مگر مجوز واردات و استفاده گسترده ازروغن پالم مربوط به دیروز و امروز است؟ اگر روغن پالم برای بدن اینقدر ضرر دارد که دارد ارگانها ومسولین ناظر تا حالا کجا بوده اند که اکنون باید فشار افکار عمومی این مساله را جمع کند؟ و چرا این مساله باید جزء مشغولیت ذهنی مردم باشد، حال این نگرانی ایجاد میشود که مبادا این هوچیگریها هدف و مقصود دیگری داشته باشد؟!
در حقیقت اصل مشکل جای دیگری است؛ جزیرهای عملکردن دستگاههای درگیر در مباحثی این چنینی و انتخاب آسانترین وارزانترین راه برای حل مساله و رو راست نبودن مسولین با مردم و همچنین روشن نکردن مسائل برای آنها جهت جلوگیری از شایعات است که افتضاحی این چنینی به بار میآورد .
به هر حال آگاهانه یا نا آگاهانه طرح این موضوع در برابر افکار عمومی وعدم انجام صحیح وظیفه توسط مسئولان پیامدهای زیادی خارج از حل مشکل روغن پالم خواهد داشت. بهم ریختن امنیت روانی جامعه ومشغول کردن مردم به خود و درگیرکردن آنها به مسائل داخلی خود که با هماهنگی چند دستگاه نظارتی قابل حل بود وهمراه شدن این اظهارات در حوزههای مختلف با مسائل داخلی دیگری چون ماجرای بنزین تولید داخل ،سقوط هواپیمای ساخت ایران، دادگاه مفسدان اقتصادی و بودن نام افراد شاخصی در این میان اعتماد را نه تنها از مسئولان صلب خواهد کرد که ذهن وافکار مردم انقلابی ما را از وظایف مهم داخلی و جهانی چون موضوع اقتصاد مقاومتی وهمچنین تولید و اشاعه نرمافزارهای دینی اداره امور جامعه و صدور آن به جهانیان که به عهده دارند دور خواهد کرد، بدتر از همه ایجاد احساس وجوی منفی نسبت به تواناییها، و زنده شدن پنهانی شعارما نمیتوانیم به هیچ وجه توجیه نمیشود و راه حلی غیر از مسدود کردن راه تکرار این احساس و شعار خطرناک وهمچنین این حوادث تلخ وجود ندارد و راه تکرار نشدن آن مسلما توقف تولید بنزین یا عدم پرواز هواپیما و راهکاهای سهل الوصولی که در پیش گرفته شده نیست ولازم است کلیه مسئولان قبل از هر صحبت و اقدام، دادن مجوز و یا هرچیز دیگربیشتر به تبعات آینده و آخرت کار توجه کنند.
وزیر بهداشت اعلام میکند که در لبنیات تعدادی از تولید کنندگان لبنی کشور روغن پالم وجود دارد این خبر برای مدت چند هفته اذهان عموی را به خود مشغول کرد. اظهار نظرهای متفاوت، از افراد متفاوت و نگرانی مردم از بهداشت لبنیات ادامه دارد و چیستی این روغن وچگونگی آسیبهایی که به بدن وارد میکند همچنان محل پرسش است اما چیزی که باید به آن توجه کرد علاوه بر اینکه این روغن چیست وچه آسیبهایی وارد میکند یک سوال کوتاه است، “چرا؟” چرا نه از باب این که چرا استفاده میشود واز کی شروع به استفاده از این روغن در لبنیات شده؟ چرایی از باب اینکه چرا یک مدیر استراتژیک کشور سوالی را مطرح میکند که ذهن مردم جامعه را برای مدتی دچار آشوب و نگرانی میکند . جایگاه شخص وزیر ایجاب میکند که ایشان به مباحث حوزه امنیت بهداشتی و امنیت روانی جامعه توجه کامل داشته باشند وبطور معمول زمانی این مسائل به صورت عمومی مطرح میشود که دو حالت وجود داشته باشد ۱- نیاز به بسیج عمومی برای ازبین بردن یک مشکل بزرگ که جامعه را تهدید میکند ۲- هدف جلب توجه افکار عمومی به سمتی است وهمزمان بهرهبرداری از فرصت ایجاد شده .
از آنجاییکه خود مسئولان تعداد این شرکتها را تا ۵ عدد میدانند پس مشکل از نوع اول نمیتواند باشد وکوچکتر وحقیرتر از آن است که وزارتخانهای با این عرض وطول از پس آن بر نیاید و نیاز به تحریک اذهان عمومی برای مقابله با آن داشته باشد. اما آیا مشکل از نوع دوم است؟ یعنی دولت با مطرح کردن فسادی که میتوانست با هماهنگی بین چند دستگاه جلوی آن را بگیرد وبدون ایجاد صلب امنیت روانی جامعه اقدام به جمع آوری محصولات متخلفین کند قصد دیگری را دنبال میکند؟
هدف این عملیات روانی وایجاد تشویش در اذهان عمومی چیست ؟چه چیز مهمتری باعث میشود امنیت روانی جامعه را نادیده بگیریم؟ به دلیل ترس از ایجاد اخلال در دستگاه محاسباتی خود و کسانی که آنها را خود برگزیده ایم ( و به انتخاب خود ایمان و اطمینان داریم بدون اینکه حق نظارت و هوشیاری را از خود سلب کنیم و اداره کشور را به آنها سپردیم، باید این موضوع را کمی از بالا ببینیم وبرای این کار بهتر است نگاهی به مسائل همزمان، کمی قبل و کمی بعد از آن نیز بیندازیم تا ببینیم چه اتفاقی اگاهانه یا نا اگاهانه در حال وقوع است وهدف ما از طرح آن برای مخاطب چیست؟
۱-حوادث بین المللی: ادامهدار شدن مذاکرات هسته ای، پلمپ شدن نیروگاه واکسیده شدن سوخت ۲۰درصد و بحث داغ سقوط اقتصادغرب واقتصادهای وابسته به دلار و …
در گیریهای غزه واین مساله که مردم ایران فرزندان فلسطین را چون فرزندان خود میدانند و خاک فلسطین را ناموس اسلامی خود محسوب میکنند و فشارهای بسیاری که برای آتش بس بدون رفع حصر غزه به مبارزان آورده میشود( اهمیت نتیجه ی جنگ نیابتی ).
۲-مسایل داخلی: حرف وحدیث درباره دادگاه مفسدان اقتصادی، سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰، آلودگی بنزینهای تولید داخل، مشکلات وعدم تناسب قیمت خودروهای داخلی با کیفیت پایین آنها و واردات ماشینهای خارجی، برخورد جناحی وسعی و تلاش برای بازگرداندن کسانی به عرصه که خاطرات فتنه ۸۸ با نام آنها به حافظه باز میگردد .
حال با وجود به درازا کشیدن سخن موضوع دیگری را بررسی میکنم که شاید در ابتدا بی ربط به نظر آید اما:
درچند سال گذشته در آمریکا سیاهپوستان به رسانهها و مطبوعات این کشور اعتراض کردند که چرا بطور دائم جامعه سیاهپوست این کشور وخبرهای مربوط به آن را در سه قالب بردههای جنسی سیاهپوست، تبهکاران سیاهپوست و یا خدمتکاران سیاهپوست محدود کرده و نمایش داده میشوند وهیچ نوع خبری از فردی طراز که سیاهپوست باشد در این رسانهها نیست. این موضوع تا آنجا اهمیت دارد که اکنون میبینیم بازده این در خواست مردم ریس جمهوری است سیاهپوست. شاید بپرسید این چند موضوع چه ربطی به هم دارند؟
شاید به ظاهر هیچ اما کمی دقت در جَوی که در جامعه ایجاد شده و تاثیر آن در تربیت نسل بعد هدف ما را از طرح این مسائل خواهد رساند. همانطور که قرار دادن و معرفی یک نژاد در یک یا چند قالب خاص و مانور دادن روی آن، نسل بعد آن جامعه را به سمت تحقق مجدد این قالب و تصویرها میکشاند ( حال این تصویر بردهی جنسی باشد یا بردهی فنی یا نه مفسد اقتصادی مبرا از سوال وجواب یا کسی باشد که نمیتواند تولید کننده باشد فرق نمیکند. و یا عکس آن فضای شهامت، اعتماد، خود باوری وتوقع از خود، ایثار و مشارکت و… ) اما چنانچه فضای موجود در جامعه ،عدم توانایی باشد چه اثر تربیتی در تربیتی در نسل بعد خواهد گذاشت ؟ با دقت در جو حاکم بر فضای داخلی میبینیم به جز معدود اتفاقاتی که باعث ایجاد غرور وافتخار ملی باشد بیشترین نتیجه گیری از موضوعات ومباحث مطرح شده روز و شیوه ی برخورد با آن این القائات را شامل میشود: اشتباهات عمدی مسئولان قبل، مشکل حجاب والقاء عدم تمایل زنان جامعه به حجاب اسلامی و تغییر ارزشها (نفی فرهنگ ایرانی اسلامی ) وفساد اقتصادی و … . باید توجه داشته باشیم که برای پرورش نسلی مدیر و مدبر در حدی که دین مبین اسلام از ما خواسته، مدیرانی که جهان را تغییر می دهند؛ نه تنها نیاز به آموختن قواعد مدیریت داریم بلکه موظف به ایجاد حس اعتماد به نفس در نسل بعد برای به دست گرفتن این مسولیت ها نیز هستیم. چه چیز موجب می شود مدیران کلان کشور با مطرح کردن مسائلی که راهحلهایی ساده دارند وتنها تحقیق ونظارت برانجام کارها مشکل را حل میکند، امنیت روانی را از جامعه صلب کنند و به مردم وعلیالخصوص سرمایههای کشور آسیب بزنند آسیبی پایدار که شخصیت سیاسی اجتماعی آنها را رقم میزند. بدون گرفتن هیچ نتیجهای از مسایل روز و برخورد مسئولان با مسائل ومشکلات ومفاسد چه آنها که طرح تحول بنیادین آموزش پرورش را زیر سوال میبرند یا تعطیلات پنجشنبه را علم میکنند و یا خودروسازان وصادر کننده ها و وارد کنندگان و پزشکان یا هر مسول دیگر توجه همه را به این نکته جلب میکنیم که :حضرات مسئول، چشمهای نوجوان ایران از روی حرکات وسکنات شما لحظهای دور نمیشود مراقب باشید مدیران ۲۰سال آینده را چگونه میسازید باعزت، توانا ومقتدر یا… مراقب باشید که چه چیز را فدا می کنید.
نوشته خانم سما ایزادی